صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سال های آزگار در افغانستان

-

سال های آزگار در افغانستان

در ماه نوامبر سال ۲۰۱۰، مسوولین در حکومت افغانستان و ایالات متحده امریکا به آوردن صلح از طریق گفتوگو با ملا اختر منصور، فرمانده شماره دوم این گروه، بی نهایت امیدوار بودند.
ناتو منصور را تا ارگ ریاست جمهوری اسکورت و حتا به نشان قدردانی از اشتراکش به او پول پرداخت کرد. آن تلاشها، جزو کوچکی از تغییرات استراتژیک بزرگ بود که به خاطر ختم غایله به واسطهی امضای پیمان صلح میان طرفهای درگیر ریخته شده بود.
پروسهی صلح به خوبی پیش میرفت تا این که به یک مشکل جدی برخورد: مردی که در جلسه نشسته بود ملا اختر منصور نبود. در یکی از جلسهها یک مقام برجستهی حکومت افغانستان که ملا اختر منصور را قبلاً از نزدیک دیده بود، چهرهی مردی را که در جلسه نشسته بود را به خاطر نیاورد. سپس واشنگتنپست گزارش داد مردی که ادعا دارد اختر منصور است، ”دکاندار بیهمه چیزیست از شهر کویتهی پاکستان.”
سالهای که گذشت، از آغاز دورانی نویدبخش برای افغانستان خبر نمیدهد.
در جریان سالهای گذشته، پس از کشته شدن ملا اختر منصور واقعی به وسیلهی حمله هوایی ایالات متحده، سرنوشت مسئلهی جنگ و صلح با طالبان، با وارد شدن ایالات متحده به مذاکرات مستقیم با این گروه در قطر رقم خورد.
گروه طالبان اخیراً اعلام کردهاند که به نشان احترام به یکی از اصول موافقتنامهشان با ایالات متحده که در آن ضمانت شده است که افغانستان به پناهگاهامن برای دشمنان ایالات متحده مبدل نمیشود، در عوض امریکا متعهد شده که نیروهای نظامی خود را مطابق جدول زمانبندی شده از افغانستان بیرون خواهد کرد و نیز هر دو طرف در مورد آغاز گفتوگوهای بینالافغانی توافق کردهاند، عملیاتهای نظامیشان را کاهش خواهند داد.
داکتر برنیت رابین، کسی که به عنوان مشاور ارشد فرستادهی ویژهی وزارت خارجه ایالات متحده برای افغانستان و پاکستان بین سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۳ وظیفه اجرا کرده است میگوید: «مهمترین بخش توافقنامه دوحه از نظر منافع ملی امریکا، تعهد طالبان به پناهگاههای امن در افغانستان است. توجه به پناهگاههای تروریستان، مسوولیت افغانهاست و به ویژه مسوولیت حکومت افغانستان.”
گفتوگوهای صلح امیدواریها را به پایان جنگ ۱۹ ساله که هزینهها و پیامدهای هنگفتی بر جا گذاشته، برانگیخته است. پس از ۲۰۱۰، حکومت افغانستان یک بحران سیاسی به خاطر انتخابات جنجالی را پشتسر گذاشت و تعداد زیاد سرباز را در معرکه با طالب از دست داد، در حالی که گروه طالبان با وجود این که کماکان به جنگ ادامه دادند، به لحاظ سیاسی چنددسته شدند.
عمر صمد، کارمند بلندرتبهی ناتو میگوید ”در دههی گذشته، تلاشهای ابتدایی برای از سر گیری گفتوگوهای صلح راه اندازی شد، اما به دلیل بیمیلی رهبران طرفهای درگیر این تلاشها هماره به بنبست خورد. همهی طرفها منتظر فرصت مناسب بودند.”
مرگ اسامه بن لادن، رهبر القاعده، گفتوگوهای صلح را بر سر جمع کردن بساط طالبان و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان میان هر دو طرف به گونهی جدی کلید زد. ایالات متحده با داشتن صدهزار نیروی نظامی، در سال ۲۰۱۴ در تلاش شد که مسوولیتها به نیروهای افغان واگذار شود که در نتیجه تلفات زیاد به بار آورد. به گونهی که بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، نیروهای امنیتی افغانستان در جنگ با طالبان در سراسر کشور بیش از ۴۵ هزار تلفات دادند.
جانتن سکرادن، رییس برنامههای عملیاتی ویژهی سی ان ای، یک سازمان پژوهش و تحلیل غیرانتفاعی که در الینگتن ویرجینیا موقعیت دارد، میگوید: ”نیروهای افغان در هزاران پوستهی که سطحی بنا شد، ضعیف ساخته شد و بیهیچ پشتیبانی که در هنگام حمله باید به حمایت آنان میشتافت، سلاخی شدند. نیروهای افغان از سال ۲۰۱۵ به این سو شمار آنان کاهش یافته است که به این معناست حکومت افغانستان در جنگ با طالبان با کمبود نیرو مواجه میشود.”
طالبان به نسبت دههی اول جنبش شان، بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ قلمرو بیشتری را تصرف کردهاند و کنترل شان را به مناطق زیر قلمرو شان شدیدتر کرده اند. در ماه جنوری سال ۲۰۱۹، نیویورک تایمز به روایت ارزیابی رسمی دولت امریکا گزارش کرد که ”تنها ۵۳.۸ درصد ولسوالیها زیر کنترل دولت قرار دارد، ۱۲.۳ درصد ولسوالیها زیر کنترل شورشیان است و باقی ۳۳.۹ درصد ولسوالیها مورد منازعه طرفهای درگیر میباشد. ”۱۵ میلیون نفر که با نصف جمعیت کشور برابری میکند در مناطقی زندگی میکنند که یا زیر کنترل طالبان است و یا احتمال حمله ی طالبان بر آن مناطق وجود دارد.
پس از مرگ ملا عمر در سال ۲۰۱۳ که در سال ۲۰۱۵ اعلان شد، گروه طالبان به لحاظ سیاسی پراگنده شدند. به اساس گفتههای کارشناسان، گروه طالبان باییست مطمیین میشدند که جانشین ملا عمر از حمایت تمام و کمال اعضای طالبان برخوردار است و میتواند از چنددستگی میان اعضای گروه جلوگیری کند. ملا اختر منصور این مسوولیت را به عهده گرفت، اما بسیاری از فرماندهان محلی طالبان علم مخالفت بلند کردند و راه شان را جدا کردند. گروه طالبان مخصوصاً در جنوب و غرب کشور ملا رسول را به رهبر برگزیدند.
منصور، سپس در سال ۲۰۱۶، در حملهی هوایی ایالات متحده زمانی کشته شد که از ایران وارد بلوچستان پاکستان میشد. ملا هیبت الله آخندزاده پس از منصور مسوولیت ادارهی بیشترین تعداد نفرات طالبان را به عهده گرفت و زیر رهبری همین شخص بود که طالبان وارد مذاکرات مستقیم با ایالات متحده شد.
از جانب دیگر، با وجود این که افغانستان، انتخابات جنجال برانگیزی را سپری کرد و نتایج انتخابات مورد پذیرش طرفها قرار نگرفت، اما در صدسال اخیر برای نخستین بار شاهد انتقال مسالمت آمیز قدرت بود. در سال ۲۰۱۴، انتقال قدرت از رییس جمهور حامد کرزی به رییس جمهور جدید به مشکل برخورد تا این که جان کری، وزیر خارجهی ایالات متحده توافقنامه ای را به امضا رساند که به اساس آن اشرف غنی به عنوان رییس جمهور و عبدالله عبدالله به عنوان رییس اجراییهی حکومت وحدت ملی تعیین شدند. اختلافات ناشی از این بن بست به تعلیق سه سالهی انتخابات پارلمانی منجر شد که اعضای پیشین پارلمان مطابق فرمانی که از سوی رییس جمهور غنی صادر شده بود، به عنوان نمایندگان مردم ایفای وظیفه کردند. انتخاباتی که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد، با اتهامات تقلب و مدیریت نادرست همراه بود.
توماس جانسن، رییس واحد امنیت ملی در دانشگاه فوق لیسانس ناوال میگوید ”متأسفانه اساس ادارات افغانستان به گونهی خیلی ضعیف و سطحی و بی توجه به اصول دموکراتیک گذاشته شده است. در انتخابات پارلمانی گذشته تقلب و دستکاری صورت گرفت. با ارزیابی نتیجهی انتخابات کابل، یکی از مهمترین و بزرگترین شهرهای افغانستان، دانسته میشود که کاندیدای مطرح در این حوزهی رأی دهی صرفاً به کسب دو درصد آرا موفق شده است.
مشکل ادارات افغانستان فراتر از کمیسیونهای انتخابات است. جانسن با تأکید بر این نکته که ”سیستم قابل اجرایی  در افغانستان وجود ندارد”  میگوید:”مسایل جنجالی اساسی از نظر فقه اسلامی و اصول سکولاریسم روشن و کدگذاری نشده است. البته بسیاری از اصل و قاعدههای که فعلاً مرعی الاجرا است، از دوران ظاهر باقی مانده است (که بین سالهای ۱۹۳۳-۱۹۷۳ حکومت کرد)  پاتریکا گاسمن، رییس دیده بان حقوق بشر آسیا نوشته است که ”افراد قدرتمند و دیگر جنایتکاران از مصؤنیت کامل در برابر حکم دادگاه بر خوردارند. کریم الدین کریم، رییس فدراسیون فوتبال افغانستان از سوی فوتبالیستهای زن به تجاوز جنسی متهم شده بود. لوی ثارنوالی حکم بازداشت او را صادر کرده بود، اما تا هنوز بازداشت نشده است. همچنان عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاست جمهوری متهم به تجاوز به یکی از معاونین اش شده بود، اما قضیه اش به فوتبال سیاسی دیگری مبدل شد. دوستم در ماه می ۲۰۱۷ به تبعید فرستاده شد، اما پس از این که در ماه جولای ۲۰۱۸ تظاهراتی در شمال افغانستان به حمایت از او راه اندازی شد، بدون این که دادگاه در مورد او حکمی صادر کرده باشد، دوباره به کشور باز گشت.
حکومت افغانستان با این ناکارآیی ساختاری قرار است وارد گفتوگوهای صلح شود، پروسهای که پیچیدگیهای زیادی دارد و نیازمند اجماع ملی در پیوند به آیندهی ادارات موجود است. چالش بزرگتر این است که افغانستان در سالهای آینده تابع چه قانونی خواهد بود: قانون شریعت یا لبرال دموکراسی.
صمد از شورای اتلانتیک میگوید: ”ما در این مرحله باید با هر آنچه که در دست داریم وارد عمل شویم. باید مطمیین شویم که نقشهی راه ما همه شمول، واقع بینانه و به هدف پاسبانی از امنیت، حاکمیت ملی، ثبات سیاسی، حقوق بشر طرح ریزی شده است.»

دیدگاه شما