صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مذاکره کنندگان طالبان در پاکستان، کاهش خشونت یا آتش‌بس

-

مذاکره کنندگان طالبان در پاکستان،  کاهش خشونت یا آتش‌بس

بعد از اعلام تعطیلی سه هفتهی طرفین مذاکره، هر کدام به سمت و جهتهای خود میز مذاکره را ترک نمودند، هیأت دولت به کابل آمد و نشستهای سلسله وار با رئیس جمهور و رئیس شورای عالی مصالحه ملی ترتیب دادند، گزارشهایی از جریان مذاکرات را با آنان شریک ساختند و در تداوم نشستهای بعدی هدایات و چشم انداز کلی گفتگوها را از مقامهای مافوق دریافت نمودند، گروه طالبان نیز هیأتی را به ریاست ملا عبدالغنی برادر جهت تشریک مساعی پروسه صلح به اسلامآباد فرستاد.
آنگونه که اعلام شد، این هیأت با عمران خان نخستوزیر و محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان دیدار کرده است، اینکه هدایات پشت پرده مقامات پاکستانی به هیأت طالبان چه بوده است از چشم دوربین رسانهها به دور است، اما گفته میشود که در نشست علنی شان روند صلح افغانستان به صورت عام و کاهش خشونتها به صورت خاص از محورهای اصلی بحثها در این دیدارها بوده است، درباره اینکه مقامات پاکستانی با هیأت طالبان در نتیجه این بحثها به چه توافقاتی دست یافتهاند، چیزی تا این دم اعلام نشده است.
با این وصف، میتوان گمان برد که دو طرف بر سر مسأله کاهش خشونتها در افغانستان در یک مقطع زمانی کوتاه به توافق رسیدهاند.
این مقطع زمانی احتمالاً فصل زمستان است. خشونتها در این فصل به صورت طبیعی در افغانستان کاهش مییابد؛ زیرا طالبان امکان زورآزمایی در بسیاری از مناطق کوهستانی، برفگیر و سرد را از دست میدهند؛ احتمال اینکه پاکستانیها نقشهی یک تیر و دو نشان را به طالبان رهنمون نموده باشند زیاد است؛ از یکسو طالبان جهت تشدید خشونتهای شان در این اواخر به شدت تحت فشار افکار عامه مردم افغانستان و سازمانهای بین المللی قرار گرفته اند، از سوی دیگر زندان طبیعت زمستانی، امکان جنگ و درگیری را برای طالبان دشوار نموده است.
پاکستان با محاسبه این دو مورد، بستهی کاهش خشونتها را به این گروه پیشکش نموده است، تا فشار افکار عمومی را از ماحول آنان دور نموده و ملیشههای این گروه را نیز جهت تمرینات جنگی به کشور خود فرا خوانده و برای جنگهای نفسگیر در بهار سال آینده آماده سازند.
سران افغانستان و پاکستان اخیراً توافق کردهاند که برای اعتمادسازی بین دو کشور و نشاندادن حسن نیت نسبت به یکدیگر دست به اقدامات عملی و قابل پیمایش بزنند. به همین دلیل بود که رئیس جمهور غنی در پی سفر عمران خان به کابل، فرمان رهایی بخشی از زندانیان پاکستان را صادر کرد با چنین اقدام عملی، افغانستان در واقع حسن نیت خویش را بلا معطل در مقابل جانب پاکستان اجرایی نمود، در مقابل، پاکستان هیچگونه اقدام عملی در راستای علنی نمودن حسن نیت شان به جانب افغانستان ارائه نداده است، در حالیکه آقای خان در کابل وعده سپرد که کشور اش بیش از انتظار افغانها به پروسه صلح کمک خواهند کرد و وزیر خارجه این کشور در نشست جنیوا نیز از کمکهای پاکستان به صلح بین الافغانی سخن به میان آورد، با این حال مطلوبترین اقدام پاکستان برای مردم افغانستان در شرایط حاضر، اقناع طالبان به آتشبس میباشد، کاهش خشونتها برای یک مقطع زمانی آن هم در فصل زمستان هیچ نفعی به دولت و مردم افغانستان ندارد؛ اما چنانچه از ظواهر قضیه بر میآید این است که مقامات پاکستانی در دیدار با هیأت طالبان روی گزینه کاهش خشونت توافق کردهاند نه آتشبس. این بستهی پیشنهادی نیز مشروط است به آزادی بخشی از زندانیان پاکستانی که رئیس جمهور غنی در دیدارش با خان به رهایی آنها متعهد شده است. هرگاه فرمان ماه قوس رئیس جمهور اجرا نشود، ممکن است طرح کاهش خشونتها نیز جامه عمل نپوشد، واضح است که در معامله پیش رو، نفع چندانی برای دولت افغانستان در نظر گرفته نشده است.
کاهش خشونتها در فصل زمستان، نتیجه معکوس به همراه خواهد داشت. زمستان برای طالبان فرصتی است تا استراحت کنند و برای شروع دور تازهای از خشونتها در فصل بهار آماده شوند.
اگر رئیس جمهور غنی به صورت پیش پرداخت در این معامله وارد عمل شود نفع پاکستان از این معامله بسیار بزرگ است.
این کشور از یکطرف زندانیانش را از بند آزاد میکند و از جانب دیگر برای تجدید قوای طالبان فرصت میخرد، جانبی که در عملی شدن آن بی بهره میماند فقط افغانستان است که صرفا در حد اجرای تکلیف، طراحیهای جانب مقابل را عملی میسازد در کنار آن، پاکستان با این کار میزان اعتماد امریکا را نسبت به خود افزایش میدهد، کاهش خشونتها یک طرح مشروط است، آن هم مشروطی که نفعی به افغانستان نمی رساند؛ اما در مقابل آن بهای سنگینی را مطالبه دارند؛ لذا استراتژیستهای افغان با درک از عمق مسئله، نقشهی بازدارنده در مورد طرح بی ثمر پاکستانی را روی دست داشته باشند، پیشنهاد میگردد که در این مقطع زمانی، افغانستان به خواستههای جانب مقابل وقع نگذارد، بهای آزاد سازی زندانیان پاکستانی باید هموزن خودش دستاورد محسوس برای افغانستان داشته باشد کاهش خشونتی را که زندان طبیعت به اجبار و بدون درخواست امتیاز به افغانها هدیه میدهد چه لازم است که در برابر آن به پاکستان بها پرداخت. اگر دولت افغانستان به توقع پاکستانیها در این معامله برد باخت وقع بگذارد در آنصورت در وهلهی بعدی دولت افغانستان را مجبور خواهند ساخت تا شرایط سختگیرانهتر دیگر پاکستان را نیز بپذیرد. این شرایط میتواند از رهایی کامل زندانیان خطرناک پاکستانی تا تعدیل روابط افغانستان با هند را شامل شود، آتشبس، رویای عموم مردم افغانستان است. این رویا در تعاملات کنونی فعلاً قابل دسترس نیست، از این جهت است که افغانها نباید به کمتر از گزینه آتشبس در برابر پاکستان کوتاه بیاید، نقشه آینده افغانستان به دست مثلث امریکا، پاکستان و قطر است. در این نقشه، گروه طالبان یک بازیگر منفعل و فاقد اراده است. همچنان، آتشبس به عنوان یک طرح، تقریباً در پایان این نقشه آمده است؛ لذا دولت افغانستان با آگاهی از عمق قضایای مهندسی شده باید در صدد مهار و معکوس سازی طرح این مثلث گردد، نگاه استراتژیک و هدفمندانه به دولت ملتسازی میتواند سد عمده در برابر طراحیهای بیرون مرزی باشد، هنر جمع نمودن گروهها و الیتهای سیاسی مختلف زیر چتر واحد منافع ملی از ابتکارات مقامات حکومتی است که میتواند زنجیرهی غیر قابل گسست را به وجود آورده و موازنه را به نفع افغانها تغییر دهد.
با توجه به این موارد، دولت افغانستان در ازای هر گامی که برای اعتمادسازی برمیدارد، باید مطمئن شود که هزینه سنگین برایش در قبال ندارد. فرمان رهایی زندانیان پاکستانی باید آتشبس در افغانستان را تا رسیدن به صلح دایمی و پایدار ضمانت کند. دولت افغانستان نباید به خاطر کاهش خشونتی که هیچ معنی و مفهوم کابردی ندارد آنهم در این فصل سال هزینهی را پرداخت کند که میتوانست از آن در امر آتشبس بهره گیری نماید، با این حال اگر واقعاً هدف پاکستان اعتمادسازی است، بیش از این چشم طمع از این معامله نداشته باشد، جامعه جهانی نیز نباید چشم خود را بر نگاه ابزاری بعضی از کشورها نسبت به روند صلح افغانستان ببندد. کشورهایی که در قبال این روند صادق نیستند را باید مورد سرزنش قرار دهد. اگر قرار باشد که هر کشوری به دنبال مطامع سیاسی خود از پروسه صلح افغانستان باشند، کشور ما به صلح پایدار دست نخواهد یافت. از این رو لازم است تا چشم طمع کشورهای حریص نسبت به این روند بسته شود. این کار اما زمانی ممکن است که جهان با چشم گشوده این روند را دنبال کند. دولت افغانستان نیز باید دست جامعه جهانی از نظارت بر این روند را باز بگذارد.
همچنان باید هر گامی را که برای پیشبرد روند مذاکرات برمیدارد با مردم شریک کند. آگاهی مردم نسبت به روند مذاکرات و نظارت آنها از این روند کمک میکند تا مسیر صلح با هزینه کمتر پیموده شود، در جریان مذاکرات دوحه، بارها شاهد بودیم که فشار افکار عمومی، خلیلزاد را به گزارشدهی وا میداشت، بخشی از آنچه را که قرار بود چشم بسته به طالبان هدیه بدهد بر اثر فشارهای افکار عمومی از آن منصرف گردید، نیروهای اجتماعی، بازوی توانمند دولت به حساب میآید، در صورتیکه دولتمردان هنر همنوا بودن با مردم را آموخته باشند میتوانند در بحرانیترین بن بستها گره کار را توسط نیروهای اجتماعی بگشاید؛ لذا پیشنهاد میگردد دولت تا حد توان خویش مردم را در جریان مذاکرات گذاشته و هر گونه سانسور پیش پرده و پشت پرده را خنثی نماید در این صورت همانطوری که حمایت مردمی از قبل نیز با نظام و دولت موجود بوده است، در چنین حالت بیشتر از هر زمان دیگر عمودهای محکمتر از قبل را در حمایت از دولت به زمین صلح خواهند کوبید.

دیدگاه شما