صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان؛ دفاع رو به جلو - بخش سوم و پایانی

-

افغانستان؛ دفاع رو به جلو - بخش سوم و پایانی

پاسخ متیس ساده و دقیق بود؛ ما باید در افغانستان این اطمینان را به دست بیاوریم که آمریکا از ناحیه آن کشور موردحمله قرار نگیرد. ما باید به این جنگ پایان بدهیم نه اینکه ازآنجا خارج شویم. ترامپ گفت؛ درست است. شما آمادهاید؟ هیچکسی چیزی نگفت. خودش افزود ما در آن جا هجده سال حضور داشتیم. ما کار بزرگی کردیم و هیچکسی قبل از ما چنین نکرده بود. اکنون باید خارج شویم و این روند خروج باید شامل سوریه، عراق و یمن نیز باشد. ترامپ به متیس گفت هر آنچه خواستی در اختیارت گذاشتم، اقتدار نامحدود اما تو در حال باخت هستی. شما ناکام ماندید. تکرار این حرفهای زننده و دردناک به این معنا بود که تنها یک نفر تصمیمگیرنده است و آن شخص ترامپ است.
متیس گفت ما اگر خروج را به تأخیر بیندازیم نه سربازان ما بیشتر کشته میشوند و نه دیپلماتهای ما. ترامپ گفت؛ ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، ما شکست خوردیم. ما با دلشکستگی در دفتر کیلی جمع شدیم تا راجع به اینکه در آینده چهکار بکنیم تصمیم بگیریم. دنفورد که تا حالا ساکت نشسته بود گفت، ما نمیتوانیم در بازه زمانی که ترامپ میخواهد تمام نیروهای خود را بهطور سالم ازآنجا خارج کنیم و باید یک نشست دیگر دایر کنیم تا چراییهای این مسأله را تبیین کنم. کیلی گفت که ترامپ فقط به نظر شخص خود توجه میکند و بس. متیس به دنفورد گفت ما باید وقتی ازآنجا خارج میشویم در حقیقت چهار یا پنج پایگاه کلیدی را در اختیار داشته باشیم تا بهطور مصئون سربازان و تجهیزات خود را ازآنجا خارج کنیم. صادقانه بگوییم من نمیفهمیدم که چرا کیلی و دنفورد نمیخواهند به متیس بگویند که برنامه خروج را چگونه اجرا کنند، البته این کار یک جنرال پنج ستاره بود. متیس از این ناحیه نگران بود که ترامپ را بهطور خاص در اجرای برنامههایش در قبال افغانستان تشویق نماید زیرا بعدا عواقب کار صرفا به دوش خودش می افتاد که چرا چنین ترغیب کرده است.
بعداً وقتی با پمپئو در موترش بهسوی ویست وینگ صحبت کردم او با من همنظر بود که ترامپ در ارزیابی دیدگاه جمهوری خواهان در قبال افغانستان برداشت نادرست داشته است و این ازلحاظ سیاسی تقابل ایجاد میکرد. من اینگونه نتیجهگیری کردم که جنرالهای ارتش به جنگ ادامه میدهند و نمیتوانند بهخوبی با دیدگاههای ترامپ کنار بیایند ازاینرو آنها نیز در قبال این جنگ مسئولیت دارند. وقتی به دولت پیوستم دیدم که متیس و همراهان او مانند افراد گذشته (وزرای دفاع و فرماندهان سابق) در قبال افغانستان دچار اشتباه هستند. خلیلزاد به گفتگوهایش ادامه میداد اما این اقدامات در همسویی با چیزی که در میدانهای نبرد اتفاق میافتاد نبود. این اوضاع ناجور چندین ماه دیگر دوام نمود.
در 20 دسامبر چند ساعت پس از استعفای متیس، مایک پمپئو به من گفت که او نهتنها استعفای خود را تقدیم کرده است بلکه اسناد مهم دیگری را نیز رو کرده است. یکی از آنها  پیشنویس اعلامیه خروج از افغانستان بوده است که ممکن ترامپ در سخنرانی سالانه خود در جنوری ایراد کند. پمپئو گفت متیس نباید چنین اسنادی را رو میکرد زیرا دیگر فرصتی برای ویرایش و تغییر آن باقی نمانده است. نه من و نه پمپئو میدانستیم که وزارت دفاع پیشنویس دستور اجرایی را آماده کرده است تا بهتمامی جنرالها و سفارتخانههای ما در سراسر جهان فرستاده شود. آنچه برای ما نشاندهنده سراسیمگی و ابهام در کارهای متیس بود، آشکارشده بود و او با این کار خود اینگونه بیان داشته بود وقتی میخواهید خارج شوید، پس خارج شوید (منظور از رو کردن نقشه خروج).
حتی پس از استعفای متیس، ما (من، شاناهان و پمپئو) به نشستهای هفته وار خود ادامه دادیم. در 24 جنوری تفاوت دیدگاههای ما در مورد مسائل کلیدی آشکارشده بود. من و شاناهان نگران این بودیم که خلیلزاد دارد اضافه روی میکند نه به این خاطر که او مذاکرهکننده ضعیف است بلکه به این خاطر که او سراسر دستور پمپئو را اجرا میکند. طالبان همیشه در مذاکراتشان با آمریکا روی این مسأله اصرار داشتند که باید تمامی نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند که این امر به معنا خروج ما نیز بود. با این کار دیگر امکان مبارزه با تروریسم در افغانستان باقی نمیماند. من از این ناحیه نگران بودم که دولت سراسر به فکر توافقنامه است و این (توافق نامه بد) ممکن باعث خدشهدار شدن جایگاه ما شود. پمپئو با دیدگاه ما موافق نبود و او میگفت باید مذاکرات ادامه پیدا کند و حتی حاضر بود که با طالبان در مذاکرات بهعنوان یک دولت نگریسته شود. مشکل دیگر این بود که هرگاه طالبان واقف شوند که ما از افغانستان خارج میشویم، آنها بهصورت جدی مذاکره نخواهند کرد و صبر میکنند تا ما از آنجا خارج شویم چیزی که در قرون گذشته افغانها (در قبال شوروی و بریتانیایی سابق) انجام داده اند. با این کار طالبان میدانند که ما ساعت داریم اما آنها زمان در اختیاردارند. نشست ما بدون نتیجه خاص پایان یافت و شاناهان بعداً گفت که وی هم در مورد مذاکرات تردید دارد و هم در باب ماهیت و ذات طالبان نگاه منفی دارد. پمپئو میخواست مذاکرات منجر به توافقنامه شود و اعلان کند که این کار موفق بوده است، چیزی بیشتر از این نمیخواست. این گفتمان دوئیت فکری در داخل حکومت برای ماهها دوام پیدا کرد.
بیانیه سالانه ترامپ به خاطر نبود بودجه (تقابل کاخ سفید و کنگره) که نیم دولت را به تعطیلی کشانیده بود، چندین هفته به تأخیر افتاد تا اینکه در پنجم فبروری بیانیه ایراد شد که موضوعات مرتبط به افغانستان شامل موارد ذیل بود؛ اداره من با طرفهای افغانی به شمول طالبان در مورد صلح گفتگوهای سازنده داشته است. این پیشرفتها در مذاکرات صلح به ما اجازه میدهد که نیروهای خود را در آنجا کاهش دهیم و صرفاً به مبارزه با تروریسم متمرکز شویم. این حرف نتوانست بهطور باید موردتوجه و استقبال قرار بگیرد اما حداقل تا پایان حضور من در کاخ سفید، امید به مبارزه با تروریسم را زنده نگهداشته بود.

دیدگاه شما