صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

شهر کابل در باتلاق ازدحام ترافیکی

-

شهر کابل در باتلاق ازدحام ترافیکی

ترافیک سنگین در جادههای کابل یکی دیگر از چالشهای اجتماعی است که زندگی روزمره افغانها را پر هزینه کرده است، هزینههایی که به علت ازدحام ترافیکی پرداخت میشود ابعاد وسیعی را در بر میگیرد، هزینهی اضافی مواد نفتی که در دقایق طولانی ازدحام پرداخت میشود، وقت تلفی از هزینههای غیر مادی آن است که رسیدن به مقصود را ساعتها طولانیتر میسازد، گاهی هزینهی حیاتی را نیز در قبال دارد، بیمارانی که در حالت خطرناک مریضی قرار دارند تا رسیدن به مراکز صحی و شفاخانهها شانس زندگی شان با خطرات جدی مواجه میگردد، بعضا درگیریهای ناشی از عدم صبر و تحمل رانندگان در پشت ایستگاه ترافیکی هزینهی رفتاری و هنجاری را نیز در قبال دارد، همینطور تصادفهای موترها با همدیگر از دیگر مواردی است که لبریز شدن تحمل رانندگان را به تصویر میکشد. شهر یک میلیونی کابل اکنون حدود هفت میلیون انسان را در دل خود جا داده است که اگر فکر اساسی در رفع مشکلات ترافیکی نگردد، چالشهای ناشی از آن زندگی را در ذائقه افغانها تلخ تر از گذشته خواهد نمود
امروز فضای کابل را صدای موتر ها و فروشنده های دوره گردی که نه تنها پیاده رو ها، بلکه سرک ها را بازار ساخته اند، پر کرده و عبور مرور از این سرک ها را به مشکل مواجه ساخته است، این درست است که بار اول وسایط و تخنیک از اروپا به کابل آمد و در ابتدا شاهان و اراکین دولت و شماری از سرمایه داران موتر را از غرب آورده و به جای گادی، کراچی و حیوانات استفاده از آن را آغاز کردند، پیشرفت تکنالوژی با سرعتی که داشت، در چند دههء محدود در تمام جهان از جمله در افغانستان نیز رایج شد و هر سال که می گذشت به شمار موتر های گونا گون در شهر کابل و ولایات افزوده می شد؛ اما امروز تعداد این وسایط نقلیه تا حدودی ازدیاد یافته که در پهلوی سهولتها، مشکلات را نیز به بار آورده است و شهر کابل با مساحتی که دارد، گنجایش این همه موتر را ندارد، جادههای تنگ، فرش زیر تایر صدها هزار موتری است که روزانه سواریهای میلیونی را از این نقطه به آن نقطهی شهر جا بجا میکنند، در کابل، شهری که جاده های آن تنها برای رفت و آمد چهل هزار موتر ساخته شده، حالا صدها هزار موتر در آن تردد می کند، شهری که گنجايش معیاری آن در حد نصاب يک ميليون نفر طراحی گردیده است اکنون به شهر هفت میلیون نفری تبديل شده است.
اگرچه افزايش وسايط نقليه در جاده های کابل دليل اصلی ازدحام در اين شهر است ولی از سوی ديگر شهرداری کابل نيز اقدام موثری در وسيع کردن جادهها و احداث جادههای حلقه ای انجام نداده است، در کنار اين، کمبود نشانه ها و اشاره های ترافيکی در شهر و نا مشخص بودن ايستگاه برای ملی بسهای شهری نيز از مشکلاتی است که بر ازدحام شهر می افزايد، کابل نياز به توسعه بيشتر دارد و بخش عمده تنظيم شهر به ويژه جلوگيری از ازدحام، از وظايف شهرداری است؛ ولی ظرف چند سال گذشته هيچ ارگانی موظف نتوانسته در تنظيم شهر نقش موثر بازی کند، هرچند پروژههای خرد و ریز ساخت جادههای چند کیلومتری در نواحی مختلف روی دست گرفته شده است که بیشترین مشمول جادههای فرعی است؛ ولی در اعمار جادههای اصلی شهر که نقش تعیین کننده در کاهش ازدحام دارد اقدامات قابل توجه به منصه اجرا در نیامده است وزارت های شهر سازی و فوايد عامه که در توسعه برنامه شهری شرکت دارند کمتر اقداماتی برای جلوگيری از ازدحام و تراکم نفوس در پايتخت انجام داده اند.
از اين رو در کوتاه مدت نمی توان تصور کرد که در کابل برنامههای ايجاد خطوط ترانسپورتی، زير زمينی ها، متروها يا توسعه جاده های اسفالت شده و پارکينگ هايی مناسب برای موترها که شامل پلان شهری می شود و اجرای آن نيازمند هزينه های فراوان است، روی دست گرفته شود، با این حال تا زمان احداث پروژههای داخل شهری، کاهش در ترافیک سنگین کابل، نیازمند همکاری دو جانبه مردم و پولیس ترافیک است، ما نمی توانیم به خاطر ازدحام تنها ترافیک را مقصر بدانیم، مردم نیز در ایجاد نظم و انضباط شهری همکاری ندارند. اکثر رانندهها موترهای شان را در کنار جادههای تنگ و شلوغ پارک میکنند که راه بندی را چند برابر میسازد، بر علاوه، در بعضی چار راهها شاهد هستیم که رانندگان به ایست چند دقیقهی پولیس ترافیک توجه نمیکنند و در نبض چار راه گیر مانند که باعث ارهم و درهم نظم رانندگی میگردند، با این حال بسیاری از جادهها توسط ارگان های دولتی و غیر دولتی مسدود شده اند که این خود سبب افزایش ازدحام میگردد، فرهنگ حسن معاشرت و شهرنشینی آنچنان که باید رعایت نمیگردد، تعدادی از رانندگان دست از پا نشناخته خواهان عبور خود از تنگنای ازدحام است که نه تنها موفق به عبور نمیگردد؛ بلکه باعث میگردند ایست ترافیکی را بیشتر تضمین نمایند، ازدحام ترافیکی نه تنها به مردم، بلکه به پولیس ترافیک نیز مشکل آفرین شده است، در حالیکه در قرن 21 زندگی میکنیم در بسیاری از چار راهها، ترافیک بن بست آهنی سرخ تایر دار ایجاد کرده است که در عوض چراغ سرخ از آن استفاده صورت میگیرد، در چند دقیقهی توقف یک سمت چار راه، آن را در پهنای جاده هول میدهند تا رانندگان متخلفی که انگیزه قانون گریزی در ضمیر شان بی قراری میکند، چراغ سرخ آهنی که به صورت سخت افزاری جلو عبور شان گذاشته شده است به آنان صبر در توقف هدیه کند، هر چند مانع آهنی در دنیای امروز مرسوم نیست؛ اما ترافیک افغانستان مجبور است با به کارگیری از این شیوه بتواند هجوم سیل آسای موترها را در پشت این آهن سرخ رنگ توقف دهد، پل سرخ در غرب کابل یکی از مهمترین نقاط شهر به حساب میآید که چار راه آن با استفاده از همین مانع آهنی کنترل میگردد.
با وجود چالشهای یاد شده فرا راه مشکلات ترافیکی، به نظر میرسد که ریاست ترافیک نیز در اعمال و اجرای قانون ترافیکی اغفال و کوتاهی مینماید، امروزه بسیاری از شهرهای پر نفوس دنیا، همانند شهرهای چند میلیونی هند و چین، در کنار سهولتهای ایجاد شده که شهرداری جهت عبور و مرور به صورت معیاری دست به کار شده است، کنترل نرم افزاری و اجرای بی قید و شرط قوانین ترافیکی نیز توانسته است چنین شهرهای پر جمعیت را به پا بندی به نظم و دیسیپلین شهری مجبور سازد، هر گونه فرهنگ سازی در ابتدا از مجاری نظارت شدید دولت نهادینه میگردد، نهادینه سازی فرهنگ درست ترافیکی در افغانستان نیز نیازمند ابزار کنترل نرم افزاری روز آمد میباشد، ایجاد کمرههای کنترل جادهی و جریمهی آنلاین میتواند تخطیهای ترافیکی را در حد قابل توجهی کاهش دهد، البته در کنار آن، توجه نهادهای دیگر همانند شاروالی و وزارت شهرسازی نقش مضاعفی در ایجاد نظم شهری ایفا مینماید، ایجاد کمر بندهای شهری و تلاش در جهت مترو سازی یکی دیگر از راهکارهایی است که میتواند ازدحام سرسام آور را به طور چشمگیری کاهش دهد؛ اما در این راستا تا کنون توجه دلگرم کننده شاهد نیستیم؛
هر چند چندین بار از ایجاد مترو بس در میان مقامات تصمیم گیرنده حکومت در حد جلسه حرف به میان آمده است، ولی گام عملی که در این راستا برداشته شود تا کنون استارت نخورده است، با این حال ازدیاد روز افزون نفوس شهر کابل ایجاب مینماید که توجه جدی در کاهش ترافیک و نظم و سامان دادن به شهر صورت گیرد؛ زیرا در چند سال آینده این احتمال وجود دارد که به اثر ازدیاد نفوس، کابل به یکی از شهرهای غیر قابل اسکان و پر زحمت شهرهی آفاق شده و خواب آسایش را از چشمان ساکنین خویش برباید.

دیدگاه شما