صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خیزش های مردمی در صف حمایت از جمهوریت است

-

خیزش های مردمی در صف حمایت از جمهوریت است

حملات پیگیر گروه طالبان در مناطق مختلف و دستیازیدن این گروه به ولسوالی های متعدد در ولایات افغانستان، شعاع نا امنی و جنگ را در سطح افغانستان گسترده ساخته است. روستا نشینان افغانستان که بیشتر زراعت پیشه، مالدار و باغدار اند در ولسوالی های افغانستان زیست دارند. مردمان فقیر و بی بضاعت که از شدت فقر همواره سوخته اند؛ در این فصل برداشت حاصلات زراعتی شان آفت دیگری را گروه طالبان بوجود آورده است. در مناطق زیادی که جنگ تشدید شده است و زمینه سقوط بعضی ولسوالی ها فراهم گردیده، بیشترین آسیب را که متحمل می شوند مردم روستایی و حاشیه نشین های افغانستان است. گروه طالبان که همواره برای مردم افغانستان بحران آفرین بوده است؛ اینبار با حملات شان مردمان زیادی از خانه های شان آواره شده اند، و حتی تلفات جانی نیز بر آنان وارد گردیده است .
بخصوص مناطق زیادی در شمال افغانستان در آتش جنگ گرفتار است و هر روز ساحات جنگی وسیع تر می گردد. با توجه به این شرایط مردم افغانستان مجبور گردیدند در کنار نیروهای دفاعی و نظامی افغانستان دست به خیزش های عمومی در برابر طالبان بزند. این خیزش های مردمی در سراسر افغانستان بویژه در شمال کشور به جریان بسیار بزرگ خود جوش مردمی تبدیل شده است. مردمان زیاد برای دفاع از حیثیت و خاک شان علیه متجاوزین طالب مسلح گردیده و جبهه های جنگی را خلق نموده است. در شرایط کنونی افغانستان که نظام جمهوری به عنوان یک میراث مشترک همه مردم افغانستان و همچنان زندگی مردم شدیداً مورد تهدید مستقیم تروریستان قرار دارد، قیام مردمی نجاب بخش و کارآ است. این نیروهای مسلح بایست در چوکات منظم نظام و با مدیریت و رهبری دولت افغانستان در راستای حفظ تمامیت ارضی کشور و صیانت از ناموس و ارزش های انسانی این مردم استفاده گردد. نفس این حرکت و جریان برای رفع آفت طالبانی و تهاجم گران که ضد آرامش مردم افغانستان هستند، قابل ستایش و نیاز روز جامعه و مردم افغانستان است. این قیام های مردمی در برابر دشمن مشترک مردم افغانستان صورت گرفته است و در حمایت از نظام سیاسی جمهوری و ارزش های قابل پذیرش عامه ی مردم افغانستان شکل گرفته است. جفاست این حرکت های مردمی و خالصانه را لعاب های سیاسی برایش تعریف نمود؛ نا بجاست این حماسه ی مردمی را در برابر تروریستان که هیچ منطقی را نمی دانند و جز خون و خشونت چیزی دیگری در قاموس ندارد به جهت گیری های تنگ نظرانه ی قومی و سمتی محدود کرد. اما هراس اساسی این است که این جریان های خود جوش و درخشش صلابت های جمعی مردم افغانستان مورد استفاده سیاسی قرار نگیرد و از کنترول دولت و نظام جمهوری بیرون نشود. در این صورت خطر بسیار بزرگ و صحنه ی پچیده ی سیاسی و نظامی در انتظار افغانستان خواهد بود
افغانستان در دهه ی نود میلادی بعد از فروپاشی نظام جمهوری دموکراتیک افغانستان به زعامت دکتر نجیب، شرایط بسیار تلخی را تجربه نموده است. اینکه در خلق آن شرایط کدام عوامل و کی ها نقش کلیدی داشت بحثی است که مجال دیگر می خواهد، اما به صورت کلی انحصار خواهی و توتالیتریسم قومی قدرت زمینه ساز اساسی آن بحران گردید. با عنایت به تجربه سوزناک گذشته این فصلی از تاریخ کشور را بایست با دقت تمام و با رویکرد ملی گرایانه مدیریت نمود. این قیام های مردمی که علیه گروه تروریست طالب از مناطق مختلف افغانستان و از میان اقوام متعدد این کشور صورت گرفته است؛ در ابتدإ از روی نا چاری بوده است. بدین معنا که مردم با چشمان شان دیدند و/ می بینند که گروه طالبان بدون در نظرداشت هیچ مرز و احترامی به ساحات و زندگی مردم حمله می کند؛ دولت و نیروهای دفاعی و نظامی افغانستان هم با تمام تجهیزات که در اختیار دارند در بعضی مناطق دچار سردرگمی مدیریتی هستند، بنابراین طالبان از این خلأ ها استفاده نموده به تهاجم بی شرمانه¬ی شان بر محیط زندگی مردم ادامه دادند. این مجبوریت بود که مردم به صورت سراسری قیام علیه طالب را پیشه گرفتند. اکنون که این قیام های مسلحانه از جای جای کشور و از میان اقوام مختلف این سرزمین صورت گرفته است؛ نیاز مبرم و جدی دارد که مدیریت شود. زیرا سهل انگاری و تعریف های نا بجا از حرکت های مردمی کار را به جای خواهد برد که در دهه نود میلادی این کشور در آن آتش سوخت و نابود گردید. لذا وسعت دید و مدیریت قومی و ملی محورانه با برداشت نیکخواهانه از این قیام ها سبب خواهد شد، تا این ریسک بزرگ را مهار و تمامی این نیروها به صورت باالفعل در جهت انسجام و اتحاد مردم افغانستان واحد و آزاد استفاده گردد .
درس گرفتن از تحولات دگرگون کننده ی تاریخ مربوط به رهبران و مدیران سیاسی و اجتماعی این کشور است، نه به مردم عام؛ زیرا توده های مردمی در این کشور همواره در پیروی از راهبرد های زعیمان و مدیران سیاسی قرار داشته است. بدون تردید شرایط کنونی افغانستان خیلی حساس و در شرف تشنجات بزرگ سیاسی، اجتماعی و سیاست های منطقوی و جهانی قرار دارد. رویکرد های تنگ نظرانه و اختلاف زأ هیزومی خواهد شد برای این آتش در حال افروختن. صف واحد سیاسی بنام جمهوریت از ظرفیت باالقوه خوبی برخوردار است، یعنی این جبهه می تواند محور قوی برای تمامی اقوام و افراد ساکن در افغانستان بشود، در صورتیکه رهبران سیاسی، نخبه گان سیاسی، مدیران، چهره های علمی و فرهنگی این کشور و در نهایت قشر روشن این مُلک بنیش و منش سیاسی ملی محور را از خود تبارز دهند. خلق محوریت برای مردم افغانستان کار خیلی سخت است که خوشبختانه این کانون عملاً موجود است. اما این محور و محراق زمانی می تواند عملکرد ملی داشته باشد که کار گزاران سیستم نظام سیاسی و تمامی نخبه های اجتماعی در این مسیرِ خیر جمعی قول و عمل داشته باشند .
ما در افغانستان کنونی به عنوان محور بزرگ که همه را بتواند در مدار آن جمع کرد نظام سیاسی جمهوری را داریم، هرگاه این نظام سیاسی با عملکرد ها و پالیسی های ملی گرایانه خویش بتواند حد اقل از خواسته های مردم را در گوشه های این سرزمین برآورده سازد؛ خطر گرفتاری کشور به آزمون تکرار تاریخ به صفر تقرب می کند. لذا خیلی با اهمیت است وقتی قیام های مردمی در حمایت از نظام سیاسی که مردم فکر می کنند ارزش جمعیست و به یقین چنین هم هست، شکل می گیرد باید با سعه ی صدر و پالیسی های همه پذیر ملی مدیریت گردد. فرصت را نباید به چالش تبدیل نمود، بل شاهکاری آن است که چالش ها را به فرصت های بزرگ و همه پسند مبدل ساخت. این انتظار از نظام جمهوری و از کار گزاران آن، از قشر روشن و فرهنگی جامعه امروز افغانستان است که در فضای به شدت شکننده گامی برداشته شود که در جهت حفظ افغانستان واحد و آزاد و نظام جمهوری با منطق دموکراتیک باشد. غیر از این اوضاع کنونی افغانستان سخت پریشان کننده و پیچیده است، مردم را در چنین شرایط نباید متهم به بازی های در میدان خودی و بیگانه کرد؛ زیرا مردم افغانستان در حمایت از نظام جمهوری و مردم سالاری، حفظ ارزش های دو دهه ی اخیر، تقلا برای آرامی و داشتن زندگی با حد اقل از امکانات زیستی و کشورِ بدون جنگ است. مردم افغانستان هرکز شرارت نمی خواهند، این گروه های تروریستی هستند که مردم را در زندگی عادی و فقیرانه ی شان نمی گزارند. نظام سیاسی و دولت کنونی بایست قدر این مردم را درک کنند و در مدیریت حماسه های مردمی اقدامات ملی گرایانه و دلسوزانه داشته باشد. نظام سیاسی جمهوریت قابل قبول برای همه مردم افغانستان است و هرگز عامه ی مردم افغانستان دوست ندارد و حتی هزینه ی آن را نیز ندارند که به تکرار تاریخ تمایل داشته باشند. صفِ جمهوریت صف مردم افغانستان است. این تروریستان هستند که زندگی را برای مردم در گوشه های این خاک تلخ نموده است و مردم را مجبور به برداشتن تفنگ و دفاع از حیثیت و ناموس شان نموده است. دفاع حق مشروع مردم است

دیدگاه شما