صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات آمریکا و بازیابی اقتدار شکسته

-

انتخابات آمریکا و بازیابی اقتدار شکسته

ترامپ رئیس جمهور آمریکا در انتخابات پیشین در حالی پا به عرصه مبارزات انتخاباتی گذاشت که برخلاف دیگر سیاست مداران کار و زار سیاست آن کشور از هیچ تجربه¬ای سیاسی برخوردار نبود، صرفا با شعارهای پوپولیستی و توجه به سیاست داخلی آمریکا برنده انتخابات گردید. او در سیاست داخلی به وعدههای داده شده ای خود بصورت نسبی جامه ای عمل پوشانید وعدههای را که در راستای بهبودی اقتصاد آمریکا داده بود تا مراحل بسیاری را عملی کرد میزان بیکاری در جامعه آمریکا را نزدیک به صفر رساند. اما این یک روی سکه بود که ترامپ فقط برای مردم آمریکا به نمایش گذاشت و تا حدود موفقیت خود را در کار سیاست توجیه می¬کرد. اما روی دیگری سکه سیاست آمریکا سیاست خارجی آن کشور است که در طول تاریخ حیات سیاسی آمریکا از اولویت برخوردار بوده است و آمریکا پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی بعنوان ابر قدرت جهانی ظهور کرد و برمحوریت تصمیم گیری و یک کشور مقتدر در رأس هرم سیاست جهانی قرار گرفت، آمریکا بر گلوگاههای راهبردی و استراتژیک جهان به صورت بلامنازع مسلط شد و آن را به تمامی در انحصار و اختیار خود قرار داد. با انتخاب آقای ترامپ به ریاست جمهوری آمریکاء و شعارهای غیر متعارف و حرکتهای نامتعادل وی که بیشتر به نقشهای یک بازیگر کمودی سینما وتأتر شباهت داشت تا یک سیاست مدار کارکشته¬ای یک ابرقدرت جهانی، هژمونی محوریت توجه جهانی به آمریکا کم کم داشت به سمت و سویی کم رنگ شدن به پیش می¬رفت. ترامپ با اتخاذ تصمیمهای نابخرانه سیاسی خود در دو جبهه ای جنگ و سیاست آمریکاء در افغانستان و عراق نهایت ضعف سیاسی را به نمایش گذاشت.
از جنگ عراق به صورت یکجانبه و بدون دستاوردی قابل توجهی، پا پس کشید و میدان بازی را برای رقیب دیرینه ای خود جمهوری اسلامی ایران واگذارکرد، و عرصه را برای دشمنان منطقه ای -اش رها کرد. در کشوری افغانستان هم از استراتژی مشخصی حمایت نکرد بلکه بصورت گنگ و ابهام آمیز یکی به میخ زد و یکی هم به نعل. در برابر چند تروریست آماتور مسلح که بیشتر نقش راهزن و قطاع الطریق را بازی می¬کرد با سیاست¬های نابخردانه ترامپ آنان به یک هیولایی بی شاخ و دم تبدیل گردید که اکنون مدعی هماوردی با نیروهای مسلح حکومت افغانستان است.
عقب نشینی آشکار وی در برابر تروریستهای جهانی چون القاعده و گروه طالبان در افغانستان بجز ضعف اراده ای مبارزه با تروریست جهانی تفسیری دیگری نمی¬تواند داشته باشد. اگر ترامپ برای بار دوم نیز در انتخابات به پیروزی می¬رسید بدون تردید به وعده¬های سازش خود با طالبان جامه عمل می¬پوشانید که این  خود یک سرافگندگی و رسوایی سیاسی برای قدرت جهانی آمریکا محسوب می¬گردید. هم چنانکه گروه طالبان مکرراَ مدعی آن شده بود که ما بر دشمن خود پیروز شدیم و آمریکایی¬ها را از خاک افغانستان بیرون می¬کنیم، با این رجز  خوانی یک گروه نظامی مخالف حکومت افغانستان و پشت کردن نیروهای آمریکاء و تسلیم شدن در برابر این گروه، بازهم می توان به ابرقدرت بودن آمریکا در جهان، اذعان داشت؟ مسلماَ پاسخ منفی است و این با هیچ عقل سلیم ساز گار نیست که در برابر یک گروه نظامی شکست بخورد بجز اینکه گفته شود رئیس جمهوری آمریکا در سیاست خود صداقت و تعهدی نداشته است.
این چیزی است که شاید ترامپ و متحدین سیاست معطوف به داخل آمریکا هنوز حاضر به پذیرش رسمی آن نبودند؛ اما واقعیتها آشکارا شهادت می¬داد که رفتارهای دوگانه ترامپ این حقیقت را برای تمام جهانیان به اثبات رسانده است و این اتفاق به رغم اصرارها و انکارهای منتقدان و موافقان نظم نوین آمریکایی، در شرایط کنونی رخ داده است، که در عصر ترامپ با سیاستهای دو گانه و معطوف به درون جامعه آمریکاء اقتدار جهانی این کشور رو به زوال است.  شعارهای انتخاباتی ترامپ هم حاکی از آن بود که دیگر نمی توانند به صورت یکجانبه، تاوان داعیه ابرقدرت بودن را بپردازند و باید آگاهانه، عاقلانه و با چشمان باز با واقعیتها روبرو شوند؛ اگرچه تلخ و شکننده باشد. باهمین استراتژی سست و بی پایه ای خود در سیاست خارجی با اراده ملت آمریکا در تقابل قرار گرفت و در واقع شعور ملت آمریکا و دموکراسی نهادینه شده ای آن کشور را به سخره گرفت. دست از مبارزه واقعی با تروریزم بین المللی که یک اجماع جهانی است برداشت و یک جانبه تصمیمِ تسلیم شدن در برابر آنان را گرفت. ترامپ با این تسلیم بی چون و چرا در برابر ترورستهای بین المللی و اقدام به فرار از معرکه؛ برای تمام جهانیان به اثبات رساند که از مبارزه با یک گروه نظامی شکست خورده و عملا با فرار از میدان جنگ به این شکست خود اعتراف می¬کند. با این اقدام ترامپ که همواره با مخالفت نظامیان آمریکا نیز مواجه بوده است بجز شکست آمریکا در برابر تروریزم، مدفون کردن دموکراسی، آزادی بیان، آزادی زنان و تمام مولفههای حقوق بشر چیزی دیگری نمی¬توان تفسیر کرد. بعبارت دیگر اقتدار آمریکا را شکست و هژمونی و هیمنه¬ای کشور ابر قدرت جهانی را تضعیف نمود سردی روابط آمریکاء با متحدینش در جهان مخصوصاَ اروپای غربی در بالاترین حد رسید. تنش روابط سیاسی در خاور میانه را دامن زد و با حمایت بی چون و چرای خود از اسرائیل موجب نفرت بیش حد اعراب و مسلمانان از آمریکا گردید.
تاریخ انتخابات آمریکا نشان از آن دارد که رئیس جمهور معمولاَ بار دوم به پیروزی می رسد، اما ریاست جمهوری یک¬دوره¬ای آقای ترامپ بیانگر نهادینه شدن دموکراسی در آن کشور و شعور سیاسی جامعه متمدن آمریکا هست، که هیچ ملاحظات مهمتر از سرنوشت سیاسی و عمومی برایشان نیست. ترامپ سیاست خارجی آمریکا را به انزوا سوق می¬داد و این وضعیت برای یک جامعه ای ایده آل سیاسی و متمدن قابل قبول نیست، مردم آمریکا با حضور به پای صندوقهای رأی اولویت اول که همانا عظمت سیاسی آمریکاء در خارج از مرزهای این کشور باشد را محور تصمیم گیری قرار داد و با کنار زدن ترامپ خواست یک بار دیگر اقتدار از دست رفته¬ای آمریکا را باز یابد، دوستان بین المللی خود را مجددا در کنار خود بگیرد، هژمونی از دست رفته ای آمریکای ابر قدرت را در صحنه سیاست جهانی بازگرداند، اعبتار و حیثیت در باد رفته زمان ترامپ را برای ملت آمریکا به ارمغان آورد. اکنون که  شکست ترامپ و پیروزی رقیبش جوبایدن مسجل شده است نگاه¬ها به سمت سیاست خارجی آمریکا دوخته شده است تا دیده شود که دولت مردان دموکرات تا کجا می¬تواند اقتدار شکسته و اعتبار از دست رفته¬ای هژمونی ابرقدرت جهانی را باز یابد. 

دیدگاه شما