صفحه نخست » مقالات » برخورد غیر حرفه ای با پدیده ای کرونا ویروس
برخورد غیر حرفه ای با پدیده ای کرونا ویروس
-
این روزها جامعه انسانی با پدیده ای نامیمون و مهمان ناخوانده ای بنام کرونا دست در گریبان است. این ویروس تقریبا تمام جوامع و کشورهای سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. اما در روش های مقابله با آن هر کشور به تناسب دانش و توان علمی و تخصصی خود امکان سنجی نموده راههای هرچه متناسبتر و بهتر راجستجو نموده است. در این میان برخی موفق عمل کرده است و برخی هم ناموفق بوده است. افغانستان نیز از این قاعده مستثنی نیست، حکومت در روزهای اول علائم ظهور و بروز ویروس کرونا در کشور در پی منطق متناسب با وضعیت جامعه افغانستان و شرایط بحرانی کشور سعی کرد جلو شیوع آن را بگیرد. کمک های برون مرزی هم به یاری مردم عمدتا درمانده از رویاروی با این بلای همه گیر و حکومت افغانستان رسید. هرچند که بنا به زعم برخی کارشناسان امر و نیز منتقدان عملکرد نهادهای مرتبط با موضوع و منطق مقابله با این ویروس و جلوگیری ازشیوع آن رضایت بخش نبوده است از سوی دیگر فقدان توانمندی و تکنولوژی لازم برای پیشگیری از شیوع این ویروس مشکل را دوچندان و چه بسا چند چندان نموده است. از همه اینها که بگذریم موضع و موقف توده ای مرم و بعضا افراد صاحب نفوذ مذهبی، در سطح جامعه با این پدیده ای شوم است. که سلامتی مردم و جامعه را صرفا به خرافات حواله میکند نه توصیه های امینی و سلامت از سوی پزشکان و نهاد های مربوطه. از سوی دیگر اظهار نظر های غیر مرتبط و مبتنی بر عوام زدگی های فراوان نیز چالش دیگری برای این اپیدمی هست. که بر عوارض و پیامد های منفی آن بیشتر کمک میکند.
عوارض ویروس کرونا فراوان است و فراوانتر از عوارض، اظهارنظرهای عجیب و غریب درباره این عوارض است. از عجایب روزگارما اینست که وقتی حادثهای رخ میدهد، نظر دادن درباره مسائلی که هیچ ربطی به آن حادثه ندارند بیش از اظهارنظر درباره خود آنست. از این عجیبتر آنکه همه صاحبنظر میشوند و هرچه به ذهنشان برسد میگویند. از استاد دانشگاه که فلسفه خوانده است تا دانش آموخته علوم سیاسی و یا حتی آن کس که هیچ درسی نه خانده و شاید در کنار جاده با یک گاری مشغول دست فروشی هست، نیز برای دفع و درمان این بیماری صاحب نظرند.
جالب است که موضوع حادثه هر قدر ناشناختهتر باشد، اظهارنظرها هم بیشتر میشود. علت اینست که اولاً بسیاری از مردم مایل هستند درباره آن موضوع ناشناخته اطلاعاتی به دست بیاورند و ثانیاً اظهارنظرکنندگان هم نگران حرفهای بیپایه و اساس خود نیستند زیرا میدانند کسی نمیتواند به این زودیها مچ آنها را بگیرد که چرا چیزی را که نمیدانی میگویی؟ این افراد، بر مبنای ضربالمثل «سنگ مفت، گنجشک مفت». عمل میکنند و اهمیتی به پیامدهای این روش غیرعلمی خود نمیدهند.
بیماری عالَمگیر کرونا که تاکنون 210 کشور را در قارههای مختلف جهان درنوردیده، در عصر ما بدشانسترین حادثه از نظر تهاجم اظهارنظرهای غیرمرتبط است. درباره بیماری، فقط پزشکان آنهم پزشکان متخصص در همان بیماری حق اظهارنظر دارند. دیگران باید صبر کنند تا ابعاد بیماری و عوارض گوناگون آن مشخص شوند و سپس در صورتی که ضرورت ایجاب کند از آن سؤال شوند. با تاسف کرونا از همان اولین روزهای ظهور، گرفتار اظهارنظرهای سیاسی آمیخته با کینه توزی شد. بعد، نوبت به اظهارنظر دینی همراه با خرافه پرستی رسید. بعد از رجال دین، طیف های دیگر جامعه هم وارد صحنه شدند. چه در قاموس فلاسفه هم برای اظهار نظر نوبت گرفتند و با دستپاچگی به صحنه آمدند. اقتصاد دانها هم سر رسیدند و بعد از آنها پیشگوهای غیبگو نیز در صف قرار گرفتند، و پای نوزادان سخنگو را نیز به میان کشیدند.
بدشانسی کرونا بیشتر از اینجا بود که در شرایط رواج فضای مجازی متولد شد و چون در این رسانه گسترده به پهنای سرتاسر جهان، دایههای مهربانتر از مادر فراوان وجود دارند، از همان دوران پیچیده در قنداق بودن، انواع و اقسام لباسها که عموماً به تن او گشاد بودند برایش دوخته شد. یکی گفت کار، کار چین است، آن دیگری گفت دست آمریکا در کار است، سومی گفت این مأمور خداست، چهارمی گفت از علائم آخرالزمان است، پنجمی گفت غضب طبیعت است، ششمی گفت کرونا آینده بشریت را تغییر میدهد و دنیای پساکرونا دنیای دیگری خواهد بود. سپس دارو و درمان پنداری نیز آغاز گردید هرکسی بر پندار خود راهکار اعلام کردند، یکی گفت ماده کلسیوم دار درمان صد فی صد این بیماری هست، دیگری گفت، فلان ویتامین دیگری در مان قطعی میکند.
در این میان، کسی پیدا نشد بگوید یک ویروس منحوس چگونه میتواند مأمور خدا باشد؟ کسی نپرسید چه نسبتی میان یک بیماری با موضوع دین خداوند، وجود دارد؟ این چه مأمور خداوند است که فقط جان بندگان را می ستایند، و در یک کلام عذاب مطلق است نه چیزی دیگری، آیا خداوند ایگونه مأمور می فریستند؟! آیا خداوند در پادگان نظامی خود فقط مأمور عذاب الیم دارد، یانه آن خداوند، خداوند رحمان و رحیم نیز هست؟! کسی نگفت اگر عالمگیر شدن یک بیماری و جان باختنهای میلیونی انسانها از علائم دین و دینداری و دین مدار پنداری است پس چرا آنهمه طاعون و وبا و آنفلوآنزا با بیش از 50 میلیون کشته که قبل از این به سراغ ملتها آمدند باعث گسترش دین خداوند بر پهنه ای زمین نشدند؟ چه کسی میتواند ادعا کند بعد از پایان دوران کرونا آدمها دست از خیانت و نزاع و فساد و قتل و جنگ و سلطهگری و قدرتطلبی برمیدارند؟ چه کسی میتواند اطمیان بدهد کرونا خوی برتریطلبی انسانها را تغییر میدهد و دنیا گلستان میشود؟ انسان، همان موجودی است که وقتی گرفتار طوفان دریا و تلاطم هوا و شدائد زمین میشود به خدا روی میآورد و به محض اینکه نجات پیدا میکند از خدا غافل میشود. کرونا برود یا نرود خوی درندگی، برتر جوی، منفعت طلبی و خود برتر بینی آدمیان همچنان باقی خواهند بود، داعش بازهم داعش است، دعواهای جناحی و سیاسی مبتنی بر منافع هم پابرجا خواهد بود و انحصارطلبیها و اقتدارگرائیها و جنگ قدرت را بازهم خواهیم داشت.
از میان تمام اظهارنظرهائی که در اینجا و آنجا درباره کرونا شده فقط یکی درست است و آن حرفی است که «یورگن هابرماس» فیلسوف 90 ساله آلمانی زده و گفته «کرونا، نادانی ما را به رخ کشیده است.» مطلب مشابهی هم به ابوعلی سینا نسبت داده میشود که در اوائل قرن پنجم هجری گفت: تا بدانجا رسید دانش من – که بدانم همی که نادانم.
حالا که به قول ابوعلی سینا فهمیدهایم که حتی 9 قرن بعد از وفات او و در شرایطی که در اوج پیشرفت علم قرار داریم هم هنوز نادانیم و به قول «هابرماس» «کرونا، نادانی ما را به رخ ما کشیده است»، از اظهار فضل درباره کرونا و دنیای پساکرونا بپرهیزیم و هرچه در توان داریم برای سرِپا نگهداشتن خانوادههائی که کرونا روزگار معیشتی آنها را به خاک سیاه نشانده، بکار بگیریم. این، درستترین کار است که هم فضیلت اخلاقی را به رخ کرونا می کَشَد و هم وجدان خود مارا اگربیدار باشد آرام میکند و هم بجای کرونا انسان وظیفه ای مأموریت خداوند را انجام میدهند.
دیدگاه شما