صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان و توهم مرگبار -بخش نهایی

-

طالبان و توهم مرگبار -بخش نهایی

افغانستان کنونی در شرایط قرار دارد که هم از لحاظ داخلی فرق اساسی با دوران گذشته تاریخ این سرزمین دارد و هم از بعد خارجی. از وجه داخلی آن در نوشته قبلی به صورت مفصل بررسی گردید. عمده ترین تفاوت که در عرصه داخلی دولت جمهوری اسلامی افغانستان با دولت داکتر نجیب دارد این است که دولت نجیب الله را هیچ کسی در افغانستان قانونی نمی دانستند و جایگاه مردمی نداشت. نظام سیاسی آنروز افغانستان مطابق با واقعیت های جامعه و نیاز های بنیادین مردم افغانستان نبود. از طرف دیگر مجاهدین آنروز افغانستان که علیه حکومت  داکتر نجیب الله می جنگیدند، متعلق به تمام مردم افغانستان بود و مربوط به قوم خاصی نبود. دقیقا همین موضوع امروز نسبت به نظام سیاسی افغانستان و گروه طالبان  که در مقابل دولت و نظام می جنگد معکوس می باشد. نظام جمهوری اسلامی افغانستان، برخلاف حکومت داکتر نجیب الله، از پذیرش مردمی افغانستان برخوردار بوده و حد اقل در عرصه سیاسی مطابق قانون اساسی کشور به عموم مردم افغانستان نگاه یکسان دارد. دولت کنونی افغانستان افزون بر پایگاه مردمی و قانونی که دارد، حمایت و پشتبانی جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده امریکا را باخود دارد؛ اما حکومت نجیب الله را اکثر از کشور های آنروز دنیا نمی خواست؛ حتی نزدیکترین دوستش اتحاد جماهیر شوروی نیز دیگر حمایت نمی کرد. بنابراین تفاوت جدی است میان آن حکومت و این نظام سیاسی که اکنون افغانستان دارا است، این موضوع در چند نکته در این نوشته تحیلل خواهد شد.
تنفر جهان از رژیم های افراطی؛ به صورت کلی جامعه جهانی در تداوم نظام مردم سالار در افغانستان تقلا دارد. حمایت جامعه جهانی از نظام جمهوری اسلامی و قانون مدار در افغانستان یک اصل است. اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا، کشور های منطقه و همسایه همه در حمایت نظام سیاسی دموکراتیک در کشور است. تنفر جهان از رژیم های افراط گرأ و منحط واضح و به نفع ملت افغانستان است. مذاکرات صلح میان طالبان و دولت جمهوری اسلامی افغانستان به نقاط حساس آن رسیده است. نگاه طالبان به سیاست و قدرت افغانستان، تصاحب بلامنازعه قدرت است. انحصار گرایی شاخصه¬ی اصلی و خواست آنان است و در پُشت این پالیسی ترتیب نظام توتالیتر قبیله¬یی و مخالف با تمام روحیات و ارزش های انسان محور جهانی قرار دارد. دنیا درک نموده است که طالبان از چشمه¬ی ایدئولوک تنگ نظرانه¬ی افراطیت آب می خورد و قدرت گیری آنان در هر جغرافیای که باشد آینده با ثبات جهان را به مخاطره جدی رو برو می سازد. مگر امریکا از همین جغرافیا و با قوت همین گروه مورد حمله قرار نگرفت؟ بااین حال کشورهای بزرگ جهانی و حلقه منطقه¬یی و کشور های همسایه از به قدرت رسیدن رژیم افراطی در افغانستان هرگز رضایت خاطر ندارد و به سود شان نمی دانند. لذا این توهم است که طالبان خود را درگیر آن نموده است.
سازمان های بزرگ مدافع حقوق بشری و سازمان ملل؛ تمامی نهاد های بزرگ طرفدار حقوق اساسی انسان ها، در دنیا مخالف برگشت افغانستان در دهه اخیر قرن بیست است. طالبان تفکر بنیاد گرایی اش را از یاد نبرده است و واضح است که اگر به قدرت سیاسی برسد تشدید همان روحیه انحطاط قبلی خواهد بود. ارزش های انسان محور و دستآورد های نوین در جامعه افغانستان را طالبان رد می کند. حقوق زنان، حق تعلیم و تربیه زنان، حق مشارکت سیاسی زنان، حق مشارکت تمام اقوام و مردم افغانستان در سرنوشت سیاسی کشور همچنان حق آزادی بیان و آزادی رسانه ها که جز شاخص های دولت امروز و نظام سیاسی افغانستان کنونی است، مورد توجه طالبان نیست. برعکس نظام سیاسی حاکم، تمامی این ارزش ها را یک اصل قانونی می داند. با این وصف سازمان های بزرگ بین المللی طرفدار برگشت نظام های سیاسی در افغانستان نیست که در تقابل با این ارزش ها قرارداشته باشد. از این جهت نیز طالبان در وهمی قابل تأمل قرار دارد.
همسایه های افغانستان و هراس از افراطیت؛ ایران و پاکستان و سه کشور همسایه شمالی افغانستان در آسیای مرکزی، هیچ کدام شان دوست ندارند و به نفع کشور شان نیستند که در افغانستان رژیم افراطی سکاندار قدرت شوند. ایران به لحاظ تفاوت بنیادی با دیدگاه مذهبی که با گروه های افراطی و طالبان دارد، هرگز به نفع شان نمی داند که گروه طالبان با بگروند واضح که در تضاد با ایران بوده است، در افغانستان یکبار دیگر روی صحنه قدرت و سیاست بیاید. دولت ایران همواره بخاطر دارد که حکومت طالبان، چندین دیپلومات آن کشور را در شهر مزار شریف کشت و در طول دوران که طالبان در افغانستان حاکمیت داشت، همیشه در تقابل با دولت جمهوری اسلامی ایران قرار داشت.
ایران خطر موجودیت چند پایگاه نظامی امریکا را در منطقه و بخصوص در افغانستان هرگز برابر نمی داند با قدرت سیاسی که افراطیت را از خاک افغانستان با قوت تمام ترویج نماید. این مسأله برمی گردد به رقابت های سیاسی که میان ایران و عربستان سعودی در سطح دنیای اسلام موجود است.
دولت ایران هرگز چنین هزینه¬ی را متحمل نخواهد شد که با حمایت شان دشمنان ایدئولوک خود را به قدرت برساند.
جمهوری اسلامی پاکستان، با اندک تغییر در رویکرد سیاسی شان در تناسب با ایران، نسبت به افغانستان و گروه طالبان دیده می شود.
پاکستان دوست ندارد قدرت در افغانستان به میان آید که از طریق آن افراطیون در داخل پاکستان قوت و قدرت بیشتر بدست آورند. زیرا پاکستان نیز از آفت افراطیت و تندروی اسلامی و گروهای تروریستی در امان بوده نمی تواند. پاکستان نمی خواهد طالبان با دیدافراطی سیاسی و قبیله محوری در افغانستان قدرت را بدست گیرد؛ زیرا مناطق قبایل آزاد پاکستان که جز خیبر بشتونخواه شده است، در یک فاز بزرگ قومی و ایده باوری های سنتی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد شد و درد سر سیاسی بزرگی را برای دولت و یکپارچگی پاکستان بوجود خواهد آورد. به همین پیمانه بلوچ های پاکستان نیز تحت تأثیر چنین فضا قرار خواهد گرفت و آنگاه مخمصه¬ی عظیم برای پاکستان شکل خواهد یافت. این مسأله را دولت و سیاسیون پاکستان به تمام معنی درک و تصمیمات در قسمت آن در گذشته ها هم روی دست داشته اند و به صورت قطع برای آینده نیز، پالیسی های چند پهلوی دارد.
سه کشور همسایگان شمالی افغانستان؛ این سه کشور آسیای مرکزی از بدوی تأسیس شان تا اکنون به صورت آرام رو به توسعه نهاده است. از این جهت هر سه کشور تاجکستان، ازبکستان و ترکمنستان شدیدا در برابر رشد افراطیت در جوامع شان مبارزه می کند و از ترویج تفکر افراطی و قدرت گیری رژیم های که ضد ترقی و پیشرفت جامعه است در هراس اند. آنان هرگز نمی گزارند و به نفع ملت شان نیست که حکومت با دیدگاه طالبانیسم در کشور همسایه جنوبی شان افغانستان بوجود آید. از طرف دیگر روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی که اکثر کشور های آسیای مرکزی را به نحوی در حاشیه های قدرت خویش مطمح نظر دارد، نمی خواهد مرز های قدرت شان در مواجهه با قدرت گیری و خطر افراطیت دینی و تروریسم باشد. پس! با این وصف اوضاع جهان در لایه های متفاوت همسایگی افغانستان، منطقه و سطح جهانی بر خلاف قدرت گیری رژیم های افراطیت دینی و مذهبی مانند گروه طالبان است.
از این جهت تشبیه دوران کنونی افغانستان با زمان حکومت داکتر نجیب الله و رویکار آمدن حکومت مجاهدین، توهم بیش نیست و این خیالِ خامیست که خیلی از کله های گروه طالبان را مست قدرت ساخته است.
نکته اخیر اینکه حمایت دولت جدید ایالات متحده امریکا از نظام قانون مدار و دموکراتیک با توجه به اصول و ارزش های حقوق بشری در افغانستان، این زمینه را برای دکم اندیشان طالب تنک می نماید. مردم افغانستان حق دارند در فضأ قانونی و با یک نظام سیاسی مردم سالار زندگی مسالمت آمیز و بدور از کشتار ها و تعصبات افراطی و کشنده داشته باشند. خوشبختانه این ارزش ها را دولت جدید ایالات متحده امریکاه به رهبری رئیس جمهور بایدن مد نظر دارد. با این تحلیل کوتاه، شرایط کنونی افغانستان از دو بُعد داخلی و خارجی به نفع گروه های سرکش و افراطی نیست و همچنان راه حل سیاسی افغانستان برای داشتن جامعه بدون خون و خشونت مذاکره و سازش و احترام به خواسته های مردم افغانستان است.

دیدگاه شما