صفحه نخست » مقالات » جسارت و مدیریت طالبان؛ ضعف و پراکندگی ما
جسارت و مدیریت طالبان؛ ضعف و پراکندگی ما
- اسحاق جویا
بدون شک صلح یک نیاز است. نیازی که نسبت به سایر نیازها در شرایط کنونی برای مردم ارجحیت دارد. جنگ ویرانگر است و تباهی به بار میآورد. در افغانستان مردم تجربه کردند که جنگ راه حل نیست و در نهایت باید صلح باید تأمین شود. جنگ و کشتار انسانها به هر بهانه و از هر آدرسی که باشد راه حل برای بیرون رفت از معضل نیست. جنگ خود بحران آفرین و معضل ساز است. در طول چهل سال جنگ افغانستان و مردمش رنجهای بیشمار را تجربه کردند. ویرانی، آوارگی و دربدری، تحفههای جنگ برای مردم افغانستان است. اکنون دیگر نباید این وضعیت ادامه پیدا کند. صلح باید در افغانستان تأمین شود و مردم افغانستان از مرگ حتمی در کام هیولای جنگ باید نجات پیدا کند.
گفتوگوهای صلح میان گروه طالبان و امریکا به امضای توافقنامه صلح میان طرفین منجر شد. اکنون نوبت به مردم افغانستان رسیده است که چگونه با گروه طالبان وارد گفتوگو شوند. گروه طالبان از آغاز روند مذاکرات، با جسارت تمام از تمام خواستههایشان دفاع کردند و بسیاری از دیدگاههای شان را به کرسی نشاندند. در جسارت و مدیریت گروه طالبان نباید شک کنیم. این گروه از آدرس مشخص و با یک برنامه و دیدگاه منجسم در برابر امریکا ظاهر شد. خواستهها و اهداف مشخص و تیم مذاکره کننده منجسم داشت. در جریان هجده ماه تمام با یک ایده و هدف به مصاف امریکا رفت و در نهایت به نتایج قابل قبول برای خودشان دست یافت. گروه طالبان صرف توافقنامه صلح با امریکا امضا نکرد؛ بلکه تبارز جهانی یافت و بار دیگر مشروعیت بینالمللی کسب کرد. این دستاورد بزرگ برای گروه طالبان، جایگاه این گروه را در گفتوگوهای بینالافغانی مشخص کرده است. قبل از این گروه طالبان، در ردیف گروههای تروریستی محاسبه میشد و با محکومیت جهانی همراه بود؛ اما اکنون دیگر این گروه نه یک گروه تروریستی و محکوم به نابودی که یک طرف قضیه جنگ و صلح افغانستان است و با امریکا نیز توافق نامه صلح امضا کرده است. آنان با افتخار از امارت اسلامی یاد میکنند و توافق نامه صلح نیز میان امارت اسلامی و حکومت امریکا امضا شده است. آنان از فرصتها و بسترهای زیاد برای تبارز نیرومند در گفتوگوهای صلح با امریکا و مشروعیت یابی برای جنگ شان استفاده کردند. گاهی به قطر رفتند و گاهی هم پای سیاست مداران افغانستان را به مسکو کشانیدند. گاهی جنگ کردند و گاهی نیز با تهدید فرصت سازی کردند. گروه طالبان به امریکا نرفتند، بلکه نماینده امریکا را به دفتر سیاسی شان خواستند. سیاست مداران و حلقههای سیاسی از افغانستان نیز برای شان به به گفتند و چه چه کردند. این همه نرم خویی و رفتارهای ملتمسانه از آدرس سیاست مداران افغانستان بود که گروه طالبان را در یک جایگاه برتر قرار داد. بدون شک پاکستان نیز در این مسیر گروه طالبان را یاری کرد و با تلاش برای کسب حمایت از مشروعیت یابی بین المللی گروه طالبان، بیسترهای تبارز قوی و منجسم گروه طالبان در گفتوگوهای صلح را فراهم کرد.
اکنون حکومت و مردم افغانستان با یک گروه تروریستیِ محکوم به نابودی مواجه نیستند؛ بلکه با یکی از گروهای که با قدرتمندترین کشور جهان توافق نامه صلح امضا کرده است، طرف است. اگر گروه طالبان ضعیف بود امریکا با آنان توافق نامه صلح امضا نمیکرد و در برابر آنان تعهد نمیکرد که دیگر با آنان جنگ نمیکند؛ بلکه از آنان میخواهد همراه با امریکا با گروه داعش پیکار نماید.
واکنشهای ملتمسانهای ما و جسارت گروه طالبان، موقف حکومت و مردم افغانستان را به شدت تضعیف کرده است. اگر چند حکومت افغانستان و محمد اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان هیچگاهی از موضع ضعیف با گروه طالبان سخن نگفته است؛ اما بعضی از حلقهها و چهرههای سیاسی با خوش خدمتی برای گروه طالبان، حتا تا مسکو هم به پیشواز گروه طالبان رفتند. از هیچگونه خوش خدمتی و نرمخویی و نشان دادن حسن نیت در برابر گروه طالبان دریغ نکردند. حتا حاضر به برادر خواندن گروه طالبان شدند و در مسکو با التماس از گروه طالبان درخواست پذیرش دوستی و برادری کردند. این واکنشها و برخوردها با گروه طالبان، از آدرس سیاستمداران افغانستان باعث شد تا گروه طالبان نیرومندتر از هر زمانی در گفتوگوهای صلح ظاهر شوند و از آدرس امارت اسلامی با امریکا توافق نامه صلح امضا کنند. این در حالی است که گروه طالبان عملاً در برابر مردم افغانستان میجنگند و سربازان افغان را میکشند. ما از آنان برادری و صلح گدایی می کنیم، قتل و کشتار مردم بیگناه و سربازان افغان توسط گروه طالبان را نادیده می گیرم و مست و خوشحال از این هستیم که با ملا برادر و عباس استانکزی در مسکو صحبت کردهایم و نان خوردهایم و از برابری و برادری سخن گفتهایم. ما واقعاً عاشق قیافه گروه طالبان شدهایم و شب روز در تلاش هستیم که چگونه خود را در لیست هیأت گفتوگو کننده با گروه طالبان جا بزنیم تا یکبار دیگر فرصت دیدار سیمای مبارک اعضای گروه طالبان نصیب ما شود. این عشق اما تا حد جنون پیش رفته است و اکنون برای حکومت و مردم افغانستان یک معضل خلق کرده است. همه در تلاش هستیم که باید با گروه طالبان سخن بگوییم. اگر عضو هیأت گفتوگو کننده نباشیم شاید دیدار با اعضای گروه طالبان دیرتر نصیب ما شود و ما از یک فرصت تاریخی که همان هم صحبت شدن با ملا برادر و استانکزی است محروم میشوم. این گروه طالبان چه کسانی هستند که ما این همه عاشق قیافه آنان شده ایم و هی در تلاشیم تا باید در ترکیب هیأت مذاکره کننده به گروه طالبان باشیم؟ آنان چه کرده اند که این همه سیاستمداران افغانستان عاشق دیدار با آنان شده است؟ واقعاً عضو هیأت گفتوگو کننده با گروه طالبان یک امتیاز و فرصت است؟
دیدگاه شما