صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

یادآوری داستان برادری و همسایگی ایران و افغانستان به بهانه آتش سوزی در گمرک اسلام قلعه

-

یادآوری داستان برادری و همسایگی  ایران و افغانستان به بهانه آتش سوزی در گمرک اسلام قلعه

طلیعه سخنم را با کلام معصوم شروع می کنم، امام حسن عليه السلام مى فرمايد: مادرم زهرا عليهاالسلام را در شب جمعه ديدم تا سپيده صبح مشغول عبادت و ركوع و سجود بود و مومنين را يك يك نام مى برد و دعا مى كرد، اما براى خودش دعا نكرد؛ عرض كردم :مادر جان چرا براى خودتان دعا نمى كنيد؟ فرمودند: فرزندم! اول همسايه، بعد خويشتن. امام خمینی نیز براساس همین توصیه معصوم علیه السلام در مصاحبه با خبرنگار تایمز لندن در تاریخ 18/10/57 در پاریس در توصیف نوع رابطه ایران با افغانستان، افغانستان را کشور همسایه مسلمان و مردم افغانستان را دوست و برادر خطاب کردند. چهار عنصر همسایگی، مسلمانی، دوستی و برادری که در این یک جمله به آن اشاره شده سال ها است که پایه و اساس روابط دو کشور بوده است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران علیرغم اینکه در فاصله نیم قرن در دو کشور ایران و افغانستان نظام سلطنتی حاکم بود، رابطه سیاسی دولت شاهنشاهی ایران و نظام سلطنتی افغانستان رابطه نزدیکی نبود. شاید تعجب کنید که طی مدت زمامداری محمد ظاهرشاه آخرین پادشاه افغانستان از سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۵۲ به مدت چهل سال فقط دو سفر در سطح سران بین دو کشور همسایه انجام شد که آن هم عبوری بوده و بقول تشریفاتی ها مقصد اصلی سفر نبود (state visit ). به عبارتی رضا شاه و محمد رضا که الگوی فرهنگی خود را در غرب جستجو می کردند، توجهی به کشور همسایه و هم فرهنگ نداشتند. در دوره سلطنت محمد رضا به علت شدت گرفتن اختلاف ایران و افغانستان بر سر موضوع رودخانه هیرمند، روابط دو کشور به هیچ وجه شایسته روابط دو کشور همسایه که بیشترین اشتراکات زبانی، فرهنگی، تاریخی و دینی دارند، نبود به ویژه اینکه هر دو کشور نهایتا برای حل مسائل خود به حکمیت غیر مسلمان ها متوسل شدند. این رابطه در جریان وقوع انقلاب اسلامی در ایران و اشغال افغانستان توسط ارتش اتحاد شوروی وارد مرحله نوینی شد که بعد از این تاریخ به علت جنگ های داخلی در افغانستان و آواره شدن مردم افغانستان، ایران میزبان مردم آسیب دیده از عملیات نیروهای اتحاد شوروی در افغانستان شد. حمایت ایران از مجاهدین افغان در جنگ با نیروهای اشغال گر اتحاد شوروی و مواضع انقلابی امام خمینی در ارتباط با اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ که بارها در مناسبت های مختلف بیان شد، جزو افتخارات ما محسوب می شود که در مقابل فشارهای اتحاد شوروی که به صدام حسین موشک برای موشک باران شهرها و مناطق مسکونی ایران می داد، ولی حتی از فروش سیم خاردار به ایران خودداری کردند، اصول همسایگی، مسلمانی، دوستی و برادری را زیر پا نگذاشتیم و حاضر به تنها گذاشتن مردم افغانستان در مبارزه با ارتش سرخ نشدیم و تا آخر دوره مبارزه در کنار مردم افغانستان ایستادیم. این نوع استقبال و میزبانی از میهمانان افغانستانی که با آنها همانند برادران و خواهران دینی خود در خانه های خود و نه در ارودگاه های پناهندگان پذیرایی کردند، در مقابل موجب گردید که همین مردم گریخته از میدان جنگ تحمیلی اتحاد شوروی داوطلب حضور در میدان های جنگ ایران و عراق شدند و خون شهدای ایرانی و افغانستانی در میدان های نبرد جنگ تحمیلی صدام بر مردم ایران و عراق در هم آمیخته شد و تعداد زیادی از برادران افغانستانی در طول جنگ شهید و جانباز شدند. بعد از روی کار آمدن سیستم جدید در افغانستان، ایران در کنار دوستان خود در شکل گیری نظام جمهوری اسلامی افغانستان نقش موثری در کنفرانس بین المللی افغانستان در بن در سال 1380 ایفا نمود و کمک های سیاسی و فکری ارزشمندی را برای تدوین قانون اساسی افغانستان در اختیار دوستان خود قرار داد.
هنگامی که نظام جدید سیاسی در افغانستان مستقر شد، این کشور برای تامین بودجه پروژه‌‌های بازسازی و نوسازی، برگزاری انتخابات و توسعه زیربنایی نیاز به کمک خارجی داشت. در اینجا هم ایران به رسم دوستی و اخوت دینی از بازسازی افغانستان سهم گرفت و اجرای پروژه های متعدد عمرانی را در افغانستان متقبل شد. در حالی که تصور می شد سیل کمک های اقتصادی و سرمایه های خارجی وارد افغانستان خواهد شد، ولی کمک های خارجی معلوم نشد در کجاها مصرف شدند و لذا خبری از توسعه اقتصادی در این کشور نشد و این بار سرریز جمعیت جوان و نیروی کار فعال افغانستان برای امرار معاش و تامین هزینه های زندگی خود به سمت ایران سوق یافت و همچنان این روند ادامه دارد و بخش قابل توجهی از ظرفیت بازار کار کشورمان در اختیار کشور همسایه قرار گرفت. شاید اگر نبود شرایطی که در اثر تحریم های ظالمانه آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران که کشور را با کمبود منابع ارزی مواجه کرده است؛ جمهوری اسلامی ایران می توانست به بسیاری از وعده های خود در ارتباط با اجرای پروژه های عمرانی در افغانستان زودتر جامعه عمل بپوشاند، از جمله این پروژه ها میتوان به پروژه راه آهن چابهار- زاهدان و ادامه آن به خاک افغانستان برای انتقال مواد معدنی افغانستان به خارج از افغانستان اشاره کرد. در موضوع تحصیل کودکان واجب التعلیم افغانستانی که در ایران زندگی می کنند، نیز مقام معظم رهبری دستور دادند که این گروه از فرزندان کشور همسایه که به علت شرایط بحرانی کشورشان به ما پناه آورده اند در مدارس ایرانی و در کنار فرزندان خودمان بدون تبعیض تحصیل کنند. هم اکنون نزدیک به 500000 دانش آموز افغان در مدارس ایرانی در کنار فرزندان ما بطور مساوی در حال آموزش هستند، که اگر ظرفیت هر مدرسه را 300 دانش آموز در نظر بگیریم ما هم اکنون برای مردم افغانستان در کشورخودمان بیش از 1600 مدرسه اختصاص داده ایم.
بنابراین در سال های گذشته همواره دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور دوست و برادر افغانستان به وظیفه همسایگی خود مطابق با حدیثی که در ابتدا به آن اشاره کردم عمل کرده و آنچه که در توان داشته در طبق اخلاص گذاشته و ارائه کرده است. هفته گذشته نیز بر اثر  وقوع حادثه آتش سوزی در محوطه گمرک اسلام قلعه افغانستان تعداد زیادی از کامیونهای حامل مواد سوختی دچار حریق شدند که خاموش کردن آن از توان نیروهای افغانی خارج بود و لذا مسئولین دولت جمهوری اسلامی افغانستان  از جمهوری اسلامی ایران تقاضا کردند که در اطفاء حریق به آتش نشانان افغانستان کمک کنند. علت درخواست کمک از جمهوری اسلامی ایران  این بود که  حجم آتش سوزی زیاد و دامنه آن گسترده بود و نیروهای ناتو مستقر در پایگاه شیندند در هرات از هر گونه کمکی برای اطفاء حریق  خودداری کردند. این نکته ای قابل توجه برای برادران افغان ما است که در این گونه موارد می شود دوست و دشمن را خوب شناخت. هنگامی که  از جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک شد، استانداری خراسان رضوی در اقدامی سریع نیروهای خود را از ایستگاههای مختلف آتش نشانی استان بسیج و به گمرک اسلام قلعه اعزام نمود و با تلاش مشترک آتشنشانان دو کشور، آتش کنترل و خاموش شد. فکر کردم چه اسم بامسمایی برای مهمترین دروازه گمرکی بین افغانستان و ایران انتخاب شده و شاید همین پیشوند اسلام برای قلعه یک احساس مشترکی بین ما و افغانستان برای خاموش کردن آتش این حادثه ایجاد کرد. این حادثه  نشان داد که چگونه حریق در خانه همسایه  می تواند تهدیدی برای خانه همسایه مجاور باشد. اما آتشی گسترده تر از حادثه اسلام قلعه سالهاست کشور دوست و برادر افغانستان را تهدید می کند و هر روز آتش جنگ و فتنه ابعاد گسترده تری پیدا می کند و جمهوری اسلامی ایران در گذشته بارها آمادگی خود را برای کمک به دولت افغانستان برای خاموش کردن آتش جنگ داخلی در این کشور اعلام نموده است، ولی متاسفانه عده ای منافق مانع از این شده اند که ایران برای مهار آتش جنگ داخلی در افغانستان اقدام کند. آتش سوزی گمرک اسلام قلعه حادثه ای غیر عمدی بود که با کمک آتشنشانان دو کشور خاموش شد، ولی آتشی که چندین سال است خانه و زندگی مردم افغانستان را تهدید می کند و همچنان زبانه می کشد، عمدی است و جای تاسف است که این آتش به دست افرادی افروخته شده که خود از اتباع کشور افغانستان هستند. این موضوع همواره برای من سوال بوده که انگیزه افرادی که تحت عناوین مختلف با استفاده از لوازم قتل و کشتار مردم افغانستان را به خاک و خون می کشند، چیست و چه فلسفه و منطقی برای اقدام خود دارند. همانگونه که آتش سوزی در گمرک اسلام قلعه موجب نگرانی ما شد و برای خاموش کردن آن به دولت افغانستان کمک کردیم، در موضوع خاموش کردن آتش فتنه داخلی در افغانستان نیز آمادگی داریم چرا که همانند آتش سوزی در گمرک اسلام قلعه خطر سرایت آتش جنگ از افغانستان به ایران دور از ذهن نمی باشد و این موضوع می تواند دغدغه مشترک ما و دولت افغانستان باشد.

دیدگاه شما