صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

استمرار جمهوریت و سود همسایگان

-

استمرار جمهوریت و سود همسایگان

افغانستان در خِطه¬ی موقعیت دارد که با شش کشور منطقه هم¬سرحد می باشد. جنوب آسیا و در نهایت جنوب شرق آسیا از مسیر افغانستان راه وصال به آسیای مرکزی را دارد، که جمهوری اسلامی پاکستان در مرز طولانی با افغانستان این زمینه را فراهم ساخته و نقطه وصل را سبب گردیده است. همچنان کشور های آسیای مرکزی مانند تاجکستان، ازبکستان و ترکمنستان سه کشور است که در خط مرزی، شمال افغانستان قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران در همسایگی غربی افغانستان مرز طولانی و مشترک با این کشور دارد. در قسمت کوچک از شمال شرق افغانستان و در مناطق بسیار کوهستانی و مرتفع جمهوری خلق چین جا باز نموده است و جز از همسایگان افغانستان به شمار می رود. منطقه¬ی افغانستان از حساسیت بالای سیاسی برخوردار بوده و دارای جنبه های استراتژیک اقتصادی و اشتراکات فرهنگی و جهان بینیست. سیمای اصلی این منطقه را به لحاظ فرهنگی و اندیشوی دین اسلام رنگ و تعریف می نماید. به قول اقبال لاهوری شاعر پاکستانی، این منطقه قلبی دارد و آن قلب تپنده افغانستان می باشد. 
شرایط سیاسی و امنیتی در این منطقه به عنوان پارامتر های اصلی آورنده تغییرات چه مثبت و چه منفی، اگر در هریکی از این واحد های سیاسی اتفاق افتد، لابد دیگران را در این منطقه نیز تحت تأثیر حسن/ سؤ آن قرار می دهد. این ادعای است که مصداق های عینی آن را به شکل آشکارا در این نیم قرن اخیر مردمان این حوزه تجربه می نماید. آرامش و نبود بحران در هرکدام این کشور ها، فرصت رشد و توسعه همه جانبه را در منطقه فراهم می آورد؛ معکوس آن نیز کاملاً درست می نماید. نبود امنیت و تداوم جنگ در افغانستان تأثیرات سؤ بر توسعه پایدار کشور های همسایه گذاشته است. ازدیاد پدیده مهاجرت و فشار آوردن روی سکتور های اقتصادی، نابسامانی ها اجتماعی و حتی فرهنگی در کشور های مانند ایران و پاکستان نمونه های بارز این تأثیر و تأثر است. گر چه مهاجرت جنبه های مثبت و ارزنده نیز دارد. تداوم بحران چهل و سه ساله در افغانستان و عدم ثبات سیاسی فرصت های بزرگی را در منطقه از بین برده است؛ در صورتیکه چنین بحران خلق نمی گردید، امکان این وجود داشت/ دارد که در همسوی و همکاری های استراتژیک منطقوی عنصر های مفید در عرصه های مختلف برای کشور های این حوزه می بودیم. بد بختانه نه تنها اینکار صورت نگرفته است، بلکه با افروختن این آتش در افغانستان به شکل بی نظیرش از ظرفیت های باالقوه در منطقه که در سایه نظم سیاسی ممکن است، بی بهره مانده و دود آن آتش بچشمان همه رفته است.
با این شرایط منطقوی، جنگ و بحران افغانستان به صورت قطع همه را متأثیر ساخته است و چالش های در منطقه خلق گردیده است. اگر به تاریخ گذشته افغانستان با دقت تمام نگرسته شود این مسأله برای تمامی همسایگان افغانستان مانند شیشه های پاک قابل تبلور است. یعنی ثبات سیاسی در افغانستان به سود همسایگان ما و در عموم به نفع منطقه است. ثبات سیاسی در افغانستان معلول عامل های چون قطع جنگ و خونریزی، تأمین صلح پایدار و تثبیت نظام سیاسی متعادل و قانونی (جمهوریت) است. واضح است که در موجودیت قانون گرأیی در افغانستان و چتر جمهوریت به هیچ کشور از همسایگان ما نه ضرر رسیده است و نه اینکار خواهد شد؛ زیرا نظام سیاسی جمهوریت با منطق و محتوای سیاسی که دارد بدنبال تأمین امنیت و ترسیم نمودن عملی منطقه¬ی امن است، نه بدنبال شرارت های ناشی از ایدئولوژی های دیگر ستیزانه. غیبت نظام جمهوریت در افغانستان بیست و چند سال قبل، سبب گردید تمام روابط های نیک و همسایه داری در این منطقه از میان بگسلد و حتی بر خلاف عرف های دیپلوماتیک و همسایه¬داری، دیپلومات های کشور جمهوری اسلامی ایران به شکل فجیع آن در شهر مزار شریف کشته بشوند. این نمونه نادر ترین حالتی است که میان کشور ها اتفاق می افتد؛ زیرا دیپلومات های کشور های بیرونی در هر کشوری که باشد از مصؤنیت برخوردار است و یا حد اقل به آن شکل که این مسأله در شهر مزار شریف در دوران امارت گروه طالبان اتفاق افتاد صورت نمی گیرد. لذا با اشاره به این تکه¬ی از تاریخ، این موضوع کاملاً ثابت می گردد که ثبات و داشتن نظام سیاسی جمهوریت که مطابق حد اقل از معیار های جهانی، در افغانستان حاکمیت داشته، هرگز چنان نخواهد شد، بلکه گزینه های همکاری بوفور مهیا است، که نمونه¬ی زنده¬ی آن مناسبات همه جانبه امروز افغانستان و کشور ایران است.  
در مورد همسایه شرقی و جنوبی افغانستان نیز تحلیل مشابه می توان داشت. جمهوری اسلامی پاکستان از افراطیت رنج می برد و حتی معضل بزرگ آن کشور شاید همین فکتور باشد. پاکستان با نظام سیاسی جمهوری فدرال به چهار حوزه بزرگ زیستی تقسیم گردیده است. بخش بزرگ از کشور پاکستان در هم¬مرزی با افغانستان قرار دارد و مردمان این مناطق و به خصوص دو سوی مرز، دارای اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی – مذهبی است. این عوامل اجتماعی و اتنیکی این زمینه ها را در گذشته هم و اکنون نیز فراهم می تواند که پُلی برای انتقال ناامنی و بحران در آن سوی مرز و یا برعکسش باشد. دولت پاکستان نیک می داند که اگر در افغانستان گروه های افراطی نقش قوی پیدا نماید در کوتاه مدت امنیت و در نهایت تمامیت ارضی پاکستان را به شکل بسیار گسترده می تواند تهدید نماید؛ اما این بیم استراتژیک و خطیر از آدرس افغانستانِ دموکراتیک، قانون سالار، رو به رشد و تُهی از بحران، با نظام سیاسی جمهوریت هرگز وجود نخواهد داشت. افغانستان صلح آمیز با چتر مدیریتی جمهوریت که مبنای آن مردم گرأی و قانون محوریست و همچنان احترام به ارزش های حقوق بشری و حقوق بین المللی است، زمینه های بی شماری را در راستای همکاری و همیاری های همسایگان و به ویژه جمهوری اسلامی پاکستان بوجود آورده است. براین اساس افغانستان با صلح پایدار و چهره سیاسی جمهوریت و مردم سالاری به سود همسایگان بوده و استمرار این فرآیند فرصت های خوبی را در منطقه ایجاد خواهد کرد. 
افغانستان متعادل و دارای نظام سیاسی جمهوریت که با دنیا رابطه و مناسبات ملایم دارد قطعا به سود همسایگان به خصوص ایران، پاکستان و سه کشور همسایه شمالی افغانستان است. تاجکستان همسایه دیگر افغانستان است که در قسمت های شمال با افغانستان مرز مشترکِ طولانی دارد. این کشور همسایه از لحاظ جغرافیایی در حوزه آسیای مرکزی می گنجد. تاجکستان از ثبات سیاسی خوبی برخوردار است و روبه توسعه می باشد؛ اما شکننده-گی های نیز می تواند تعریف شود که این ثبات را تحت تأثیر قرار دهد. به نسبت مرز مشترک، خورده فرهنگ مشترک، همینطور زبان مشترک و روحیه دینی و مذهبی یکسانه و مشترک که میان مردمان دو سوی مرز افغانستان و تاجکستان وجود دارد این گمانه را قوی می سازد که راه ارتباطی سهل وجود دارد و اگر بحران و جنگ در افغانستان کنترول نگردد، نفوذ این نا بسامانی ها از مرز گذشته و دامنه همسایه های شمالی ما را به خصوص کشور تاجکستان را نیز آلوده سازد. بدون تردید این واقعیت های است که به لحاظ سیاسی و امنیتی در منطقه وجود داشته/ دارد. متأثر شدن یک واحد سیاسی از جغرافیای همسایه و شرایط نا گوار امنیتی و سیاسی کشورِ دیگر در یک حوزه، امریست قابل تصور و تحلیل. از این جهت افغانستانِ دارای نظام سیاسی با ثبات و مردم محور و معتقد و مقید به ارزش های بزرگ بین المللی، تمامی این عوامل تخریبی را کنترول و از بین می برد؛ همچنانکه اکنون نظام سیاسی جمهوریت و سازمان دولتی برآمده از آن، در منطقه و در قبال همسایگانش پالیسی همسایه دوستی و صلح منطقوی را به قدرت و قوت تمام عملی می سازد.
با این تحلیل کوتاه، افغانستانِ با صلح پایدار و فراگیر و ختم بحران و استمرار و تثبیت نظام سیاسی جمهوریت، نه فقط به سود خود کشور جمهوری اسلامی افغانستان و مردم آن است، بلکه به سود تمامی کشور های همسایه افغانستان نیز می باشد. بدون شک افغانستانِ با چهره سیاسی جمهوریت این فرصت را در منطقه و در میان کشور های همسایه اش فراهم خواهد کرد.    

دیدگاه شما