صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۵ قوس ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

برنامه ریزی آمایش سرزمین، نردبان توسعه‌ی پایدار

-

برنامه ریزی آمایش سرزمین، نردبان توسعه‌ی پایدار

کلمه آمایش، در لغتنامههای فارسی مترادف آرایش کردن، آماده کردن، آراسته کردن، بررسی و تحلیل کردن آمده است. سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو) از آمایش سرزمین اینگونه تعریف میکند: آمایش سرزمین، عبارت از ارزیابی نظاممند، قانونمند و سامانمند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به منظور یافتن راهی تشویق، و کمک به جامعه بهرهبرداران در انتخاب گزینههای مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی در جهت بر آورد نیازهای جامعه است. اما در جامعه ما گاهی از واژهی آمایش سرزمین اینگونه برداشت میشود که در آن برنامهریزان به مردم یا بهرهبرداران میگویند که چه باید انجام دهند (یعنی به نوعی یک موقیعت رئیس و مرئوسی)، اما تعریف بیانگر این موضوع نیست. مردم یا جامعه بهرهبرداران افرادی هستند که در ناحیهی برنامه ریزی زندگی میکند و زندگی آنها بهطور کامل یا نسبی به زمین بستگی دارد و بهره برداران سرزمین باید نقش فعالی در آمایش سرزمین داشته باشند و اطلاعات ویژهی خود را در بارهی مشکلات، محدودیتها و نیازها سرزمینی برای بهبود این امر به برنامهریزان ارائه دهند.
اصطلاح آمایش سرزمین برای اولین بار در سالهای آخر جنگ جهانی دوم در کشور فرانسه به کار برده شد، ایدئولوژی آمایش سرزمین در فرانسه به منظور " ایجاد تعادل در توزیع جغرافیایی فعالیتها " یعنی رفع ازدحام، پر کردن خلاها، تخفیف مهاجرت روستا به شهر و خلاصه، دست یافتن به پراکنش هماهنگ انسانها و کارها در پهنه سرزمین بود. این رشته بلاخره به عنوان یک برنامه ریزی اساسی در  تصمیمگیریهای بلندمدت و میانمدت دولت فرانسه جای گرفت، که ابتدا در چوکات وزارت بازسازی ملی و شهرسازی تأسیس شد و به مرور زمان وارد چوکات دانشگاههای فرانسه و اروپا گردید.
عدم توجه به مدیریت جامع و یکپارچهی سرزمین و تمرکز بودن روی برنامههای بخشی، توسعه پایدار را به چالش مواجه ساخته و به همین خاطر برنامه ریزی آمایش سرزمین در کانون برنامههای توسعه وی اکثریت کشورها دنیا قرار گرفته است. متأسفانه امروزه بشر از زمین و منابع طبیعی به اندازهی توان و پتانسیلاش استفاده نمیکنند. به بیان سادهتر اینکه، در جای کشاورزی صورت میگیرد که توانی برای تولید فرآوردههای کشاورزی ندارد. در زمینی خانهسازی میشود که برای خانهسازی اصلاً مناسب نیست. در دامنه کوهی چراگاه انجام میپذیرد که توان تولیدی برای این کار را ندارد، در زمینی تفریججاه ساخته میشود که برای این کار مناسب نیست. بناً این استفادههای غیر علمی و غیر منطقی انسان از سرزمین، با عث کاهش بیش از حد منابع طبیعی شده و خواهد شد. نیازهای اساسی ما از جمله غذا، آب، سوخت، پوشاک و سرپناه از همین زمین بر آورده میشود و هر قدر که جمیعت بیشتر ونیازها افزایش یابد به همان اندازه منابع کمیاب خواهد شد. ما انسانها برای آنکه بخواهیم بهره برداری با صرفه اقتصادی و مستمر از زمین داشته باشیم و جلوی فقر و هدر رفتن منابع طبیعی و ضایع شدن محیط زیست را بگیریم، باید همراه با طبیعت حرکت کنیم و از طرفی به اندازهی توان و پتانسیل تولیدی آن بهرهبرداری نماییم و بدون شک که این رهنمودها بدون مطالعه و برنامه ریزی آمایش سرزمین امکان پذیر نخواهد بود، زمانی که یک سرزمین برای کار آمایش در نظر گرفته میشود، اول مشخص میگردد که طبق ویژگیهای اکولوژیکی سرزمین کجا به کار کشاورزی میآید، کجا میتوان مالداری کرد، کجا میتوان جنگل داری انجام داد، کجا میتوان میدان هوای بنا نهاد، کجا میشود شهر و شهرک جدید ساخت، کجا به کار پارکداری میآید، کجا به درد آبزی پروری و مرغداری میخورد، جادهها را کجا باید ساخت، بندرها کجا ساخته شوند و کارخانهها در کجا بهتر جا میافتد، خلاصه اینکه آمایش سرزمین فعالیت یابی میکند برای مکانهای مشخص و مکانیابی میکند برای فعالیتها مشخص، و تمام نقاط مختلف سرزمین را از جهات مختلف مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهد و طبق پتانسیل و ظرفیت هر منطقه وارد عمل میشود.
در زیر به برخی از اهداف آمایش سرزمین میپردازیم.
۱: اهداف محیطی؛ اهداف محیطی آمایش سرزمین را در راستای شناسای توانمندیها وظرفیتهای طبیعی سرزمین از قبیل ژئومورفولوژی، هایدرولوژی، خاک، معادن و... میتوان مطرح کرد که به دنبال تعادلبخشی ارتباط انسان و بهرهبرداری آگاهانه و مسئولانه آن از منابع طبیعی و حفظ منابع پایدار و محیط زیست به منظور کاهش فشارهای محیطی و ابقاء ظرفیتها محیطی است.
۲: اهداف اجتماعی؛ اهداف اجتماعی آمایش سرزمین در راستای اقزایش کیفیت زندگی جمیعت شهری، روستای و کوچی مطرح است. پخش مناسب و بهینه جمیعت در پهنه سرزمین که بتواند بین جمیعت و ظرفیت توسعه پذیری، در حوزه جغرافیایی از طریق افزایش مشارکت گروههای اجتماعی در فرایندهای برنامه ریزی تعادل برقرار کند، و نابرابریهای موجود در بهره برداری از زمین را به حداقل برساند.
۳: اهداف اقتصادی؛ این اهداف در راستای افزایش کارایی و بازدهی اقتصادی، گسترش عدالت اجتماعی، رفع فقر و محرومیت و بر قراری تعادل و توازن در برخورداری از سطح متعادل توسعه و رفاه در مناطق جغرافیایی مطرح است.
۴: اهداف کالبدی؛ این اهداف در راستای ایجاد نظام کاربری اراضی یعنی (تقسیم کردن زمین) به منظور استقرار فعالیتها، متناسب با اهداف توسعه متعادل و حفظ محیط زیست، توزیع سکونتگاها و فعالیتها با تأکید بر کاهش تمرکز در قطبهای رشد، ممانعت از تخریب اکوسیستم پایدار، صنعتی شدن غیر متمرکز و هماهنگسازی سیاستهای مکانی و فضای توسعه برای نیل به توسعه یکپارچه سرزمینی مطرح است.
۵: اهداف سیاسی؛ این اهداف در راستای متعادل سازی بهرهبرداری انسان از سرزمین و تخصیص بهینه منابع بین مناطق یک سرزمین متناسب با توانمندیها و پتانسیلها، در جهت جلوگیری از برخی اعتراضات و نارضایتیها در چارچوب نیل به امنیت در فضای ملی است.

دیدگاه شما