صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کمبود معلمین در مکاتب دولتی و پیامدهای آن در اجتماع

-

کمبود معلمین در مکاتب دولتی و پیامدهای آن در اجتماع

نظام آموزش و پرورش در هر کشوری پایه و اساس توسعه و ثبات به حساب میآید طوری که اگر سیستم و پرسنل آن دچار کاستی و نواقص از هر نوع باشد زیانهای مستقیم آن متوجه خانواده و اجتماع میگردد، خانوادهها به عنوان کوچکترین بخش جامعه اهمیت قابل توجه در فرهنگ سازی اجتماعی دارند خانوادهی آگاه و با سلوک در محیط اطراف و همسایگان خود تأثیر به سزایی در الگو گیری اجتماعی دارند رویه و رفتار یک خانواده در محل اسکان خویش میتواند سائر خانوادههای همجوار را نیز تحت تأثیر قرار دهد، وقتی که تربیت توأم با معیارهای دانش و آگاهی در خانوادهها شکل و بسط مییابد، اثرات آن در جامعه نیز به خوبی محسوس و قابل رویت است، همینطور خانوادهی با تربیت ضعیف نیز اثرات مخرب به جا میگذارد؛ بنا بر این خانوادهها که کوچکترین بخش جامعه به حساب میآیند در واقع ذرات اجتماعی اند که اساس و مبنای شکل گیری اجتماع را رقم میزنند؛ لذا جامعه در سطح کلان که عبارت از شهرها و روستاها میباشند متشکل از خانوادهها است که نوعیت فرهنگ و دیدگاه حاکم در اجتماع نیز بر مبنی رفتار و سلوک خانوادگی تعمیم مییابد، با نگاه مسئولانه از این منظر، فقط وقتی میتوان جامعه سالم و پویا داشته باشیم که خانوادهها از ظرفیت دانش و تربیت معیاری برخوردار باشند.
دانش و تربیه « تعلیم و تربیه » دو مقوله ارزشی لازم و ملزوم اند که مبنی تحرک اجتماع به سمت پیشرفت و ترقی به حساب میآید، تباهی و عقب گردی بسیاری از ملل جهان در طول تاریخ ناشی از عدم دانش و ضعف تربیتی بوده است، ذهن خالی که با مشعل آگاهی و دانش نور افشانی نشده باشد به مرور زمان غبار جهل و سیاهی، آن را به بیراهه سوق داده و در عوض اینکه مصدر خیر و نیکی به جامعه واقع گردند به اسباب شر و فساد مبدل میگردند، تنها زمانی میتوان کشور و جامعه خود را از شر هیولای جهل و فساد نجات بخشید که سیستم معارف « آموزش و پرورش» کارا و پاسخگو داشته باشیم، خانوادهها که اجتماعات کوچک در دل جامعه بزرگ میباشند با تأثیر پذیری از الگوهای تعلیمی – تربیتی نظام معارف، تأثیر مستقیم در شکل گیری نوعیت جامعه دارند؛ بنا بر این در واقع میتوان گفت که اساس و مبنی شکل گیری جامعه آگاه و با ظرفیت، در قدم نخست نظام معارف کشور میباشد؛ سپس متأثر از آن خانوادهها و خرده فرهنگهای اجتماعی اند که در نحوه شکل گیری جامعه نقش خود را ایفا مینمایند.
در نظام معارف کشور به خصوص در مکاتب و آموزشگاهها دو مورد مهم در کیفیت تعلیم و تربیه نقش به سزایی دارند، که عبارت از سیستم تعلیمی – تربیتی و معلمین این نهاد میباشد، در کشور ما که نظام معارف دچار آسیبهای گوناگون متأثر از جنگ و نا امنی است بحث در مورد سیستم هر چند با اهمیت است؛ اما به آن کمتر توجه شده است، مسئله سخت افزاری آن که عبارت از تکمیل معلمین، کتابهای درسی و ساختمانهای مکتب میباشد نیز دچار نواقص جدی است، با توجه به اینکه بسیاری از قصبات افغانستان که از سیطره حاکمیت دولت خارج است کمترین بهره از سواد آموزی و نظام معارف ندارند؛ اما شهرها و مناطقی که تحت حاکمیت دولت است با وجود مکاتب و آموزشگاهها دچار کم توجهی مسئولین وزارت معارف میباشند، کمبودات از کتابهای درسی گرفته تا کمبود معلمین و ساختمان مکتب در مناطق مختلف محسوس است؛ اما شهر کابل به عنوان پایتخت کشور نیز دچار چنین مشکلات میباشد، بنا به بر آوردی که تعدادی از فعالین مدنی در غرب کابل از کمبود معلمین داشتند و به تعقیب آن کنفرانس مطبوعاتی در امر رسیدگی به حل این چالش ارائه نمودند، اعم از لیسههای ذکور و نسوان هر کدام با کمبودمعلم دچار هستند، همینطور که این قاعده جزء را به کل تطبیق نماییم سائر نواحی کابل نیز طبعا از چنین مورد رنج میبرند، در حالیکه سالانه هزاران فارغ دانشگاهی داریم و از لحاظ منابع انسانی در این زمینه دچار مشکل نمیباشیم انتظار میرود که رهبری وزارت محترم معارف در رفع کمبودی یاد شده اقدام لازم را بنماید، اگر به صورت مسئولانه در این مورد رسیدگی صورت گیرد دو منفعت کلان اجتماعی را در پی دارد، نخست اینکه مکاتب از کمبودات معلمین رهایی یافته و مسیر روشنایی به سمت دانش اندوزی هموار میگردد، ثانیا از معضل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی تا حدودی کاسته شده و خانوادههای زیادی از فقر و بیچارگی رهایی مییابند.
مجددا یاد آوری مینمایم که هم اکنون به دلیل جنگ و درگیریها تقریبا نصف نفوس و مناطق کشور از ارائه خدمات وزارت معارف بی بهره اند، این وزارت از امکانات مالی بودجوی نیز بهره مند است، در حال حاضر که نمیتواند / نمیخواهد به رفع چالش کمبودات موجود توجه نماید، در صورتیکه تمام مناطق کشور امنیت سراسری حاکم گردد و دروازههای مکاتب به روی بازماندگان تعلیم و تربیه باز گردد، طبعا وزارت محترم معارف کم کاری و نا توانیهای بیشتری را از خود برجسته خواهد ساخت، افغانستان در حال حاضر با تمام نقاط قوت و ضعفی که در معارف کشور حاکم بوده است در ساحات تحت نفوذ دولت بیشترین با سوادها و تحصیل یافته را دارند، اینطور نیست که همانند اوایل حکومت انتقالی، شهروندان به کمبودات و چالشهای موجود معارف توجه نکنند؛ بلکه اهمیت نظام تعلیمی – تربیتی تا آن حد برای مردم محرز و حایز اهمیت است که همانند نیازهای اولیه شان آن را از نظر دور نمیدارند، بنا بر این در عصر و زمان کنونی وزارت محترم معارف در قبال خواستههای فوق الذکر شهروندان دو راه دارد اول اینکه در رفع آن عملا وارد اقدام شده و نیازمندیهای مکاتب را مرفوع سازد، راه دیگر اینکه اگر واقعا دچار کمبود مالی و منابع انسانی میباشند، باید از طریق رسانهها آن را صادقانه همگانی سازند که جهت رفع معضل موجود راه حل اساسی سنجیده شود، صداقت رفتاری وزارت با مردم، باعث میگردد تا اعتبار آموزشی کشور از اهمیت قابل توجه بارور گردد و در صورت کاستیهای خارج از توان این نهاد علمی – تربیتی شهروندان و جامعه مدنی به صورت رضاکارانه نیز راه حل هایی در رفع آن پیشکش خواهند نمود، کافیست که در این زمینه اغماض و چشم پوشی صورت نگیرد.
وقتی که ما بتوانیم نسل تحصیل یافته و مسلکی را تقدیم جامعه نماییم طبعا شکوفایی و انکشاف کشور را در آینده نزدیک شاهد خواهیم بود. نسل سوخته با آتش جهل و نادانی، افغانستان را در کام دگم اندیشی و تحجر فرو خواهد برد و آیندهی امیدوار کننده و روشن را نیز از نسل ضعیف کم سواد نمیتوان انتظار داشت، همانطوری که در نهادهای علمی و اکادمیک از مقام معلم، پرسنل تعلیم و تربیه و چهرههای شاخص علمی ارج گزاری میگردد اهمیت آن زمانی بیشتر میگردد که وزارت محترم معارف بتواند در این راستا خدمات چشمگیرتر از قبل ارائه نماید، سیال بودن چرخش اجتماعی به سوی توسعه در دل خود معارف متحرک و رو به جلو را نیز پرورش میدهد، در حالیکه با قدردانی از تمام زحمات مسئولین محترم این نهاد آموزشی، میتوان گفت که آنان هم سطح با جامعه نتوانسته است مسیر ترقی و توسعه را بپیماید انتظار میرود که در راستای همگام سازی اجتماعی خود را به روز نمایند.

دیدگاه شما