صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جوبایدن و پالیسی حکومت آینده امریکا؛ بیم وخوش بینی در میان افغانها

-

جوبایدن و پالیسی حکومت آینده امریکا؛ بیم وخوش بینی در میان افغانها

دو دهه است که تحولات و رویدادهای سیاسی، اقتصادی و نظامی افغانستان؛ با رویکردهای سیاسی و تغییر و تبدیلات بازیگران سیاسی-نظامی ساکنین کاخ سفید، پیوند خورده است. در حقیقت موضوعاتی چون: چگونگی به سرانجام رسیدن پرونده پروسه صلح و سرنوشت آن، تداوم و ادامه حمایت و همکاری ایالات متحده آمریکا از نیروهای امنیتی افغانستان؛ و نیز نحوه مبارزه با تروریزم در چهارچوب پیمان استراتژیک نظامی که بین افغانستان و آمریکا به امضا رسیده است؛ و  حمایتهای مالی در بخش بازسازی ... همه و همه به رویکردها و پالیسی تیم های سیاسی ایالات متحده آمریکا مرتبط است. به همین دلیل مردم و بازیگران سیاسی افغانستان (اعم از حکومتی و غیر حکومتی)، ضمن علاقه نشان دادن به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با حساسیت تحولات پسا انتخابات را همراه با بیم و امید؛ از اینکه تیم سیاسی جدید چه رویکردی را در برابر جنگ و صلح افغانستان و حمایتهای نظامی و اقتصادی در پیش خواهد گرفت؛ دنبال میکنند.
چرایی علاقۀ مردم افغانستان همراه با نگرانی، ریشه در سیاستهای پرتلاطم، چهار سال زمام داری ترامپ بر کاخ سفید، و اتخاذ مواضع او در ارتباط به جنگ و صلح افغانستان دارد. ترامپ در این چهار سال یک سیاست دم دمی مزاج و پر نوسانی را در قبال بحران افغانستان دنبال کرد. او در ماههای اول ورود خود به کاخ سفید، دوبار تلفنی با رئیس جمهور افغانستان، حامد کرزی صحبت کرد و خود را متعهد به پی گیری تعهدات ایالات متحده در جهت مبارزه مشترک با افغانستان بر علیه تروریزم و حمایت از روند دولت-ملت سازی در افغانستان دانست. در این صحبتها، حتا سخن از احتمال افزایش نیرو به افغانستان نیز مطرح شد؛ و بررسی این موضوع در دستور کار پنتاگون نیز قرار گرفت.
دستگاه سیاسی ایالات متحده آمریکا برای که نشان دهد موضوع به نتیجه رساندن بحران افغانستان و نیز مبارزه و شکست دادن تروریستان، از اولویتهای سیاستگزاران آمریکاست، بزرگترین بمب غیر اتمی خود را بنام «مادر بمبها» در ولسوالی اچین ولایت ننگرها بر روی نیروهای وابسته به داعش انداخت. در ادامه رفتار و اقدامات امیدوار کننده؛ آنچه که بیش از هر زمان دیگر مردم افغانستان را در راستای مصمم بودن آمریکا در امر مبارزه با تروریسم امیدوار نمود؛ اعلان استراتژی آمریکا در 22 اگوست 2017 بود. ترامپ در آن سخنرانی، با لحن تند و صریح، ضمن هشدار  به پاکستان؛ آن کشور را به عنوان حامی اصلی و پناهگاه طالبان و ترویستان نیز معرفی کرد. تروریستانی که در افغانستان سربازان آمریکایی و شهروندان افغانستان را به قتل می رسانند. و در مقابل از نقش سازنده هند در کمک به بازسازی افغانستان تمجید کرد؛ و خواهان ادامه نقش آفرینی بیشتر هند در بخش کمک و همکاری اقتصادی و حتا خواهان ایفای نقش در حوزه امنیتی و مبارزه با تروریزم در افغانستان شد. تندگوییهای ترامپ برعلیه پاکستان، در بین مردم افغانستان یک پیام امید بخش به جدی بودن آمریکا در خاتمه بخشیدن به بحران افغانستان داشت. و این باور را درمیان مردم افغانستان ایجاد کرد؛ که اکنون سیاستگزارن آمریکا به یک درک روشن و واقع بینانه از ماهیت بحران افغانستان و ریشه های آن دست یافته است. بالاخص اینکه خلیلزاد (یکی از مهره های مهم حزب جمهوری خواه)، در دوره مأموریت خود به حیث سفیر در افغانستان، یکی از ناکامی های خود، عدم مجاب ساختن مقامات آمریکایی، مبنی بر اینکه ریشه بحران افغانستان در پاکستان است یاد کرده بود. همچنین در کتاب خاطرات خود آرزو کرده که یکبار دیگر چنین فرصتی فراهم گردد تا ناکامی های گذشته را جبران نماید. اما در کنار این اقدامات امید بخش در نخستین روزهای به قدرت رسیدن ترامپ، او هرچند هر ازگاهی با اظهارات جنجالی، بارها باعث آزردگی افکار عمومی مردم و مقامات افغانستان گردید. به ویژه زمانی که از افغانستان با نیش و کنایه، به «دانشگاه هاروارد»ِ تروریستان تعبیر کرد. و همچنین در ژانویه  2019 ، حین ملاقاتی که باعمران خان داشت، با یاد آوری از قدرت و توان نظامی آمریکا، با غرور و تبختر، بدون ملاحظهی احساسات مردم افغانستان گفت: « اگر آمریکا بخواهد در جنگ افغانستان، در ظرف یک هفته پیروز خواهدشد. اما نمیخواهم ده میلیون نفر را بکشم. افغانستان ممکن است از صفحه روز گار حذف شود. نمیخواهم آن راه را بروم.» مردم افغانستان از این قبیل اظهارات خود خواهانه و ناسنجیده، بارها در رسانهها از زبان ترامپ شنیده است. که در بیشتر مواقع واکنشهای تند مردم و حکومت افغانستان را هم در پی داشته است. به قسمی که ارگ ریاست جمهوری از مجرای دیپلماتیک، در بعضی موارد خواهان توضیح از جانب واشنگتن شد.
سیاستهای نامتعادل، و در برخی مواقع متضاد ترامپ، تا آنجای پیش رفت که در سپتامبر 2019 در یک مصاحبه با خبرنگاران، از طالبان با سخن تمجید آمیز یاد کرد؛ و گفت: « طالبان گروهی بسیار باهوش و سرسختیاند، درعین حال این گروه از جنگ خستهاند». در ادامه این روند از سیاست های پر فراز و نشیب، حتا با ملاعبدالغنی برادر به صورت ویدئوی صحبت کرد. بدون تردید این گونه رفتار در صحنه سیاسی، که در برخی موارد اعلان تعیین زمان خروج قطعی نیروهای رزمی آمریکا را نیز در پی داشت؛ سبب فشار سیاسی و روانی برمردم و حکومت افغانستان گردید. و در مقابل سبب اعتبار بخشیدن به طالبان و افزایش روحیه در میان اعضای آن گروه شد. آنهم گروهی که سران شان در لیست سیاه سازمان ملل قرار داشت. و به عنوان افراد خطرناک و تهدید کننده امنیت بین المللی معرفی شده بود.
حال که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مشخص شده و زنگ شمارش معکوس زمان باقی مانده حضور قانونی ترامپ در کاخ سفید به عنوان سکان دار کشوری که دارنده بزرگترین اقتصاد و قدرت نظامی در جهان است؛ به صدا در آمده؛ مهمترین پرسش برای هر شهروند افغانستان شاید این باشد که تیم جدید سیاسی کاخ سفید به رهبری جوبایدن در قبال مسایل سیاسی، نظامی و ... افغانستان چه پالیسی و رویکردی را در پیش خواهد گرفت؟ آیا جوبایدن ادامه دهنده میراث خطوط و رویکرد سیاسی که ترامپ از خود برجای گذاشته خواهد بود؟ و یا تغییراتی در روش و سیاست آمریکا در رابطه به قضیه جنگ و صلح افغانستان ایجاد خواهد کرد؟ اگر تغییراتی در پالیسی ایالات متحده در قبال افغانستان ایجاد شود؛ احتمال دارد که چگونه خواهدبود؟
قبل از هر سخنی پیرامون پرسشهای فوق، ضرورت دارد که یک نکته واضح گردد. و آن اینکه؛ استراتژی جنگ آمریکا در افغانستان، تا کنون گرفتار سه حلقه در کاخ سفید بوده است: وزارت دفاع آمریکا، وزارت امورخارجه و مشاور امنیت ملی. با در نظر داشت این فاکتورهای تأثیر گذار، و براساس حکم قاعده و منطق؛ ایجاب میکند که در قدم نخست نگاهی به سخنان و مواضع اعلان شده جوبایدن، پیرامون قضایا و مسایل افغانستان داشته باشیم. زیرا جوبایدن برای سیاست مداران و مردم افغانستان چهره جدید نیست. او در سالهای 2009 تا 2011 در پست معاونت ریئس جمهور اوباما، انجام وظیفه کرده. در همین دوره، چندین سفر به افغانستان و کشورهای منطقه هم داشت. بنابراین شناخت او از تحولات و مسایل افغانستان و منطقه تا حدودی مبتنی بر مشاهدات میدانی است. از همین رو دلیل انتقادهای جوبایدن در مناظرات انتخاباتی بر رئیس جمهور ترامپ، مبنی بر اینکه ترامپ به مشوره جنرالها و دیپلماتها توجه نمیکند قابل درک است. چراکه دیدگاه جنرالها، حد اقل درباره افغانستان، در بیشتر موارد مخالف دیدگاه ترامپ بوده است. ضمن اینکه از نظر شعار انتخاباتی، ترامپ و بایدن نیز در مقابل هم قرار داشت. ترامپ با شعار « اول آمریکا» در صحنه مبارزات انتخاباتی وارد شد. ولی جوبایدن با شعار «آمریکا برمیگردد»، وارد میدان مبارزات انتخاباتی گردید. جوبایدن وقت که میگوید: «آمریکا برمیگردد» از نظر عرف دیلماتیک و ادبیات سیاسی، تداعی کننده این پیام است که آمریکا به عنوان قدرت اول نظامی و اقتصادی جهان، در برابر مسایل جهانی مسئولیت دارد. و باید به تعهدات و مسئولیتهای بین المللی خود در قبال تحولات و بحرانهای که ماهیت بین المللی و منطفهای دارد؛ مسئولانه عمل نماید. چنانکه جوبایدن در طرح پیشنهادی خود برای انتخابات ریاست جمهوری؛ عنوان « باز گرداندن رهبری آبرومندانه در داخل و رهبری محترمانه در جهان» را نیز برگزیده است.
در کنار این مسایل، نباید از نظر دور داشت که جوبایدن هم، همانند ترامپ اظهار نظرهای جنجالی زیادی در ارتباط به افغانستان داشته است. او به طور رسمی در مناظرات درون حزبی ( حزب دموکذات) بیان کرد که من کاملا مخالف ایده ملت سازی در افغانستان هستم و...  ممکن نیست که آن کشور متحد شود. همچنین برای حل بحران افغانستان، به صورت تلویحی از سیستم فدرالی حمایت کرد. که موضوع سیستم فدرالی نیز از موضوعات جنجالی جدی در سطح نخبگان افغانستان در این سالها بوده است.
از طرفی دیگر باید توجه داشته باشیم که بایدن نیز همانند ترامپ خواهان فراخواندن سربازان آمریکا از افغانستان است. یعنی از این زاویه او با ترامپ هم نظر است. منتها تفاوت دیدگاه بایدن با ترامپ در این است که بایدن خواهان بیرون کشیدن سربازان آمریکای از افغانستان و مستقر کردن در یک پایگاه در پاکستان است. در واقع بایدن براین باور است که اوضاع امنیتی و مبارزه با تروریزم را در افغانستان، از طریق خاک پاکستان نظارت و کنترل کرد. آنهم پاکستانی که از دید افغانها، عامل اصلی تداوم بحران و نابسامی در افغانستان به حساب می آید. از این موضوع که بگذریم، بایدن در سال 2011 زمانی که معاون اوباما بود؛ در مصاحبه با یک نشریه آمریکایی بنام «نیوزویک»، اظهار داشت که آمریکا گروه طالبان را دشمن خود نمیداند. و حتا مدعی شد که رئیس جمهور اوباما هم در هیچ جایی از سخنرانیها و اظهارات رسمی خود طالبان را دشمن آمریکا معرفی نکرده است. ولی در کنار این اظهارات، اما بیان داشته است که آمریکا از حکومت افغانستان، که در برابر افراد و گروههای که منافع آمریکا را تهدید میکند، حمایت میکند. در حقیقت از نظر بایدن تا زمان که طالبان منافع آمریکا را تهدید نکند مسأله آمریکا به شمار نمیآید. بلکه طالبان و شرارتهای آنها را مسأله داخلی حکومت افغانستان میداند. به بیان دیگر؛ طالبان زمانی به مسأله آمریکا تبدیل میشود که یا به طورمستقیم اقداماتی را در راستای تهدید منافع امریکا روی دست قرار دهند؛ یا برای سرنگونی حکومت افغانستان؛ که همکار آمریکا در نبرد مشترک علیه گروههای که برای منافع آمریکا تهدید به حساب میآیند تلاش کند. درکل از دید بایدن حکومت افغانستان شریک استراتژیک آمریکا در نبرد با گروهای تروریستیی که تهدید کننده منافع آمریکا است میباشد. از این بعد بایدن معتقد است که حکومت افغانستان را باید حمایت کرد تا با قدرت، مذاکرات صلح را در برابر طالبان پیش ببرد.
پس میتوان گفت که حمایت بایدن از تلاشهای صلح در افغانستان از این منظر هم قابل درک است. در همین راستا نباید فراموش کرد که اول بار بایدن بود که طالبان را به دو دسته میانه رو و تند رو تقسیم کرد.
و از رهگذر این تقسیم، ایده مذاکره با طالبان میان رو را به عنوان یک تاکتیک پیشنهاد کرد. بایدن در نقش معاون رئیس جمهور آمریکا، در یک سفر به کابل، بسیار واضح به حامد کرزی رئیس جمهور وقت افغانستان گفت: «آقای رئیس جمهور؛ پاکستان برای ایالات متحده پنحاه مرتبه مهم تر از افغانستان است». و نیز در جای دیگر  باز به کرزی گفت: « دوران طلایی بوش رفته است. طالبان مشکل شماست و القاعده مشکل ما.» در مجموع همان زمان گفته میشد که بایدن طرف دار خروج سربازان آمریکایی از افغانستان، و خواهان انتقال مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغانستان است.
با این وصف دلیل خوش بینی مردم و سیاست مداران و نخبگان افغانستان به سیاست حکومت آینده آمریکا چه میتواند باشد؟ به نظر نگارنده این سطور، دلیل این خوش بینی بیشتر ناشی از درک واقع بینانه بایدن، از اوضاع محیط داخلی و منطقهای پیرامون افغانستان، که در سخنانش درباره افغانستان انعکاس دارد؛ می باشد.
دیگر اینکه حکومت و مردم افغانستان از عملکرد خلیلزاد (نماینده امریکا در صلح افغانستان)، به شدت نا خرسند هستند. از این نظر مردم افغانستان امیدوار هستند که خلیلزاد، حداقل نفوذ و موقعیت فعلی خود را در اداره بایدن، در خصوص پروسه جنگ و صلح افغانستان از دست خواهد داد. اما در مورد خروج نیروهای آمریکا از افغانستان؛ باید گفت؛ با اینکه بایدن طرف دار طرح خروج است؛ ولی نه به شیوه که ترامپ میخواهد.
بلکه بایدن طرف دار ماندن شماری از نیروهای ویژه آمریکا در افغانستان برای مبارزه با داعش و القاعده است. این دیدگاه بایدن تا حدودی متأثر از دیدگاه اوباما است. چون اوباما جنگ افغانستان را، جنگ ضروری علیه القاعده و طالبان میدانست. و دلیل خوش بینی مردم و نخبگان افغانستان به سیاست حکومت آینده آمریکا به رهبری بایدن، از این منظر نیز قابل توجیه است.  

دیدگاه شما