صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مؤلفه‌های حفظ کرامت زن در افغانستان

-

مؤلفه‌های حفظ کرامت زن در افغانستان

در سبکی زندگی اسلامی، زنان از جایگاهی ویژه‏ای برخوردار اند. در دوره‏های که ملل مختلف دنیا برای زن ارزشی قائل نبودند و او را موجود پست و بی‏ارزش میدانستند، اسلام با طلوع خود، به زن ارزش و اعتبار بخشید. تا جایی که زن رسما در تمام معادلات مهم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و نظامی شریک مردان و در کنار مردان قرار گرفت در واقع همان کرامتی انسانی از دست رفته خود را باز یافت، چرا که اسلام تفاوت میان مرد و زن قایل نشده است، به طور یک‏سان از حقوق انسانی برخوردار است، تا جایگاه و مقام و کرامت انسانی آنها حفظ گردد. کرامت به معنای بزرگواری و دوری از پستی و فرومایگی است و منظور از حفظ کرامت زن، حفظ ارزش و منزلت اوست. از آنجایی که مکاتب مختلف، اسلام را متهم به بیتوجهی به زن میکنند و معتقدند در اسلام به زن به عنوان موجودی پست نگریسته شده است، این در حالی است، اسلام برای زن و مرد ارزش یک‏سان و هر دو را شایستة کرامت دانسته اند و تنها عامل برتری آن‏ها تقواست.
مولفه‏های حفظ کرامت زن در اجتماع
الف ) حفظ کرامت خود در اجتماع : مهم‏ترین وظیفة زنان هنگام حضور در جامعه، رعایت عفت و پاکدامنی است. حفظ عفت و پاکدامنی، عامل ارزشمندی زنان و شخصیتدهی به آنان است، بیعفتی زن خیانت به همسر است؛ زیرا حفظ عفت زن، حق مرد است و زنانی که خود را به دیگران مینمایانند به همسر خود خیانت کرده اند. اعمال منافي عفت، موجب بيارزشي زنان است که خودی زنان عامل و زمینه‏ساز آن عمل است، در واقع خود زنان در این مورد موجب نابودى كرامت و ارزش خود است.

ب) حفظ کرامت زن در اجتماع
مهمترین نیاز زنان هنگام حضور در جامعه، امنیت و آزادی است. اسلام برای تأمین این خواستة زنان، ضمن آن که زنان را مقید به رعایت حفظ عفاف کرده است، با دستورات خود مردان را نیز ملزم به حفظ عفت و پاکدامنی کرده است و در موارد متعدد، آنان را از نگاه آلوده به زنان برحذر داشته است. کنترل نگاه ضمن تأمین نیاز زنان به امنیت، عامل عفاف آنان است؛ زیرا گاهی مردان با نگاههای آلودة خود، موجب انحراف زنان میشوند؛ در حالی که اگر نگاه خود را کنترل میکردند، زنان دچار لغزش نمیشدند و از حفظ عفاف و کرامت خود دور نمیشدند.

ضرورت مباحثی در این مقوله
در باب ضرورت بحث نیز توجه به چند نکته این ضرورت را بهتر مشخص می‏کند. نخست: امرروزه مبا حث مربوط به زنان یکی جدی‏ترین و پر چالش‏ترین موضوعات است که فراروی ادیان و مذاهب قرار دارد و دین اسلام نیز از این امر مستثنا نیست بدیهی است یکی از راه‏های تبیین دیدگاه‏های اسلامی، بررسی دیدگاه اسلام شناسان است. دوم: با مروری بر وضعیت مباحث زنان در افغا نستان طی چند دهه گذشته، هم‏چنین با توجه به عواملی چون ژرفا و پهنا یافتن تحولات اجتماعی و گسترش ابزارهای اطلاع رسانی، می‏توان پیش‏بینی کرد که این مباحث در آینده‏ای نه چندان دور با شتاب و گستره‏ای بیشتر در جامعه ما مطرح خواهد شد و اندیشمندان دیار ما، به ویژه مبلغان و مدافعان دین را چاره‏ای نیست جز آن که به طور جدی وارد این عرصه شده و ضمن معرفی دیدگاه‏های دینی، به پرسش‏های مطرح پاسخ دهند. سوم: باید توجه داشت باورمندی به اندیشه‏های بزرگان به معنای بی‏نیازی این دیدگاه‏ها از معرفی و بررسی‏های تطبیقی نیست. امروزه در معرکه آرا و اندیشه‏های گوناگونی که هر لحظه بر شمار آن‏ها افزوده شده و به آسانی در دست‏رس افراد قرار می‏گیرد، هم‏چنین با توجه به شباهت ادعاها در عرصه دفاع از حقوق زنان، یک مبلغ دینی به شرطی می‏تواند در ابلاغ رسالت الهی خود موفقیتی جدی داشته باشد که از یک طرف با گفتمان‏ها و خردهگفتمان‏های موجود در این عرصه آشنا باشد و از طرف دیگر بتواند با حضور در میدان رقابت دیدگاه‏ها و کاستی‏های دیدگاهی رقیب را به خوبی تبیین کند. چهارم: انجام پژوهش‏های تطبیقی در باره اندیشه‏های فمینیستی، زمینه نقد و بررسی هر چه بهتر آن‏ها را فراهم می‏کند. پنجم: از آن‏جا که زنان حدود نیمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند و با توجه به این که در سرنوشت جامعه نقشی تأثیر گذار دارند، هر گونه بررسی و تحلیل درباره آنان در واقع تأمل و اندیشه درباره سرنوشت امروز و فردای جامعه ما خواهد بود.

آراسته شدن زنان به سلاح علم و اخلاق
تأکید بر کسب علم و آراسته شدن زنان به مکارم اخلاقی و ارزش‏های اسلامی در مقاطع مختلف، افزایش زنان فرهیخته و تحصیل کرده و راه یافتن آنان به برخی از رده‏های مدیریتی  است، گو آن که هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه‏های نرفته بیساری در پیش است. با توجه به مطالب فوق درونی کردن کرامت زن را محصور در کارهای شکلی ظاهری نمی‏توانیم و بیش از هر چیز به تغییرات معرفتی و فرهنگی توجه باید داشت، چرا که ما معتقد هستیم که اگر فرهنگ درست شود جامعه نیز قابل درست شدن است.

تساوی بودن زن و مرد از نظر انسانیت
اعتقاد به تساوی زن و مرد از نظر انسانیت در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل ، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن و در تمام  جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد. زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سر نوشت و فعالیت‏های خود را انتخاب کند؛ زیرا هر دو انسانند. همین طور مسائل اخلاقی و معنوی به اساس انسانیت انسان مربوط به خودی آن‏ها است.

نقش سازندگی زن درجامعه
تأکید بر نقش زن در جامعه و تمدن‏سازی، برای زنان شأن و شخصیتی والا و نقشی بزرگ حتی بزرگ‏تر از نقش مردان در جامعه قائل و متصور است. به عنوان مثال زنان را مبدأ همه خیرات و همه سعادت‏ها دانسته و سعادت و شقاوت جامعه را وابسته به آنان می‏دانند. به راستی اگر زن‏های انسان‏ساز از ملت‏ها گرفته شوند، ملت‏ها به شکست و انحطاط دچار خواهند شد.

پیامدهای در تقابل قرارگرفتن زن  و مرد در اجتماع
مخالفت با زمینه‏های تعرض به کرامت زنان به اموری که موجب نابسامانی‏های اجتماعی می‏شود و زمینه تهدید کرامت زنان را فراهم می‏کند، هرچند که این به معنای اختلاط زنان و مردان به معنای لغوی آن نیست. ولی این امر سبب می‏شود که خیلی از کارها مختل گردد چرا که نصف از جامعه را نادیده پنداشته است، زنان همواره در تاریخ پشتوانه‏ای قوی برای مردان بوده که به گواهی تاریخ کم نیست که زنان همه همواره تاریخ ساز بوده است.

چرایی نادیده گرفتن کرامت زنان در افغانستان  
با توجه به ارزش‏گذاری که اسلام به زنان قائل است، کشور ما که داعیه‏دار آن به حساب می‏آید بیشتر محو در رسم و رسومات کهنه و فرسوده و بدون پشتوانه عقلی و شرعی پابند مانده است؛ در حالی که به اعتقاد ما دین اسلام همه ارزش‏های والا را به قشر عظیم از جامعه، به زنان قائل است را فراموش کرده ایم. لذاست که امروزه بیشترین کم‏لطفی و بی‏احترامی به دوده عظیم جامعه صورت می‏گیرد و در واقع تمام حقوق اولیه از آن‏ها سلب گردیده است. در بیشتری از ولایت‏ها هنوز زنان با عزت ما محروم از دید بازید فامیل‏های نزدیک است چه رسد در اجتماع، در خیلی از ولایت‏ها مردان حق رأی دادن و کاندید شدن را به زنان نمی‏دهد و آن‏ها حق تعیین سرنوشت خود و آینده هم‏نسلان خود را ندارد و حتی گرفتن تذکره که حق مسلم هر فرد است برای هویت‏بخشی فرد آن‏ها از آن محروم است بعضا در بخشی از ولایات حتی حق تعلیم از آنها سلب گردیده است، این موارد که رابطه نزدیک با کرامت انسانی انسان دارد در جامعه امروزی ما از خیلی عظیمی از جامعه نا دیده گرفته شده است، امید که روزی فرا برسد که تمام زنان این سرزمین به تمام حقوق خود نائل آیند.

دیدگاه شما