صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سازش‌های پشت‌پرده و متعلقاتِ رازآلود؛آیا زلمی خلیلزاد می‌تواند برای ترمپ «صلحِ افغانستان» را پیشکش کند؟

-

سازش‌های پشت‌پرده و متعلقاتِ رازآلود؛آیا زلمی خلیلزاد می‌تواند برای ترمپ «صلحِ افغانستان» را پیشکش کند؟ نویسنده: کیمبرلی دوزیَر / منبع: مجله‌ی تایم / مترجم: سخی خالد

تمام امیدواریها برای پایان دادن به جنگ 18 ساله در افغانستان، در اتاق پرهزینهی مذاکره در باشگاه دیپلوماتیک دوحه در قطر نهفته است. تنها یک نفر است که میداند توافقنامهی کاغذی صلح که در موردش در قطر گفتوگو جریان دارد، آیا در عمل به صلح پایدار در کشوری که از دیرسال به این سو رنج کشیده، خواهد انجامید یا خیر: آن شخص زلمی خلیلزاد است، فرستادهی ویژه ایالات متحده برای صلح افغانستان.
زلمی خلیلزاد، برای مدت بیش از یکسال با استفاده از این باشگاه و هتلهای پنج ستارهی آن حوالی به عنوان دفترهای مرکزیِ مؤقت به هدف پایان دادن به جنگ امریکا با طالبان تلاش کرده است. اکنون خلیلزاد اطمینان دارد که آنان در آستانهی امضای توافقنامه دستنیافتنیِ صلح میان امریکا و شبه نظامیانی است که به تروریستهای القاعده پناه داده بودند تا برای حملات 9/11 نقشه بکشند. به اساس گفتههای مقامات افغان و غربی، او آن قدر مطمیین است که تیماش در واقع در حال حاضر برای برگزاری مراسم امضای پیمان صلح، مکانهایی را انتخاب میکنند.
اگر خلیلزاد در این تلاشش موفق شود، پیروزیِ دانلد ترمپ، رییساش را در انتخابات سرنوشتساز امسال رقم میزند، کسی که از مدتها پیش سوگند خورده بود که به دخالت نظامی امریکا در «جنگهای بیپایان» نقطهی پایان میگذارد. اما اگر شکست بخورد، ایالات متحده در منجلاب طولانیترین جنگی که امریکا تاهنوز به خودش دیده گیر خواهد ماند، نبردی که بیش از 3500 نفر نیروی ایالات متحده و ناتو را تلف کرد، تقریباً 900 میلیارد دالر برای امریکاییها هزینه برداشت و سبب کشته شدن هزاران افغان و بیجا شدن میلیون‌‌ها نفر دیگر شد.
همه چیز بستگی به جزییات پیچیدهی تلاشهای دارد که در جریان رفتوآمد خلیلزاد به دوحه، کابل و واشنگتن صورت گرفته است، بستگی به پیالههای بیپایان چای دارد که نوشیده شده است، به رایزنی، ترغیب و گفتوگو با بازیگران اصلی همهی طرفها.
تلاشهای خلیلزاد در اصل متمرکز به یک هدف است: طالبان، بر نیروهای افغان و امریکایی دیگر حملهای نکند و ایالات متحده اکثر نیروهایش را از افغانستان بیرون میکشد. گروه طالبان روی اعلام «آتش بس» هفت روزه توافق کرده است تا نشان داد باشد که آنان این کارزار را جدی گرفته است. اما رهبران رده اول طالبان، با درخواست ایالات متحده مبنی بر فعالیت نیروهای ضدتروریسم امریکایی در افغانستان علناً اعلام موافقت نخواهند کرد.
برای حل این مشکل، زلمی خلیلزاد راه میانبر را انتخاب کرده است. به اساس گفتههای سه نفری که جزییات متن فعلی توافقنامه را بررسی کردهاند، این توافقنامه دارای «ضمیمههای محرمانه» نیز است. نخستین متعلقه، شامل توافق بر سر باقی ماندن نیروهای ضدتروریسم ایالات متحده در افغانستان است. دومین مورد، اعلامیه دادن طالبان در نکوهش تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز است. به اساس گفتههای دو منبع، سومین ضمیمه، در مورد مکانیسمی است که بر تحقق آتش بس در جریان گفتوگوهای بین الافغانی نظارت میکند، اما سومین مبنع به چگونگیِ عملیاتهای سی آی ای در مناطق زیر کنترل طالبان در آینده اشاره میکند.
یکی از منابع به شرط پنهان ماندن هویتاش، در یادداشتی که به مجلهی تایم فرستاده، جزییات این متعلقات محرمانه را شرح داده است. یک قانونگذار امریکایی و دو مقام افغان تأیید کردهاند که کاهش یافتن تعداد نیروهای ضدتروریسم در درازمدت از 13000 نفر به 8600 نفر جزو توافقنامه است. وزارت خارجه [امریکا]، دفتر سی آی ای و دفتر خلیلزاد این موضوع را رد کردهاند. خلیلزاد در این ارتباط حاضر نشد که مصاحبه کند. یک مقام طالبان به روز پنج شنبه تأکید کرد که توافقنامه شامل خروج کامل نیروهای امریکایی میشود و ضمیمههای محرمانه فقط یک شایعه است.
به اساس گفتههای مقامات افغان و امریکایی، اگر اتفاق دیگری رخ ندهد، توافقنامه تا آخر همین ماه به امضا میرسد. اما در جریان دو هفته امکان دارد اتفاقهای زیاد رخ بدهد. مایک پمپو، وزیر خارجه باییست با اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان که زیاد علاقهمند برنامههای خلیلزاد نیست، دیدار کند. نیروهای جنگی طالب در اعتراض به این که رهبران شان با باقی ماندن نیروهای امریکایی در افغانستان توافق کردهاند، امکان دارد جنگ دیگری را راه بیاندزاد و و عملیاتهای جدید را به هدف بیثبات کردن افغانستان راهاندازی کنند. یا ممکن است ترمپ یک توییت ویرانگر دیگر کند و فرستادهاش را دوباره به میز مذاکره بفرستد.
برای نسلی از افغانها که در جنگ بزرگ شده است، این مسئله زیاد حیاتی نیست. برای خلیلزاد که به «زل/زلمی» معروف است، اما این، یک توافقنامهی سرنوشتساز است. حتا اگر صلح دایمی برقرار نشود، خلیلزاد با ادعای این که کارش را درست انجام داده، به عنوان گفت‌‌وگوکنندهی که توافقنامهای را به امضا رساند که ناممکن به نظر میرسید، میتواند جایگاهش را [در امریکا] محکمتر کند.
زلمی، قبلاً نیز به هدفش نزدیک شده بود. ماه سپتامبر گذشته، امضای یک توافقنامه میان ایالات متحده و طالبان قریب الوقوع به نظر میرسید تا این که با حملهی انتحاری طالبان در کابل که منجر به کشته شدن چندین غیرنظامی و یک سرباز امریکایی شد، همه چه به هم ریخت. ترمپ، ناگهان در جریان طوفان توییتری 7 ماه سپتامبر گفتوگوهای صلح را خاتمه یافته اعلان کرد و بر «آش مطبوع خلیلزاد، خاک پاشید.» در ماه دسامبر، گفتوگوها از سر گرفته شد و [اکنون] مقامات میگویند که توافقنامه به زودی امضا خواهد شد؛ «اگر» طالبان بتوانند برای هفت روز کامل نفراتش را از راهاندازی عملیات بر نیروهای افغان و امریکایی باز دارند. 
این «اگر»، کمی متفاوت است. طالبان در گذشته در کار انتخاب رهبر در داخل دچار تنش بوده/اند که بعضی از آنان ممکن است به توافقنامهی که  خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان را تضمین کند، باوری نداشته باشند. دو سرباز امریکایی به روز شنبه، هفته پیش توسط حملهکنندهی ملبس به یونیفورم ارتش افغانستان که با ماشیندار به روی آنان آتش گشود کشته شدند که آمار تلفات نیروهای امریکایی را در افغانستان در سال جاری به شش نفر رساند. طالبان مسوولیت این حمله را به عهده نگرفته است.
متعلقات محرمانه ممکن است تحقق صلح دایمی در افغانستان به سبب این توافقنامه را دچار مشکل کند. طالبان انتظار دارند که نیروهای امریکایی کولهبار شان را میبندند و از افغانستان میروند، اما با گذشت زمان متوجه خواهند شد که نیروهای امریکایی کاملاً از افغانستان خارج نخواهند شد. یکی از منابع در یادداشتی بر خلاصهی متن توافقنامه به شرط سری ماندن هویتاش میگوید که «این ضمیمهها محرمانه است. زیرا اگر طالبان چیزی در این مورد بدانند، مفاد این متعلقات بیارزش شده و از بین میروند.»
راه میانبر، انتخاب ویرژن کلاسیک خلیلزاد است. مردی 69 سالهی که با شش فوت قد، موهای خاکستریرنگ و کتشلوار تیرهرنگ خوشدوخت به کاراکترهای بانزاکت سالخوردهی سینمای هالیود میماند. خلیلزاد که در افغانستان تولد شده و در امریکا تحصیلکرده است، به عنوان نخستین فرستادهی امریکا برای افغانستانِ پس از 9/11 وظیفه انجام داده است.
دوستانش میگویند که خلیلزاد یک مذاکرهکنندهی زبردست و حیلهگر است که از درک بالای منطقهای، بلندپروازی، کاریزما و بدبینیِ مثبت نسبت به کار، برخوردار است؛ و شاید هم به خاطر شکست دهها سال دیپلوماسیاش در آوردن صلح در وطن اصلیاش غرورش نیز شکسته باشد.

بدگویانِ او در واشنگتن نگران هستند که او به خاطر پیشکش کردن توافقنامهی صلح به ترمپ، ممکن است هر وعدهای را به طالبان بدهد، و برایش مهم هم نیست که این توافقنامه پایدار خواهد ماند یا خیر. او در کابل نیز به همین اندازه مخالف دارد، مخالفینی که دارای استعداد و بلندپروازیِ لازم برای رقابت کردن در انتخابات ریاست جهموری هسستند. بسیاری از غیرپشتونها به خاطر این که او مربوط به قبیلهی سنیمذهبِ پشتون و همکیش بسیاری از اعضای طالبان است، به خلیلزاد اعتماد ندارند.
خلیلزاد در سال 1951 در یکی از مناطق آرام حوالی شهر مزار شریف متولد شد، سپس این منطقه که در مزر ازبیکستان واقع شده، به یک قطب شلوغ سیاست و تجارت برای «ترکستان افغانستان» مبدل شد. پدرش یک مامور دولتی سطح-متوسط بود و مادرش در نوجوانی ازدواج کرد و 13 فرزند به دنیا آورد. به اساس کتاب فرستاده، زندگینامهاش، از میان فرزندان پدر و مادرش، فقط 7 نفر زنده ماندند، به شمول زلمی که مزهی زندگی را در خارج از افغانستان به عنوان دانشآموز در کالیفورنیا چشید، جایی که او انگلیسیاش را رو به روی آینه تمرین میکرد. 
وقتی دکترایش را در سال 1979 در دانشگاه شیکاگو دنبال میکرد، پایش به «جنبش نیوکون» در امریکا کشیده شد و از آن زمان تا کنون در ادارههای رونالد ریگان، جورج بوش اول و جورج بوش دوم، صاحب مقامهای ارشد [در دولت امریکا] است.
بعد از حملات 9/11 که به مداخله نظامی امریکا در افغانستان منجر شد و سپس طالبان به دلیل پناه دادن به القاعده از قدرت کنار زده شد، خلیلزاد در انتخاب حامد کرزی به عنوان رییس جمهور افغانستان نقش کلیدیِ را بازی کرد. به اساس گفتههای یک مقام غربی و یک مقام پیشین حکومت افغانستان که در کنفرانس بین المللی بن در سال 2001 حضور داشته است، افغانها در کنفرانس بُن، اول یک مقام ارشدِ وابسته به ظاهر شاه را به عنوان رییس جمهور انتخاب کرده بودند که به باور بسیاریها، آن مقطع زمانی، عصر طلایی برابری پشتونها، تاجیکها و دیگر اقوام بود.
پس از 48 ساعت چانهزنیِ پرتنش، خلیلزاد اشتراککنندگان را قانع کرد که رییس جمهور باید یک پشتونتبار باشد تا بتواند کشور را متحد کند. این شخص مخصوصاً باید کرزی باشد. او با تازیدن بر یک مقام غربی که فکر میکرد شخص وفادار به شاه پیشین برای متحد کردن افغانها فرد مناسبی است، «کار خودش را کرد.» 
همکاران زلمی میگویند که خلیلزاد از حمایت قاطع ترمپ در کار رسیدگی به این توافقنامه برخوردار است. او از معدود جمهوریخواهانی است که در همان اوایل با معرفی ترمپ در برنامهی خاصی که نشریهی «نشنل انترست» گرفته بود، از کاندیداتوری ترمپ اعلام حمایت کرد. یک مقام پیشین در دولت امریکا به خاطر میآورد زمانی را که تمام کسانی که خلیلزاد زیر دست شان کار کرده بود، نامهی «هرگز به ترمپ رأی نمیدهیم!» را امضا میکردند، خلیلزاد نخستین ترفند را برای احراز کرسی در تیم ترمپ به کار برد.
مایک پمپو، وزیر خارجه، با توصیه به ترمپ مبنی بر این که زلمی بازیگران را میشناسد و قبلاً مذاکرههای جدی را پیش برده است، خلیلزاد را به عنوان فرستادهی ویژه در امور صلح افغانستان معرفی کرد. یک مقام پیشین امریکایی که در افغانستان وظیفه انجام داده میگوید: «زلمی، به عنوان تنها کسی که به دلیل افغانیالاصل بودن و روابط نزدیکاش با شخصیتهای پرنفوذ افغانستان، میتواند مذاکرات را با طالبان پیش ببرد، خودش را به دانلد ترمپ فروخت.»
در اوایل سال 2019، گفتوگوها به گونهی رسمی در میان کاخهای شاهانهی باشگاه دیپلوماتیک خاکیرنگِ دوحه، مشرف بر خلیج فارس، آغاز شد. زلمی، طالبان را قناعت داد که با ایالات متحده سِوا از گفتوگوها با حکومت افغانستان مذاکره کند که از دید طالبان [حکومت افغانستان] اعتبار ندارد. ایالات متحده و طالبان روی شرایط کاهش خشونت و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان توافق کردند؛ اما گفتوگوهای بین الافغانی آیندهی افغانستان را رقم خواهد زد.
خلیلزاد، طالبان را قناعت داد که با حکومت افغانستان فقط در چارچوب یک کمیتهی بین الافغانی متشکل از رهبران مردمی که به گفتوگوها مشروعیت بدهد، گفتوگو خواهید کرد.
مقامات افغان، گلایه کردهاند که ساختوبافتهای غیرمستقیم فرستادهی ایالات متحده بیشتر به نفع شورشیان است تا حمایت از جمهوریت نظام سیاسی افغانستان.
یک مقام ارشد در حکومت افغانستان میگوید که غنی، رییس جمهور افغانستان، منتظر فرصت مناسب است، حکومت اجازه میدهد روند گفتوگوها به خوبی پیش برود تا این که وضع از این هم خرابتر نشود. اکنون، هیئت افغانستان برای وارد شدن به مذاکرات بین الافغانی در مورد آیندهی حکومت افغانستان و نقش طالبان در آن، تشکیل شده است. غنی و بسیاری از مردم، به اساس نتایج به دست آمده از آخرین نظرسنجی بنیاد آسیا، میخواهند که افغانستان یک دموکراسی باقی بماند. معلوم است که طالبان، در جامعهی که ملاها از قدرت فناناپذیر برخوردارند، میخواهند امارت اسلامی تشکیل بدهند.
طالبان در گفتوگوهایی اخیری که با هیئت افغانستان به شمول زنان در دوحه انجام دادهاند، گفتهاند که از حقوق زنان حمایت میکنند و به آنان اجازه خواهند داد که تحصیل کنند و بیرون از خانه کار کنند. اما در عمل در آن بخشهای از افغانستان که جزو قلمرو طالبان شمرده میشود، طالبان چنین نمیکنند. ناظران دیرینهی طالبان، تردید دارند که این گروه به تعهداتی که در مذاکرات میکنند، عمل نخواهند کرد؛ گروههای تروریستی پس از سال 2001، با اختلاط با قبایل افغانستان در جریان دههها جنگ با نیروهای امریکایی، دیگر یک از خانواده گفته میشوند.
داگلاس وایز، افسر بلندرتبهی پیشین در سی.آی.ای، کسی که دوبار در افغانستان ماموریت انجام داده میگوید که هدف اصلی طالبان به دست آوردن قدرتی است که پیش از مداخلهی نظامی امریکا در افغانستان داشت. چنانچه خود طالبان به صراحت گفته است، «اگر به اهداف بلندمدت طالبان ببینید، مشخص میشود که آنان میخواهند به قدرت برسند، کسانی که از غرب آمدهاند را از صحنه بیرون کنند، حکومت را به دست بگیرند و امارت اسلامی افغانستان را بازسازی کنند.»  وایز، رییس پیشین سازمان استخبارات وزارت دفاع به تعهداتی که طالبان در پیوند به حقوق بشر و حقوق زنان میدهند، باور ندارد.  «همهاش خزعبلات است. برای این که ما از افغانستان بیرون شویم، هرچیزی میگویند. برای خروج نیروهای امریکایی، دست به هرکاری میزنند.»
غنی و مشاورانش نیز به همین باور هستند. آنان میگویند که در جریان گفتوگوهای بین الافغانی، برای طالبان سخت است که «خشونت را کاهش بدهند.» اگر جنگها شدت یابد و غنی از پیروزیاش در برابر رقیباش در انتخاباتی که ماه سپتامبر برگزار شده بود مطمیین شود، حکومت او از پروسهی مذاکره با طالبان بیرون میشود و با رهبری طالبان به گونهی شخصی وارد تعامل میشود، [به آنان] توافقات منحصر به فرد [شفاهی] پیشنهاد میکند تا به منازعهی قبایلی نقطهی پایان بگذارد.
این دیگر به ترمپ و خلیلزاد ربط ندارد، به کسانی که به سادگی خواهند گفت شکست گفتوگوهای بین الافغانی یا حتا بازگشت کامل طالبان در قدرت، مسوولیت حکومت افغانستان است و نه واشنگتن.
سایر منتقدان و ستایشگران، به این باور هستند که زلمی به خاطر این که زلمی است این مسوولیت را به عهده گرفته. یک مقام امریکایی که زلمی خلیلزاد را خوب میشناسد میگوید که به همین دلیل کسانی که به او اعتماد دارند میگویند همین هفته توافقنامه امضا خواهد شد، زلمی خلیلزاد میخواهد از اسم او در تاریخ به عنوان کسی که نیروهای امریکایی را از کشور اصلیاش باز گرداند، بزرگداشت شود؛ چشمان او به این پاداش دوخته شده است. «زلمی، خیلی سنگدل است.»

دیدگاه شما