صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

عبدالله دو بار باخت،بارسوم نـیزمی‌بازد

-

عبدالله دو بار باخت،بارسوم نـیزمی‌بازد

علی امیری، استاد دانشگاه و از افراد نزدیک به محمد محقق در واکنش به اعلام پیروزی تیم ثبات و همگرایی در صفحه فسبوک خود نوشته است که “از کلوخ آتش پرید ولی فکر نکنم جایی را بسوزاند”. این نگرانی از بیانگیزگی تیم ثبات و همگرایی و مخصوصا دکتر عبدالله تنها مربوط به علی امیری نمیشود، بلکه با توجه به گذشته عبدالله و کوتاه آمدن او در دو انتخاباتهای گذشته، رهبران این تیم را نیز نگران کرده است. به باور مردم عام اگر دستت دو بار شکسته است، بار سوم نیز میشکند. اگر دو بار در اجرای کاری شکست خوردهای، بار سوم نیز شکست خواهی خورد. اگر دو بار برای انجام یک سفر ناکام شدهای، بار سوم نیز ناکام میشوی. این باور تنها برای تفسیر شکستها و ناکامیهای زندگی فردی یا جمعی استفاده نمیشود بلکه در زمینه پیرزویها و موفقیتها نیز چنین است. اگر دو بار در انجام کاری پیروز شدهای، بار سوم نیز حتما پیروز خواهی شد. اگر دو بار سفر موفقیت آمیز داشتهای، بار سوم نیز خواهی داشت. به باور سنتی و عامیانه که نوعی خرافه گرایی در زمینه تفسیر رخدادها نیز به شمار میرود، “چیزی که دو بار در زندگی یک فرد رخ دهد، بار سوم نیز حتما اتفاق میافتد”. گذشته از این باور عامی، عبدالله در دو انتخابات گذشته ادعای پیروزی کرده است و در پایان روز از تمام ادعاهای خود برگشته است. مرور گذشته عبدالله کمک میکند که وضعیت فعلی او را نیز درک و بررسی کنیم. 
در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 افغانستان، از میان کاندیدان متعدد عبدالله عبدالله و حامد کرزی دو نامزد پیشتاز بودند. در آن دوره نیز بحث تغییر نظام و یا غیرمتمرکز سازی نظام به اندازه امروز بالا بود. حامد کرزی در سفری به آمریکا به صورت شفاهی در سخنان خود یادآوری کرده بود که مقام نخست وزیری باید در دولت آینده اضافه گردد. مقام نخست وزیری و کمیسیون اجرایی دو طرحی بود که آمریکاییها آن را دنبال میکردند و تلاش میکردند تا آن را تطبیق و اجرایی کنند. در همهمه انتخابات و بعد از آن بنا بر روایاتی، روابط حامد کرزی که رئیس جمهور بر حال بود با آمریکاییها خدشه دار و تا حدی خصمانه شده بود. آمریکاییها تلاش کردند تا انتخابات را به دور دوم بکشانند و عبدالله یا به مقام نخست وزیری برسد و یا به کمیسیون اجرایی دولت. به هر صورت انتخابات به دور دوم رفت و کمیسیونهای انتخاباتی آمادگیهای لازم را گرفتند. در نزدیکیها برگزاری دور دوم انتخابات، دکتر عبدالله به گونهای غیرمترقبه از روند خارج شد و اعلام کرد که به انتخابات نمیرود. بر این اساس او هم از غیرمتمرکز سازی نظام ماند، هم از قدرت. راه را به صورت خودکار برای پیروزی حامد کرزی هموار کرد. به هر دلیلی کسی هرگز نفهمید که این اقدام عبدالله از روی چه مجبوریتهایی بود. خود او نیز تا حال حرفی از آن به میان نیاورده است.
در انتخابات ریاست جمهوری 93 نیز عبدالله یکی از نامزدان پیشتاز بود. در دور اول انتخابات به نتیجه نرسید و به دور دوم کشانده شد. در دور دوم عبدالله با اشرف غنی به رقابت پرداختند. در این دور کمیسیونهای انتخاباتی اشرف غنی را پیروز میدان اعلام کردند. عبدالله او را متهم به تقلب کرد و در هر دو دور ادعای پیروزی خودش را مطرح کرد. نتیجه را نپذیرفت و از خود سرسختی نه چندان کارساز نشان داد. در انتخابات 93 عبدالله شانس دیگری نیز داشت. از حمایت حزب وحدت به رهبری محمد محقق برخوردار بود و همینطور بخشی از حزب اسلامی نیز از او حمایت میکرد. او با داشتن این پشتوانه سیاسی-مردمی به خلق بحران بر سر راه اشرف غنی دامن زد. رد شدن نتیجه انتخابات توسط عبدالله، پای وزیر خارجه آمریکا را به افغانستان کشاند تا مساله انتخابات افغانستان را حل و فصل کند. آمریکاییها که تجربه روی گردانی حامد کرزی از خود را داشت، تلاش کردند تا طی یک توافق سیاسی، نهاد ریاست اجرایی را ایجاد کنند تا از این طریق جلوی رئیس جمهوری تامالاختیار را گرفته باشند. این نهاد برای دو سال بود و بعد از دو سال باید به مقام نخست وزیری تغیر مییافت. او نه تنها پس از رسیدن به ریاست اجرایی دولت افغانستان قناعت پیشه کرد، بلکه تلاش کرد تا خودش را به اشرف غنی رئیس جمهوری نزدیک کند و با او همکاری کند تا این نهاد محفوظ باشد. استدلال عبدالله و هم تیمیهای او نیز این بود که برای غیرمتمرکز سازی نظام باید آهسته و پیوسته کار کرد و وظیفه آنها حفظ ریاست اجرایی است. آنها بعد از مدتی نه تنها از خواستهای مردمی دست کشیدند بلکه در بسیاری موارد بر علیه مردم جبهه گرفتند. او که با ادعای پیروزی آمده بود، شکست خورده برگشت.
انتخابات ریاست جمهوری سال جاری اما با یک حاشیه قویتر از متن روبرو بود. آن حاشیه گفتوگوهای صلح میان ایالات متحده آمریکا و طالبان در قطر بود که 9 دور ادامه پیدا کرد. در پایان این گفتوگوها تقریبا یک ماه از دوره مبارزات انتخاباتی سپری شده بود و به جزو از تیم دولتساز باقی تیمهای انتخاباتی به انتخابات باور نداشتند و وارد کاروزارهای انتخاباتی نشده بود. با کشته سرباز آمریکایی در کابل، رئیس جمهور ترمپ با یک تویت گفتگوهای صلح را پایان یافته اعلام کرد. کاروزار انتخابات جدی شد و چیزی کمتر از یک ماه به برگزاری انتخابات مانده بود. تیمهای انتخاباتی که چشم به افق ناروشن صلح دوخته بودند، از ناگزیری وارد مبارزات انتخاباتی شدند. هرچند فرصت اندک بود. نتایج ابتدایی انتخابات اعلام شد. عبدالله دوباره ادعای پیروزی کرد. نتایج ابتدایی انتخابات با ادعاهای عبدالله بیشتر از 5 ماه سرگردان کمیسیونهای انتخاباتی از کابل تا ولایات شد. اکنون که نتیجه روشن شده است، عبدالله دوباره ادعای پیروزی میکند. «دولت ثبات و همگرایی» و به تعبیر دیگر، دولت همه شمول را اعلام کرده است و تاکنون جشنهای پیروزی را نیز برگزار کردهاند.
گفتنی است که در این دور عبدالله از یک شانس دیگر برخوردار است. او حمایت اکثریت هزارهها و ازبیکها و تاجیکهای افغانستان را با خود دارد. سه گروه قومی که برای ایستادن در برابر اشرف غنی هر کدام، دلایل فراوان دارند. در سالهای حکومت وحدت ملی هر کدام از این گروههای قومی و مخصوصا رهبران آنها به نحوی از انحا از سوی اشرف غنی نادیده گرفته شده و یا صدمه دیدهاند. دیگر کاندیدان پیشتاز نیز با پافشاری بر ابطال نتایج انتخابات، به عبدالله کمک میکنند تا اشرف غنی را تحت فشار قرار دهند. نهایی شدن گفتگوهای صلح میان ایالات متحده آمریکا و طالبان و آغاز هفته کاهش خشونت و سکوت آمریکاییها در برابر نتایج انتخابات و پافشاری روی گزینه صلح، از دیگر مواردی است که به عبدالله کمک میکند تا رقیب انتخاباتی خود، اشرف غنی را تحت فشار قرار دهد. با این همه، با تایید منابع میان گروهی از جلسات تیم ثبات و همگرایی، عبدالله مستاصل و درمانده است و احتمال این که از مسیر منحرف شود و دوستان هم تیمیاش را در نیمه راه رها کند، بیشتر شده است. قبل از اعلام والیهای این تیم، قرار بود تا عبدالله مراسم تحلیف برگزار کند و منابع میگویند که او در برگزاری این مراسم نیز شکست خوردهاست. از قراین و شواهد نیز پیداست، این عبدالله نیست که حکومت همه شمول اعلام میکند، این صلاح الدین ربانی، کریم خلیلی، محمد محقق و جنرال دوستم است که عبدالله را تحت فشار قرار میدهند. آنچه که تصور میشود این است که عبدالله در پایان روز برای سومین بار همراهانش را تنها میگذارد و خود به چیزی قناعت میکند. نگرانیهای همتیمیهای عبدالله نیز از همین جهت است و با بیباوری به مقاومت عبدالله، خود دست به مقاومت بردهاند.

دیدگاه شما