صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دولت افغانستان و گرایش به توازن دیپلماسی میان قدرت‌های شرق و غرب

-

دولت افغانستان و گرایش به توازن دیپلماسی میان قدرت‌های شرق و غرب

تحمل بار سنگین مبارزه با تروریزم که یک تهدید فرا منطقوی و جهانی به حساب میآید، تنها به عهدهی یک دولت و ملت نیست؛ بلکه نیازمند ایجاد زنجیرهی جهانی است که در طولانی مدت بتوانند مشترکا آن را حمل نموده و به سمت زبالهدان تاریخ حرکت دهند. حرکت مرموز و یکجانبه آمریکا در فرایند دو ساله پروسه صلح افغانستان این گمانهزنی را تقویت بخشیده است که این کشور در قبال مبارزه با تروریزم صداقت لازم را ندارد و هر آنچه که به زعم آنان تأمین کننده منافع ملی آمریکا باشد برای آنان حایز اهمیت بوده و در این راستا، اگر نزدیکترین متحدین شان هم قربانی گردد برای دولت آمریکا مسئله ساز نیست. از این رو، دولت افغانستان با درک وضعیت حساس تاریخی، به سوء نیت آمریکا در قبال صلح، دولت و مردم افغانستان پی برده است و تازگیها در این صدد بر آمده اند تا جهت مبارزه و مهار تروریزم، قدرتهای بلوک شرق را رصد نموده و در این راستا، مسئولیت مشترک را با آنان به پیش ببرد. سید طیب جواد سفیر افغانستان در مسکو، در گفتگو با خبرگزاری تاس روسیه، از ابهام در امر مبارزه با تروریزم پرده برداشت و با صراحت لحن از مقامات مسکو خواست تا جهت فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی روسی با افغانستان همکاری کند، آقای جواد در بخشی از گفتگوهایش به تعلیم و آموزش دهی تیم فنی انجنیران تجهیزات نظامی و خلبانان افغانستان از روسیه خواسته است تا آنان را جهت کسب مهارتهای بیشتر در این راستا آموزش دهند. وی در ادامه صحبتهایش از موضعگیری روسیه علیه طالبان (نپذیرفتن حکومت امارت اسلامی و مانع بیرون شدن طالبان از لیست سیاه تا زمانیکه به تعهدات خود پابند نشده اند) استقبال کرده و گفته است که افغانستان از روسیه میخواهد تا با اعمال فشار بیشتر بر گروه طالبان، آنان را از شعلهور ساختن آتش جنگ منصرف سازد. در طول دو دهه حضور آمریکا در افغانستان این جدیترین اقدام دیپلماتیک افغانستان در راستای ایجاد توازن دیپلماسی میان دو قدرت شرق و غرب میباشد. واقعیت این است که دولت افغانستان با امضای پیمان امنیتی با آمریکا که موعد آن تا ختم سال 2022 میباشد باور کرده بود و این کشور را به عنوان متحد متعهد خویش پذیرفته بود؛ اما حرکت مارپیچی آمریکا در مسیر صلح، دولت و مردم افغانستان را شوکه نمود. دولتمردان افغان با نهایت خویشتنداری و انعطاف در برابر تصمیمات آمریکا، تلاش نمود تا آنان آزرده خاطر نگردد، به اثر تأکید آمریکا حاضر به رهایی پنجهزار زندانی خطرناک گروه طالبان شد که هم اکنون بسیاری از آنان در میادین جنگ برعلیه نیروهای امنیتی افغان فعالیت دارند. در انعقاد توافقنامه پشت پردهی آمریکا با طالبان واکنش جدی نشان ندادند، در حالیکه با هیچ منطق دیپلماتیک قابل جمع نیست که دولت حاکم، در گوشهی انزوا قرار گیرد و آمریکا با گروه غیر رسمی توافق صلح امضا کند که هیچگونه صبغه حقوقی و وجهه مشروعیت ملی و بین المللی را با خود ندارد، خود سیاستمداران حکومت آمریکا به این نکته بیشتر از ما واقف است که تبعات توافق با یک گروهک غیر رسمی مسلح در سطح منطقه و جهان چگونه است. با توجه به این که در موجودیت یک دولت ملی در افغانستان، اقدامات آمریکا در صلح با طالبان یک توهین آشکار به دولت افغانستان و خندیدن به شعور سیاسی یک ملت است، از زاویه نگاه دیپلماتیک نیز نقض صریح حاکمیت ملی افغانستان قلمداد میشود، این اقدام آمریکا نه تنها باعث رنجش خاطر دولت و مردم افغانستان گردید؛ بلکه حساسیت قدرتهای منطقوی را نیز در پی داشت. دقیقا از همان زمان به بعد، روسیه اقدام به فعالیت محسوس در مسئله صلح افغانستان نمود و با گماردن ضمیر کابلوف نماینده ویژه اش، در مناسبات صلح افغانستان از لاک بی پروایی بیرون آمد و عملا در این مورد حضور فعال اش را به رخ آمریکا کشید.
پس از این همه کش و قوسها، وقتیکه دولتمردان افغان به این نتیجه رسیدند که آمریکا در هیچ راهی با حکومت و مردم افغانستان یار نیست، زاویه نگاه اش را به سمت قدرتهای بلوک شرق چرخاند. پیش از اظهارات سید طیب جواد در مورد تعاملات دو سویه افغانستان و روسیه، حنیف اتمر وزیر امور خارجه کشور نیز گفته بود که چین به درخواست حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان پاسخ مثبت داده است. این همه، گویای این واقعیت است که جهان از خطرات رشد روز افزون تروریزم آگاهی لازم را دارند، قدرتهای بلوک شرق پس از اینکه آمریکا با یک گروه تروریستی و افراطی توافقنامه صلح را امضا نمود، دیپلماسی شان را در قبال افغانستان بیش از قبل فعال نمود؛ زیرا انعقاد توافقنامه صلح با یک گروه افراطی که نه مشروعیت ملی دارد و نه وجهه بین المللی، چیزی غیر از یارگیری نیابتی را به دنبال ندارد. استخبارات این کشورها، با آگاهی درست از این واقعیت که هدف آمریکا مبارزه با تروریزم نیست، بلکه باز نمودن منفذ جدید تهدیدات بر علیه منافع منطقه و قدرتهای یاد شده میباشد، وارد اقدامات فعال تر از قبل گردیده اند. طی حضور بیست ساله آمریکا در افغانستان، در عوض اینکه آتش جنگ فروکش کند، روز به روز به دامنه شعلههای آن افزون گردید و هزاران فرد افغان اعم از ملکی و نظامی در میان این دود و آتش سوخت، پس از انعقاد توافقنامه صلح، آمریکا بی مهابا به شریک مبارزه با تروریزم اش که دولت افغانستان میباشد پشت نمود، نه تنها که همکاری امنیتی قابل توجه با افغانستان ارائه نکرد؛ بلکه دست طالبان را باز گذاشت و تلاشهای فراوان نمود تا دست دولت افغانستان را در برابر طالبان ببندد، پس از صلح آمریکا – طالبان، حملات بی پیشینه بر افراد ملکی به صورت وقیحانه افزایش یافت و به صورت دسته جمعی، قتل عام در این کشور آغاز گردید.
مکاتب، دانشگاهها، مراکز آموزشی، تشییع جنازه، مراسم ختم، صفوف جماعت و قاریان قرآن هیچکدام از گزند جنایات جنگی مصئون نماند و کماکان این هیولای خون آشام دهان گشوده است تا بیشتر از این به صورت دسته جمعی مردم افغانستان را بلعیده و به کام مرگ بکشاند. از این جهت است که صبر و استقامت مردم و دولت افغانستان لبریز شده است و جهت حفظ منافع علیای کشور و اقتدار ملی شان، خواهان جا گزینی شریک بدیلی است که منافع شان در گرو رشد تروریزم نهفته نباشد. مردم افغانستان و دولت، مکلف اند که نظام سیاسی شان را حفظ نموده و لانهی موقتی تروریزم را که در این کشور پیله دوانیده است از جغرافیای خویش برچینند؛ اما این رسم همجواری و جهانشمولی نیست که رمه را از کشتزار خویش بیرون رانده و به کشتزار همسایه رها نماید، افغانستان اگر به تنهایی در مبارزه با تروریزم رها شود، مصداق این تعبیر به واقعیت میپیوندد؛ اما از آنجایی که افراطیت و تروریزم یک مشکل عمومی و جهانی است می طلبد که سائر کشورها نیز در مهار این پدیدهی ضد انسانی تکانی به خود داده و در کنار دولت و مردم افغانستان سهم فعالانه بگیرند.این امر واضح است که آمریکا از طالبان در راستای تأمین منافع شان به ظاهر امر یک نیروی نیابتی ساخته است، تعهدات پنهانی آنان و جنایات روز افزونی که پس از آن در این کشور به وقوع میپیوندد دال واضح بر این مدعا است، انتشار خبری که خاطر نشان ساخته بود طالبان پس از توافقنامه دوحه، مسئولیت حفاظت و تأمین امنیت پایگاههای آمریکایی را به عهده گرفته بود همه و همه قرائنی است که این واقعیت را آشکار میسازد که این کشور نه تنها انگیزهی در سرکوبی طالبان ندارد؛ بلکه با آنان در تعامل حساب شده به سر میبرند. از این رو دولت افغانستان مکلف است که جهت برچیدن بساط شر از این کشور، هر قدرت منطقوی و جهانی که در راستای همکاری با دولت افغانستان اعلام آمادگی نماید با آغوش باز استقبال نموده و آماده تعامل با آنان میباشد، این جهش به سمت قدرتهای شرقی در وضعیت پیچیده و مغلق افغانستان یک ضرورت حیاتی است که با منطق دیپلماتیک و عرف بین الملل قابل جمع است؛ همین تحرک دستگاه دیپلماتیک دولت افغانستان در راستای ایجاد توازن دیپلماسی بود که جدیدا جو بایدن رئیس جمهور آمریکا تمایل به گرمی روابط بیشتر با افغانستان را مجددا در برنامه هایش گرفته با پیشنهاد کمک 3/3 میلیارد دالری میخواهد که همچنان روابط شان را با افغانستان نگهدارند.

دیدگاه شما