صفحه نخست » مقالات » وحدت و همگرایی ملی برای رسیدن به صلح پایدار
وحدت و همگرایی ملی برای رسیدن به صلح پایدار
- امین الله امینی
وحدت ملی درهرکشوری که اقوام مختلف درآن کشور بود و باش دارند یکی از بغرنجترین و پیچیدهترین مسئلۀ سیاسی و اجتماعی به شمار میرود. از همین جهت است که پیرامون آن دیدگاهها و نظریات گوناگون وجود دارد. در کشور ما افغانستان نیز متاسفانه هنوز یک تعریف واحد و جامع از مفهوم وحدت ملی ارائه نگردیده است. بعضیها از وحدت ملی صرف برای ملی نشان دادن برنامههای حزبی و تیمیشان یاد میکنند و عدهای دیگر برای مقبولی بیانیات و مقالاتشان از وحدت ملی صرفاً در محدوده شعار نام میبرند و در عمل نه تنها هیچ نوع علاقمندی نسبت به تحقق وحدت ملی از خود تبارز نمیدهند بلکه اغلباً درکشان از اهمیت این مفهوم در سطح بسیار نازل قرار دارد و به احتمال قوی از همین جهت است که در امر تامین و تحکیم آن کاری انجام نمیدهند.
وحدت ملی چیست؟
وحدت ملی به معنای وحدت بین کیهاست- بین گروههای سیاسی یا بین اقوام؟ قبل از همه باید، خاطر نشان ساخت که در افغانستان از قانون اساسی سال 1342 (زمان سلطنت محمد ظاهر شاه) تاکنون در هیچ قانون اساسی از اصطلاح «ملیت» نام برده نه شده و همواره فقط از اقوام ساکن در کشور تذکر به عمل آمده است. در ماده ی 4 قانون اساسی کنونی نافذ در کشور تعریف ملت افغانستان چنین قید گردیده است: «ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، پشه یی، نورستانی، ایماق، عرب، قرغیز، قزلباش، گوجر، براهوی و سایر اقوام میباشد».
از جانب دیگر در تاریخ کشور ما هیچ قومی در افغانستان در کدام نشستی، مجلسی، جرگهای و شواریی چنین تصویب صورت نگرفته که ما «قوم» نیستیم بلکه «ملیت» استیم. این فقط ما استیم که این یا آن قوم را گاهی «قوم» گاهی «ملیت» خطاب میکنیم. اگر موضوع را با در نظرداشت توضیحات ارایه شده مورد بحث قرار دهیم، گفته میتوانم که ما با دو واژه «قوم» و «ملت» سروکار داریم. بناً میتوان وحدت ملی را اینگونه تعریف کرد: وحدت ملی عبارت است از، اتحاد و همبستگی تمام اقوام ساکن در کشور با داشتن هویت واحد ملی. به این معنا که تمام افراد کشور با در نظر داشت هویت قومی، دینی و مذهبی دارای هویت ملی واحد بوده و ملت کشور را تشکیل میدهند. بناَ در افغانستان نیز ملت متشکل از اقوام پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، پشه یی، نورستانی، ایماق، عرب، قرغیز، فزلباش، گوجر، براهوی و سایر اقوام میباشد. تمام این اقوام دارای مخرج مشترک یعنی وطن واحد و هویت ملی واحد میباشد و هویت ملی همهی این اقوام یعنی همهی ما افغانیت است. روی همین اساس بر هر فرد از افراد جامعه افغانستان کلمهی افغان اطلاق میشود. از همین جهت است که وحدت ملی اساس عمده برای دفاع از استقلال، آزادی، رشد اقتصادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی و مساوات قانونی به شما میرود.
درجواب سوالات فوق باید خاطر نشان کرد که صلح و زمینه سازی صلح را باید در بین احزاب موجو د در این سر زمین جستجو کرد وقتی احزاب ذیدخل در موضوعات سیاسی باهم کنار بیاید پرو سه صلح را میتوان به خوبی پیش برد. از آنجا که صلح در یک کشور یک پروسه ملی است زمان محقق میشود که همه به شکلی وجود خود را در آن مسئله ملی احساس کند. در این صورت میتوان امیدوار بود که صلح به سرمنزل مقصود میرسد، ناگفته پیدا است وقتی حکومتی وجود داشته باشد که مردم آن را با آرای خود انتخاب کرده باشد زمام دار پیشبرد آن پروسه بر عهده حکومت است. چرا که حکومت از تمام مردم به شکلی نمایندگی میکند بشمول احزاب سیاسی بشرطی که احزاب خود را در سرنوشت ملی و در رنج که مردم از نداشتن صلح در کشور میکشد شریک بدانند. به راستی بعد از سالها جنگ بدبختی و دربدری مردم این سرزمین وقتش نرسیده که همه دست به دست هم داده به جنگهای که پایانی برای آن متصور نیست، کمر همت ببندد تا باشد این مردم هم طعم شیرین صلح امنیت برادری و در کنار همزیستن را بچشد، به همه ترفندها و آیههای یاس دشمنان این مرز بوم خط بطلان بکشد. سالهاست که این مردم رنج کشیده و مصیبت دیده در کشورهای همسایه هر روز تحقیر و توهین میشود و این کشورها تمام تلاشش براین است که این مردم دارای یک حکومت مقتدر و منسجم نگردد. برماست که تمام مسایلی جانبی را کنار گذاشته در پروسه مهم صلح تلاش کنیم که ارزشهای ما در آن حفظ گردد و دست آوردهای که با خون بهترین عزیزان ما کمایی گریده باید حفظ گردد.
وحدت ملی تأمین کننده صلح عادلانه: وحدت ملی و همبستگی اقوام را نه تنها ضامن رشد، ترقی و پیشرفت میدانند بلکه ضامن استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، که همه اینها ارزشهای ملی اند نیز میداند. وحدت ملی برای تأمین صلح عادلانه سراسری، رشد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ملتسازی در کشور ما بسیار ضروری و اصل تعویض ناپذیر میباشد. بناً بر این هیچ مصلحتی در بهبود افغانستان بالاتر از وحدت همه اقوام (وحدت ملی) وجود ندارد. وحدت اقوام افغانستان منطق واقعی بقاء و پیشرفت افغانستان است.
مبانی دینی اهمیت صلح: اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسانهاست و دیدگاه اسلام در باره روابط انسانها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکوکارانه بشری استوار است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «ای آدمیان ما شما را از زن و مرد آفریدیم و بر دستهها و طوایف گوناگون قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید و بدانید که در این میان آنکه نزد خداوند گرامیترین است که پرهیزکار باشد و خداوند بر همه چیز آگاهی دارد» . اما این اصل میان مسلمانان به وظیفه شرعی مبدل شده است و اجرای آن برای هر مسلمانی واجب است . به طور مثال در آموزههای اسلام بر هر مسلمانى توصیه شده هنگامی كه به مسلمان ديگر برخورد کند به یکدیگر سلام بگویند . سلام ثناى بندگان صالح خداوند است. خداوند در قرآن مىفرمايد: «بهشتیان زبان شوق به تقديس خدا گشايند كه بار الها تو از هر نقص و آلايش پاك و منزهى و درود آنها در بهشت "سلام" است و آخرين سخنشان حمد پروردگار عالميان است . » سلام هديه مومنان به يكديگر نیز هست که باعث نزدیکی قلوب و الفت و دوستی در جامعه خواهد بود که خود زمینهساز نوعی صلح در میان مسلمانان است .
پیامدهای نبود صلح در افغانستان: صلح و امنیت لازمه زندگی بشری است و عدم دستیابی بدان موجبات بسیاری از صدمات خواهد بود. بسیاری از جنایات و قتلها و هتاکیها که در کشور ستمدیده افغانستان رخ داده است از نبود وجود صلح و امنیت بهره میگیرد. نبود صلح در یک اجتماع انس و مودت میان مردم را از بین میبرد و نه تنها اتحاد ملی به وجود نخواهد آمد بلکه به اختلافات دامن و به همگان صدمه میزند. امری که در افغانستان به وضوح نمایان است .
امروزه دست یابی به علوم از مهمترین نیازهای جامعه افغانستان محسوب میشود. در چنین فضایی چگونه میتوان به تحصیل و پیشرفت ودستیابی به علوم امیدوار بود؟ مشهود است که برقراری عدالت و حق در جامعه اسلامی نیز نیازمند صلح و امنیت است. بدون صلح و امنیت کرامت انسانی نادیده گرفته خواهد شد و حقوق اولیه بشری چون تحصیل و بهداشت محقق نخواهد شد .
دیدگاه شما