صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حکومت موقت، مقدمه پیاده سازی الگوی نظام‌های منطقه‌یی

-

حکومت موقت، مقدمه پیاده سازی الگوی نظام‌های منطقه‌یی

طرح تشکیل حکومتهای موقت معمولا در جاهای مطرح شده است که هرج و مرج حاکم بوده، حکومتی وجود نداشته و یا اگر حکومتی وجود داشته، رهبری آن دیکتاتور و خودکامه بوده است. درین حالات بر اساس ارادهی جمعی داخلی چون احزاب، گروهای سیاسی و چهرهای پرنفوس اجتماعی برای عبور از یک دیکتاتور و یا هرج و مرج موجود، طرح حکومت موقت به میان آمده و یا به درخواست جامعه جهانی چنین طرحی مورد بررسی قرار گرفته است.
در هر دو حالت، اصل اساسی این است که کشور بحران زده به سوی نظام دموکرات و مورد قناعت عموم شهروندان هدایت گردیده است.
کشورهای کمبودیا و تیمور شرقی از نمونه های موفقی اند که توانستند نظام های مقبول شهروندان خویش را پایه گذاری کنند.
افغانستان نیز بیست سال پیش در یک اجماع داخلی و بین المللی حکومت موقت تشکیل داد. بعدا حکومت انتقالی و چهار دوره حکومت انتخابی را با مشارکت شهروندان تجربه میکند.
با آن هم مدتی است که طرح تشکیل حکومت موقت باردیگر بر سر زبان ها افتاده است. هرچند طالبان به عنوان مدعی قدرت، بصورت روشن این مسئله را تایید نکرده، اما صحبت نیابتی گروهها و چهره های سیاسی به نمایندگی از طالبان این موضوع را کمی پیچیده کرده است. از این رو، خوبست بدانیم که اساسا طرح حکومت موقت از کجا آب می خورد؟ آیا با تشکیل حکومت موقت جنگ افغانستان ختم می شود؟ پیامدهای این طرح چیست؟
بار ها ثابت شده که طالبان خود ارادیت و خواست روشن ندارد.
جهاد آن ها مغایر دین مقدس اسلام و شعار شان است.
کشتار که آن ها راه انداخته با هیج اصول و معتقدات اسلامی همخوانی ندارد.
به گمان نویسنده تشکیل حکومت موقت نه طرح طالبان است و نه ابتکار گروه های سیاسی داخلی. طالبان حتی در بیست سال گذشته همچو ایده ای را بصورت جدی مطرح نکرده است.
عقل سلیم حکم میکند که طالبان در منطقه بیشتر از یک گروه جنگجو نقش ندارد. لذا این طرح زاده تفکر حلقات کلان منطقهای میتواند باشد.
حکومت دمکراتیک و بخصوص مدل غربی آن، در جغرافیان ما، نظام مقبول نیست.
در جغرافیای که تک صدایی حاکم است، احترام به حقوق شهروندان، تامین حقوق زنان، آزادی بیان و داشتن رسانههای آزاد یک ناهنجاری مطلق حساب میشود. به بیان واضح، نوع نظام کثرت گرا در افغانستان برای بسیاری از سکانداران منطقه خار گلو و غیر قابل هضم است.  شهروندان بسیاری از کشور های منطقه از حقوق اساسی شان محروم اند. برای زنان و نخبگان آنها آزادی بیان یک آرمان است. زبان اقلیتها بسته و عملا مورد تبعیض قرار میگیرند.
برای مثال در افغانستان مصاحبه رسانهها با چهره سیاسی – اجتماعی یک پدیده معمول است، اما سوالات مجری تلویزیون طلوع از محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی، برای ایرانیها غیر معمول بود. نخبگان خارج نشین ایرانی آن مصاحبه را الهام بخش توصیف کردند، اما دستگاه حاکم جمهوری اسلامی به آن واکنش تند نشان دادند. بسیاری از شهروندان ایرانی آزادی بیان و حقوق بشر در افغانستان را به عنوان یک مدل خوب غربی میخواهند. اما چنین خواست جمعی بیدرنگ سرکوب میشود.
به عربستان سعودی نگاه کنید، چراغ آزادی بیان و حقوق اقلیت ها و زنان خاموش و دهان مخالفان سیاسی، عقیدتی و فعالین آزادی بیان را بصورت تاریخی مهر و موم است. وضعیت پاکستان را ببنید، بلوچ ها، هزاره ها و اقلیتها نه تنها که در حکومت جایگاه ندارند، بلکه از طرف دولت کماکان مورد ستم اند. 
کشور های عربی، بخصوص عربستان سعودی، پاکستان و حتی ایران میخواهند دوست و همکاسه آمریکا باشند، اما نمیخواهند حکومت شبیه آمریکا داشته باشند.
واقعیت امر نیز همین ست که از نظر سکانداران کشور های منطقه، موجودیت یک نظام مردم سالار در افغانستان منبع الهام به ملتهای شان میشود که بقای آنها را به صوت مستقیم تهدید میکند.
لذا صلح به میان نخواهد آمد. کشور های منطقه با طرح حکومت موقت در پی بدیل سازی نظام موجود در افغانستان است.
آن ها عدهای را در افغانستان مجذوب ساخته اند. سفرهای چهره های سیاسی به کشورهای منطقه در همین راستا صورت گرفته است. کشورهای منطقه با تحریک سیاسیون و تمویل طالبان در گام نخست حکومت موقت را روی کار خواهند آورد، ولی تا فروپاشی همین نظام و تحمیل یک حکومت دیکتاتوری در افغانستان به سادگی از پا نخواهند نشست.
بی پرده باید گفت که این طرح چوب لای چرخ حکومتداری در افغانستان بوده و پیامدهای بدی بدنبال دارد. اگر مقاومت جمعی صورت نگیرد، نهایتا برخی مسؤلان بلند پایه با نزدیکان خود ممکن با یک هواپیما پس به خارج از افغانستان بروند؛ اما ما به عنوان ملت متفرق میمانیم.
کثرت گرایی، آزادی بیان و حقوق شهروندان نابود میشود. در راس قدرت هرکی آمد، فرمان و امر و نهی او مرعی الاجرا است.
چه بخواهیم یا نخواهیم، اگر نظام فعلی از هم پاشید، طالبان با قبضه قدرت، نخواهد گذاشت که تاجیک ها، اوزبیک ها، هزاره ها و بلوچ ها و ... در آن سهمی داشته باشند.
آن ها هژمونی قومی خود را با عقده مندی بیشتر تحمیل خواهد کرد و این نظامی خواهد بود که قدرت های منطقه میخواهند.
دستاوردهای بیست ساله به باد می رود. اقلیتهای قومی و مذهبی بازنده اصلی به مقاومت مسلحانه و جنگ پناه خواهند برد.
بعضی حلقات محدود مثل مارشال دوستم که آرایش نظامیاش به کمک ترکیه هیچ گاه متوقف نبوده، تا حدی مقاومت خواهد کرد.
اما صدای اقلیت های خورد و کوچک شنیده نخواهد شد.
باتوجه به تجربیات گذشته، ویران کردن نظام موجود و تشکیل حکومت موقت امر معقول و ضروری نیست. ممکن است بعضی چهرههای سیاسی تعهداتی به کشور های منطقه داده باشند، ولی راه حل اساسی در اقدامات عاجل آقای غنی دیده میشود. او می تواند از همین حالا با مداوای شکاف ها و زخم های اجتماعی و با سپردن تضمین های روشن به جامعه جهانی در زمینه حکومتداری خوب، مبارزه با فساد و هراس افکنی، مشارکت عادلانه اقوام در بدنه نظام و در بدترین شرایط با برگزاری انتخابات زودهنگام، ابتکار عمل را در دست بگیرد و از فروپاشی کلی نظام جلوگیری کند.
در غیر آن همه بازنده ایم.

دیدگاه شما