صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۵ قوس ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان؛ دورغ می‌گویند و فریب می‌دهند

-

طالبان؛ دورغ می‌گویند و فریب می‌دهند

پس از آنکه طالبان، پا را از قتل و کشتار مردم فراتر گذاشت و اقدام به ازدواج اجباری بیوه زنان نمود واکنشهای گستردهی را در سطح کشور برانگیخت. شهروندان افغانستان با تقبیح چنین اقدامات ضد ارزشی طالبان، آن را مغایر فرهنگ افغانی خوانده و خواهان ایستادگی و مقاومت در برابر این گروه شدند، شبکههای اجتماعی موضع فعال در این امر اتخاذ نمودند. اعتراضات گسترده مردم بی جواب نماند و دامنه اعتراضات تا سطح سفارت آمریکا نیز واکنش برانگیز شد. این سفارت در کابل با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که طالبان شماری از زنان بیوه افغان را به اجبار به عقد جنگجویانش درمیآورد.
سفارت آمریکا روز چهارشنبه ۱۳ اسد، از کشته شدن سربازان تسلیم شده و ازدواج زنان بیوه با جنگجویان طالبان خبر داد و نوشت: «گزارشهایی وجود دارد که طالبان به نیروهای دفاعی افغان وعده میدهند که بعد از تسلیمی به آنان آسیب نمیرسانند در حالی که این نیروها شبهنگام مفقود میشوند و بیوههای آنان به ازدواج اجباری با جنگجویان طالبان وادار میشوند». سفارت آمریکا در کابل با انتقاد از موارد یاد شده، به طالبان هشدار داد که اگر گزارشهای منتشر شده در این زمینه درست باشد، جنایت جنگی تلقی و جرم انگاشته میشود. این سفارت از طالبان خواسته است که اگر میخواهد وعدههای امان دادن آنان جدی گرفته شود، نباید به افرادشان اجازه دهد چنین اعمالی را مرتکب شوند.
این هشدار آمریکا به طالبان و اخبار کشتن سربازان تسلیم شده و ازدواج اجباری زنان شان در حالی اعلام میشود که پس از تشدید جنگ در شمال کشور و تصرف چندین قریه به دست طالبان، خبر میرسد که این گروه با ارسال نامههایی به ساکنان قریههای تصرف شده از آنان خواستهاند دختران جوان و زنان بیوه را به عقد جنگجویان آنان درآورند وگرنه آنان را به زور به ازدواج وامیدارند و باید جوانان خود را هم به صفوف طالبان بفرستند تا برای آموزشهای نظامی به پاکستان اعزام شوند. این خبرها به مجلس نمایندگان کشور نیز رسیده است و چندین تن از وکلای شمال هم این موضوع را تایید کردهاند. پس از خروج نظامیان خارجی و شدت یافتن جنگ میان طالبان و قوای مسلح کشور و ساقط شدن شماری از ولسوالی ها به دست طالبان، تعداد زیادی از سربازان کشور بدون درگیری به طالبان تسلیم شدند؛ اما اینکه پس از تسلیمی به چه سرنوشتی دچار شدند هنوز دقیقا معلوم  نیست و زمزمههایی به گوش میرسد که احتمالا طالبان آنان را به قتل رساندهاند.
با توجه به اینکه تشت رسوایی قتال مردم بی گناه افغانستان توسط طالبان، در ولسوالیهای اسپین بولدک قندهار و مالستان غزنی از بام افتاد، گمانه زنیها، این فرضیه را تقویت میکند در ولسوالیهای تحت تصرف طالبان که هیچ نهاد تحقیقی و رسانهی مجال دسترسی ندارند ناشی از قتل های وسیع است که این گروه در صدد پنهان کردن آن و چاره اندیشی در کتمان آن است. با توجه به ماهیت فکری و ایدئولوژیکی طالبان، از زمان ظهور این گروه تا این دم که حدود سی سال از آن میگذرد، این گروه با فرهنگ تساهل و مدارا بیگانه بوده است. قتل عام مردم یکاولنگ ولایت بامیان، قتل عام مردم اهل تشییع در منطقهی «کندی پشت» ولسوالی شاهجوی و مثال های فراوان از این دست جنایات، مصادیقی از جنایات جنگی است که طالبان در طول تاریخ این سرزمین مرتکب شده اند. طالبان در زمانی که بیش از نود فیصد خاک این کشور را در تصرف داشتند و خود را حاکمیت بلامنازع این سرزمین می پنداشتند، مردم اهل تشییع افغانستان را از مسیر شاهراه کابل قندهار به جرم شیعه بودن پایین میکردند، زن و مرد، طفل و بزرگسال را به دم رگبار میبست. در زمان حاکمیت طالبان، مردم اهل تشییع وقتیکه از مرزهای ایران و پاکستان به خاک شان باز میگشتند، گزمههای سیار طالبان و ایستهای بازرسی شان در جستجوی اهل تشییع در موترهای مسافر بری بودند، آنان را از موتر پایین نموده و به محلات دلخواه خود شان هدایت میدادند، در برخی موارد اشخاصی را به قتل میرساندند و برخی دیگر را به گونهی جبری به قاچاق رفتن تا قندهار و غزنی با هزینه گزاف وا میداشتند، نگارنده در آن زمان موقعی که همراه با دوستان خود از مرز اسلام قلعه وارد کشور شدیم، در دروازه ورودی شهر هرات، در ایست بازرسی طالبان متوقف شده و به جرم شیعه بودن ما را در محلی اسکان اجباری دادند که از در و دیوار آن بوی وحشت و خون میبارید، یک شب در آنجا نگهداشتند و فردای آن روز با نهایت منت که خیلی هم خوش شانس بودیم، در موتری که خودشان تهیه نموده بودند با هزینه خیلی گزاف و چندین برابر کرایه معمولی تا شهر قندهار به صورت قاچاقی منتقل شدیم، وقتیکه از موتروان علت این امر را جویا شدیم، گفت که در مسیر راه، طالبان ایست های بازرسی دارند که شیعیان را پایین نموده و به دم گلوله به رگبار میبندند، اینکه ادعای موتروان وابسته به طالبان تا چه حد صحت داشت دقیقا ندانستیم که آیا بخاطر اخاذی چندین برابر پول از مردم شیعه ما را به صورت قاچاقی تا قندهار انتقال دادند یا اینکه واقعا در مسیر هرات – قندهار نیز چنین قتل عام هایی وجود داشت؛ اما به هر حال، وحشت و ترس از در و دیوار شهر میبارید و در هر مسیر جاده، هیولای مرگ پیش چشمان نقش میبست.
از آنجایی که قتلهای هدفمند طالبان بر مردم افغانستان به خصوص جامعه اهل تشییع در دو دهه حاکمیت دموکراسی نیز جریان داشته و دارد، بعید به نظر میرسد که کمترین تغییر در نگرش این گروه پیرامون شهروندان کشور به وجود آمده باشد. چنانچه ملا ایاز نیازی از چهرههای رهبری طالبان، در این اواخر از زبان خودش اعتراف نموده بود که « مردم شیعه را به انواع و اقسام مختلف به قتل می رسانیم بدون اینکه آنان بویی از ماجرا ببرند». قتل های شکریه تبسم، قتل عام جنبش روشنایی، حمله بر مسجد امام الزمان، مکتب سیدالشهدا، کورس موعود و ... مصادیقی از قتل عام مردم است که طالبان به صورت هدفمندانه بر اجرای آن تأکید داشته اند و خانوادههای فراوانی را به عزا نشانده اند. این همه مصادیق جنایات جنگی از تاریخ حضور این گروه تا این دم، بیانگر آن است که آنان چیزی بنام کرامت انسانی و زندگی شهروندی را به رسمیت نمیشناسند. اگر از بدو ظهور طالبان تا کنون در برابر این همه جنایاتی که این گروه خلق کرده اند چند نمونه و مصداق از توسعه، بازسازی و شهروند پذیری را به یاد داشته باشیم میتوان از آن به عنوان رگههایی از گرایش به تغییر این گروه یاد نمود؛ اما این واقعیت از هیچ افغان پوشیده نیست که میراث ظهور طالبان، جز تباهی، سیهروزی، تخریب، کشتار و خلق تراژدی چیزی دیگری نبوده است، با این حال نهادهای حقوق بشری و سفارت آمریکا که هم اکنون خواهان تحقیق و بازجویی از جنایات طالبان شده اند، خوب است که تمام کارنامههای آنان را حد اقل در دوران حاکمیت نظام جمهوری مورد مداقه و باز پرسی قرار دهد تا سرنخ حقایق به دست آمده و عاملین قتل عام مردم با تحمیل انواع جنایات دیگر شناسایی شده و از آنان پرسیده شود که چرا محل اسکان مردم را به دخمههای اجساد بی جان آنان مبدل ساخته اند. چنانچه آمریکا و جهان واقف است که افغانها از هر گونه تحقیق در مورد جنایات جنگی حمایت مینمایند، با این حال، آمریکا در حمایت از انسانیت به این امر پیشقدم شوند و نهادهای تحقیقی که مسئولیت بررسی جنایات جنگی را دارند به مناطق تحت سلطه اعزام گردند تا پردههای کشیده بر غبار جنایات از میان برداشته شود و آنچه که واقعیت است به همه رو نما گردد.

دیدگاه شما