صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

منابع طبیعی افغانستان؛ فرصتی از دست رفته و تهدیدی بالقوه

-

منابع طبیعی افغانستان؛ فرصتی از دست رفته و تهدیدی بالقوه نویسنده: احمدشاه کتوازی، دیپلومات پیشین در واشنگتن و عضو فعلی اکادمی علوم افغانستان / مترجم: سخی خالد / منبع: دیپلومات

رییس جمهور اشرفغنی: منابع طبیعی برای ما میتواند یک تهدید باشد. 
با گذشت چهار دهه جنگ و فقر شدید، باور بر این است که افغانستان صاحب یکی از سرشارترین منابع طبیعی جهان است. ارزش این منابع چیزی بین یک تا سه تریلیون دالر برآورد شده است.
افغانستان دارای منابع سرشار طبیعی است، به شمول طلا، پلاتین، نقره، مس، آهن، کرومیت، لیتیم، یورانیم و المونیم. کیفیت بلندِ زمرد، لعل، یاقوت، فیروزه و لاجورد افغانستان توجه بازار سنگهای قیمتی را به خود جلب کرده است. سازمان سروی زمینشناسیِ ایالات متحده، به وسیلهی پژوهشهای علمیِ گستردهی که در عرصهی منابع طبیعی انجام داده گفته است که افغانستان احتمالاً دارای 60 میلیون میتریک تن مس، 2.2 میلیارد تن آهن، 1.4 میلیون تن عنصرهای خاکیِ نادر همچون لانتانیم، سریم، نئودیمیم است و منابع باارزش چون المونیم، طلا، نقره، زینک، سیماب و لیتیم را در خود جا داده است. به اساس گفتههای مسوولان پنتاگون، تحلیلهای اولیهی آنان در ولایت غزنی نشان میدهد که مقدار لیتیم در این ذخیرهگاه با تمام ظرفیتی که معدن لیتیم بولیویا دارد [فعلاً بولیویا به عنوان دارندهی بزرگترین منبع لیتیم در جهان شناخته میشود] برابری میکند. به اساس ارزیابیهای سازمان سرویِ زمینشناسیِ ایالات متحده، ذخایر خنشین در ولایت هلمند دارای 1.1 تا 1.4 میلیون متریک تن عناصر خاکی کمیاب را در خود دارد. ارزیابیهای دیگر نشان میدهد که منابع خاکیِ کمیاب افغانستان جزو بزرگترین منابع جهان است.
عنصرهای خاکی کمیاب نقش تعیینکننده را در تکنالوژیِ امروز بازی میکند. از این عناصر در تلفنهای هوشمند، تلویزیونها، موتورهای هیبریدی، کمپیوترها، تکنالوژی لیزری و باتریها کار گرفته میشود. یافتههای مربوط به کنگرهی ایالات متحده نشان میدهد که عنصرهای خاکی کمیاب نقش تأثیرگزاری را در امنیت ملی دارد. به اساس گزارش سیگار، واشنگتن به هدف توسعهی تجارت استخراجی افغانستان تا امروز هیچ سیاستی را دنبال نکرده است.
دانلد ترمپ، رییس جمهور ایالات متحده، با درک اهمیت، توانایی بحرانآفرینی و وابستگیِ در حال افزایش پنتاگون به عنصرهای خاکی کمیاب چین، در ماه جولای 2019، بند 303 طرزالعمل تولیدات دفاعی امریکا که در سال 1950 به تصویب رسیده بود را اصلاح کرد تا به این وسیله عنصرهای خاکی کمیاب که در امنیت ملی نقش تعیینکننده را بازی میکند در داخل کشور پروسس شود. علاوه بر این، ادارهی ترمپ، ابتکار عملی را به هدف مدیریت و استخراج منابع طبیعی که شدیداً به آنها احساس نیاز میشود، روی دست گرفته است. عجالتاً این اقدامات همه شمول شامل کشورهای چون کانادا، استرالیا، بوسنیا، پرو، آرجانتین، برازیل، جمهوری دموکراتیک کانگو، نامیبیا، فیلیپین و زامبیا میشود. افغانستان نیز میتواند شامل این ابتکار عمل به خاطر مدیریت انرژی شود که افغانستان را قادر میکند که از نقطه نظر اقتصاد نفع زیادی ببرد و وارد یک دورهی درازمدت همکاری با ایالات متحده شود.
عنصرهای خاکی کمیاب، در تانکسازی، تجهیزات موشکی، تسلیحات ضدموشکی، ستلایت، و سیستم ارتباطات نظامی به کار میرود. افغانستان میتواند بخشی از راه حل دایمی برای مشکل کمیابی این عنصرها باشد. منابع سرشار طبیعی افغانستان، اگر به گونهی مؤثر استخراج شود، میتواند جانشین مؤثری برای کمکهای خارجی باشد و مشکل وابستگی کشور را به کمکهای خارجی حل کند. مدیریت درست منابع طبیعی میتواند به توسعه پایدار اقتصادی منجر شود که در نهایت به صلح دایمی در افغانستان کمک خواهد کرد.
زمان زیادی میگذرد که افغانستان وابسته به کمکهای خارجی است. تنها یک راه وجود دارد که بتواند افغانستان را از وضعیت بیثبات و آشفتهی کنونی نجات بدهد و آن استخراج هدفمند و حرفهای منابع هنگفت زیرزمینیاش است. موهبت منابع طبیعی در افغانستان، با وجود همسایههای متخاصم و سلطهجو، شکافهای عمیق قومی، ناامنی، فقدان ادارات کارآ و از همه مهمتر نبود اقدامات پیشگیرانهی الزامی میتواند جنگ دیگری را بر سر منابع طبیعی راه بیاندازد. در چنین وضعیتی اگر سیاستهای ثابت با چشمانداز بلندمدت، واقعبینانه و جامع اعمال نشود، امکان دارد که موجِ تازهی منازعات و جنگهای داخلی دامنگیر افغانستان شود که قبلا در دیگر نقاط جهان نیز شاهدش بودهایم.
منابع سرشار طبیعی افغانستان، اگر به گونهی مفید استخراج شود، میتواند بدیل مناسبی برای کمکهای خارجی باشد و از وابستگی افغانستان به کمکهای خارجی کاهش بدهد. در صورتی که این منابع به گونهی درست استخراج شود، افغانستان را قادر میسازد که داستان موفقیتاش را خودش بنویسد. اعمال سیاستهای انعطافناپذیر، بنیانگذاری ادارات قویتر به همراه چشمانداز روشن، توجه سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جلب خواهد کرد. مدیریت مناسبتر منابع طبیعی به توسعهی پایدار اقتصادی منجر خواهد شد که کشور را در رسیدن به صلح دایمی کمک خواهد کرد.
معدنکاری، تجارت استخراجی سادهای است، اما میتواند تنشهای جدی را ایجاد کند. منابع طبیعی بعضاً به منازعات خشونتبار بر سر کنترل آن میدان داده است. مناطقی که زیر کنترل جنایتکاران و شبکههای شورشی هستند بیشتر آسیبپذیرند. بعضی اوقات با آغاز معدنکاری، آتش جنگ روشن میشود. گروهها در سدد پیشیگرفتن از یکدیگر هستند. به گونهی مثال، گروههای ضعیف از طالبان دعوت کردند تا از آنان مراقبت کنند. با از راه رسیدن داعش، سکتور معادن افغانستان با تهدید جدیدتری رو به رو شده است.
استخراج غیرقانونی در افغانستان زیاد رواج دارد، با بیش از 2هزار ساحه که در آن برای شورشیان و جنگسالاران پول میآورد. یافتههای سیگار نشان میدهد که استخراج غیرقانونی، پس از سال 2001 در افغانستان، سالانه تقریباً 300 میلیون دالر هزینه بر داشته است. در این حالت بدون اقدامات فوری و مناسب، منابع سرشار طبیعی در افغانستان نه تنها به یک فرصت از دست رفته میماند که تهدیدی برای امنیت ملی و کشور به حساب میآید.
به طور مثال، بخش بزرگی از درآمد ناشی از منابع طبیعی افغانستان به جیب جنگسالاران، شبهنظامیان مسلح و شورشیان طلب میرود. به اساس گزارش اخیر گلوبل ویتنس، «درآمدهای ناشی از معدنی که در بدخشان است و به جیب مردان قدرتمند (جنگسالاران و مافیا) و طالبان میریزد با تمام درآمد اعلامشدهی حکومت افغانستان که از منابع طبیعی به دست میآید، برابری میکند.» منابع طبیعی، به عنوان دومین منبع پردرآمد برای طالبان به حساب میآید.
اشرفغنی، رییس جمهور کنونی افغانستان و اقتصاددادن پیشین بانک جهانی از منابع طبیعی و خطراتی که متوجه کشور میکند به خوبی آگاه است. او در مورد این خطرات به صراحت گپ زده است. بعد از این که به عنوان رییس جمهور انتخاب شد، غنی گفت که وضع اقتصادی افغانستان را با استخراج معادن دگرگون میکند. تا هنوز، اما در بخش معادن کارهای جدی صورت نگرفته و معادن دست نخورده باقی مانده است.
حکومت افغانستان، با فعالیت گروه طالبان و تهدیدات در حال افزایش داعش به همراه مصیبتی که فساد اداری بار آورده است، چالش دشوارگذری را در پیش خواهد داشت. برای حکومت به این زودیها امکانپذیر نیست که در عمل کنترل هزاران معدنی که به گونهی غیرقانونی استخراج میشود را دوباره به دست بگیرد. 
حکومت باید تلاشش این باشد که کنترل دوبارهی معادن را به دست بگیرد. با آوردن اصلاحات ضروری در قانون معادن و یک سلسله اقدامات فوری، خشت اول را در راستای استخراج معادن خواهد گذاشت.
برای حکومت آینده، طرحریزی سیاست اقتصادیِ مبتنی بر منابع طبیعی، شاید یک فرصت طلایی باشد. افغانستان با داشتن منابع سرشار و متحد بزرگی به نام ایالات متحده که شدیداً به عنصرهای خاکی طبیعی نیاز دارد، میتواند همکاریهای خود را از حالت امنیتی به وضعیت استراتژیک و همکاریهای اقتصادی مبدل کند. علاوه بر این، در هنگام توافق با طالبان، این بخش حیاتی مرتبط به امنیت ملی و اقتصاد افغانستان نباید نادیده گرفته شود.

دیدگاه شما