صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تشدید حملات طالبان در آستـانه مذاکـرات صلـح

-

تشدید حملات طالبان در آستـانه مذاکـرات صلـح

همه ساله در هجدهم سنبله مراسمی تحت عنوان بزرگداشت از «هفته شهید» در کابل و ولایات کشور برگزار میگردد، وارثین شهدا در همکاری با دولت و رهبران سیاسی گرد هم آمده و از این روز تجلیل مینمایند، سخنرانان محفل، عمدتا متشکل از رهبران سیاسی است که متناسب با وضعیت موجود سخنرانیها و پیامهای شان را از این طریق به گوش جهانیان و مخالفین مسلح میرسانند، بزرگداشت از هفته شهید ابعاد گوناگون دارد، از نشر پیامهای سیاسی گرفته تا قدردانی از مقام شهدای جهاد و مقاومت، از نشر دیدگاه در مورد نحوه حکومت داری تا رسیدن به آرمانهای ترسیم شدهی قبلی، از تجلیل با تفنگ و فیرهای هوایی گرفته تا لت و کوب شهروندان و نیروهای امنیتی توسط جوانان تفنگ به دست، موارد یاد شده تقریبا به یک عرف پذیرفته شده در هفته شهید تبدیل شده است، اما امسال برگزاری این مراسم با حمله طالبان به پنجشیر همزمان بود.

به نظر میرسد که طالبان با سازماندهی این حمله به ولایت پنجشیر پیامهایی را به آدرس مرکز مقاومت، خصوصا فرزند احمدشاه مسعود میرساند، احمد مسعود در مصاحبه اش به مناسبت هفته شهید با یکی از رسانههای کشور گفت « در صورتیکه طالبان بخواهند امارت شان را بالای مردم تحمیل نمایند، نه تنها که وی آمادگی به مقاومت دارد؛ بلکه تمام مردم افغانستان در برابر این گروه می ایستد» جدا ازا ینکه حمله طالبان به ولسوالی آبشار ولایت پنجشیر برای این گروه موفقیت آمیز بوده است یا خیر، اما نفس حمله نمودن آنان بیانگر این است که این گروه، خود را به عنوان یک نیروهای بلامانع در سراسر افغانستان میپندارند، از هجده سال گذشته بدینسو، پنجشیر یگانه ولایت امن افغانستان بوده است که به دور از هرگونه تعرض و نا امنی به سر برده است طی این مدت موردی نداشتیم که طالبان به این ولایت حمله نموده باشند، اما به نظر میرسد که در آستانه مذاکرات صلح و سخنان تحریک آمیز احمد مسعود، آنان با تدارک این حمله پاسخ دو سویه گفته باشند، پاسخ احتمالی آنان به احمد مسعود این است که هیچ نیروی داخلی و خارجی توان مهار آنان را ندارد؛ زیرا این گروه هم اکنون از مشروعیت نسبی بین المللی نیز بر خوردار است و رهبران شان از لیست سیاه سازمان ملل حذف شده اند، به همین مبنی آنان خود را یک نیروی بلامانع که خیال تصرف مجدد افغانستان را در پندار شان میپرورانند فراتر از هر امری تصور میکنند.

پاسخ احتمالی دیگری که به مناسبت هفته شهید به دولت و رهبران سیاسی داده اند این است که این گروه به  این باور است که هر نقطه را که بخواهد میتواند مورد حمله قرار دهد؛ از این رو گروه طالبان میخواهد این نقطه را القا کند که اگر آنان در دوران مقاومت نتوانستند وارد این ولایت شوند؛ اما اکنون این توان را دارند که طلسم سی ساله را بشکنند و به هر نقطهی افغانستان که خواسته باشند حمله میکنند. ازطرف دیگر تدارک این حمله به هدف تسلط در میز مذاکرات صلح نیز میتواند حامل پیام باشد، این گروه خود را میزبان طفیلی مذاکرات صلح میپندارند، با حمله به پنجشیر و تشدید حملات در سائر ولایات کشور خواهان گسترش سیطره جغرافیایی شان است که بتوانند به راحتی تمامیت خواهی شان را به رخ افغانستان و جامعه بکشانند، به باور این گروه مهرههای بازی تغییر یافته است تعدادی که مانع عمده فرا راه آنان بودند یا حذف شده اند یا هم به طرقی توان بازدارندگی در وجود شان نیست، به همین دلیل نیز آنان روحیه مضاعف یافته و با چنگ و دندان به هر سو پرسه میزنند تا از این مجرا بیشتر خود را بر جسته سازند.

اما به نظر میرسد که محاسبات  طالبان از جنگ و صلح افغانستان غیر واقع بینانه و به دور از خرد میباشد، درست است که افغانستان طی سی سال اخیر بسیاری از چهرههای برجسته خود را از دست داده اند؛ اما در عوض به اردوی منظم و نیروهای امنیتی مسلکی دست یافته است که در سطح منطقه از توان رزمی خوبی برخور دار اند.
این نیروها به عنوان سد تسخیر ناپذیر تا کنون توانسته اند طالبان را در هر نقطهی کشور با شکست مواجه سازند، نیروهای امنیتی افغان فارغ از مسایل قوم و نژاد به عنوان ثقل ثبات و پایداری کشور در برابر هرگونه نیروی مسلح نیابتی قدرت بازدارندگی دارند، این نیروها است که تا کنون توانسته اند افغانستان را در برابر حملات تروریستان مصئون نگهدارند، تروریستان با تمام ساز و برگ تسلیحاتی شان که بسیاری از کشورهای تروریست پرور به حمایت آنان دست دارند در برابر این نیروها زمینگیر شده اند؛ نیروهای امنیتی افغان نه تنها که خاک کشور را از چنگال منحوس گروههای تروریستی محافظت کرده اند؛ بلکه خیالات شوم آنان را که سودای نا امن سازی جهان و قاره سبز را در سر میپرورانند نیز خنثی نموده است، گروههای تروریستی در باتلاق افغانستان گیر مانده اند، آنان تا کنون نتوانسته اند که جغرافیای امن برای خود در این آب و خاک دست و پا نمایند تا با استفاده از آن حملات بزرگتری را به سائر نقاط جهان تدارک ببینند، این همه دستاوردهای بازدارنده در بازوی توانمنند نیروهای امنیتی افغان است که طی هجده سال گذشته تا کنون به عنوان یک دستاورد غیر قابل انکار به افغانستان هدیه شده اند، طالبان و سائر گروههای تروریستی در محاسبات شان باید این را در نظر داشته باشند که اگر افغانستان راد مندان و چهرههای برجسته خود را از دست داده است در عوض به صورت هدفمندانه و برنامه ریزی شده به این بازوان توانمند دست یافته است که پر کردن آن خلأ ها با این نیروها جبران گردیده است.

محاسباتی را که اگر از ناحیه کاستیهای بزرگان سیاسی مبنی به برد شان در میز مذاکرات نموده باشند، نیز غیر واقع بینانه و به دور از واقعیتهای موجود در کشور میباشد، دولت و بزرگان سیاسی بر پایه ریشههای اجتماعی استوار اند، اگر آنان دچار هر خلأ و نقطه ضعف باشند نسل دموکراسی از مجاری گوناگون آنان را به پیمودن خطوط ملی رهنمون میسازند، تغییر نسلی و دست یافتن به تحصیلات با معیارهای جهانی یکی دیگر از دستاوردهای دو دهه حاکمیت دموکراسی است که جوانانی را تربیت نموده است که هیچ ارزشی را فراتر از ثبات و توسعه کشور مقدم نمیپندارند، طالبان در محاسبات شان باید این مورد را درنظر داشته باشند که نسل بیست سال قبل از فرط مظالم و جفای آنان نتوانستند به تحصیلات دست یابند و مجبورا در تاریکی کم سوادی سپری نمودند که با این حال همان اشخاص نیز نمیتوانستند حاکمیت طالبانی را تحمل نمایند.

اما نسل کنونی که از ابعاد گوناگون با طالبان و مفکوره متفاوت اند و جهان بینی وسیع تر از آنان را دارا میباشند تحت هیچ عنوان نظام طالبانی را نمیتوانند بپذیرند، لذا از نحوه محاسبات و رفتار آنان میتوان به این واقعیت پی برد که این گروه به دلیل دوری از متن جامعه و عدم دست یابی به دانش و علوم روز تا کنون نتوانسته اند به واقعیتهای جامعه افغانستان آشنا شوند؛ لذا خود را به هر پهلو که تاب بدهند نهایتا به ادغام سازی شان در بدنه نظام موجود خاتمه مییابد، چون بستر پذیرش آنان هیچگاه هموار نخواهد شد، ادغام سازی آنان و پذیرش مردم از این گروه فقط به دلیلی صورت میگیرد که این سپاه جهل و جنون از کوه و بیابان دست کشیده به زندگی اهلی رو بیاورند تا بیش از این باعث مشقت شهروندان نگردند ورنه ادغام و پذیرش یک گروه کم سواد و نا منظم در بدنه حکومت داری بار دوش مردم به حساب میآید؛ بنا بر این قبل از اینکه بیشتر دچار سرخوردگی و تباهی خود و مردم گردند در محاسبات شان تجدید نظر نموده و واقع بینانه از سخاوت مردم افغانستان بهره جسته و خود را شامل نظام سازند.

دیدگاه شما