صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازاریابی شبکه‌ای یادزدی شبکه‌ای

-

بازاریابی شبکه‌ای  یادزدی شبکه‌ای

بازاریابی شبکهای که فعلا در افغانستان سروصداهای ایجاد کرده و بحث محافل جوانانی شده که میخواهند یک روزه پولدار شوند چیست، چگونه توانسته این همه برای خود جا باز کند و واقعا چرا نیاز داریم از آن دوری کنیم؟
در اوایل شرکتهای هرمی در چندین کشور  شکل گرفت، شرکتهای که به اعضای خود حق کمیسیون میدادند تا افراد جدید را وارد شرکت کنند، این شرکتها در اکثر کشورها غیرقانونی هستند چرا که آنها محصولی را به فروش نمیرسانند و تنها در برابر جذب افراد پول میدهند و در نهایت فرو خواهند پاشید و وقتی که هرم از بین رفت بدون عدهای اندک افراد که در راس هستند دیگران سودی نخواهند برد.
ایده بازاریابی شبکهای هم از شرکتهای هرمی سرچشمه گرفته و در روسیه توسط یک شرکت دوچرخه سواری استفاده شد آنها برنامه ترتیب دادند که مشتریان با پرداخت ده روبل به جای پنجاه روبل صاحب دوچرخه شوند اما با این شرط که چهار مشتری دیگر را برای شرکت معرفی کنند، ولی فروش این شرکت به سرعت رو به اشباع رفت، هم اکنون این شرکتها در اکثر کشورها مانند روسیه، فرانسه و ایران غیرقانونی تلقی شده و ممنوع میباشند.
بازاریابی شبکهای
بازاریابی شبکهای یکی از زیر مجموعههای رشته بازاریابی است که کانال فروش خود را بر شبکههای انسانی و اجتماعی استوار کرده است، اما در افغانستان از آن به عنوان ابزار برای فروش نه، بلکه خودش به یک کسبوکاری تبدیل شده است که کاملا برخلاف مفهوم بازاریابی شبکهای عمل میکنند.
نتورک مارکیتینگ یا بازاریابی شبکهای برای بار اول در دهه 1940 میلادی در کشور آمریکا ایجاد شد، کارکرد این شرکتها به گونه است که برای عضو شدن ابتدا یک محصول را باید خریداری کنید، بعدها شما میتوانید افرادی را به عنوان زیردست و زیرمجموعه جذب کنید که برای این کار باید بخشی از محصولات یا خدماتی که شرکت ارایه میدهد را به آنها بفروشید، آنها هم به همین ترتیب افرادی را وارد زیرمجموعه خود میکنند، این جریان همین قسم ادامه دارد و فرد بالادست از فروش افراد زیرمجموعههایش کسب درآمد میکند.
چرا نباید وارد این شرکتها شویم؟
در کتاب موج چهارم ریچاردو پو میگوید که احتمال شکست شرکتهای بازاریابی شبکهای در دو سال اول فعالیتشان بیشتر از پنجاه درصد است، همچنان «یواسای امروز» در مقالهای برای شبکههای بازاریابی شبکهای میگوید که اگر قبول نکنیم که پول درآوردن از این شرکتها ناممکن نیست میتوانیم بگوییم که خیلی دشوار است تا بتوان از این طریق صاحب اندک پولی شد.
دلایل عدم ورود در این شرکتها:
شما مصرف کننده هستید نه کارمند!. این شرکتها اینگونه عمل نمیکنند که به شما محصولی بدهند که شما بفروشید، بلکه در عوض اولین کار که برای وارد شدن در این شرکتها باید انجام بدهید این است که شما باید محصولی را خریداری کنید. و بعد افراد دیگری را عضو کرده و محصول را به آنها به فروش برسانید، که این خوددارای نقص است شما چرا باید برای خودتان رقیب ایجاد کنید و فردی را که کالا همسان شما را می فروشد عضو کنید؟ شما را شرکت استخدام نمیکند بلکه یک مصرفکننده دیگر شما را استخدام میکند و چرا آنها برای خود رقیب ایجاد میکنند؟ آیا این تجارت معقولی است که به مدیران فروش پاداش داده و برای اضافه کردن رقیب ترغیبشان میکنند؟
تضاد میان درآمد منفعل و درآمد فعال
یکی از نقصهای دیگر این شرکتها تعهد به درآمد منفعل است طوری که اگر شما افراد زیادی را به عنوان زیرمجموعه استخدام کنید، شما بدون اینکه کار دیگری انجام دهید درآمد میداشته باشید، لذا شما باید اصولا افرادی استخدام کنید تا برای شما درآمد منفعل ایجاد کند، بنابراین قرار است چه کاری را انجام دهید فروش یا استخدام افراد؟ اگر بازاریابی شبکهای برای فروش کالاهاست پس چرا تمام الگوهای این شرکتها بر اساس استخدام افراد بیشتر است؟
شعارهایی تحقق نیافتنی
در کل تمام افراد که وارد این کار میشوند جوانانی هستند که خواهان پولدار شدن یکشبه هستند و میخواهند در زودترین فرصت ممکن پولدار شوند، دانشجویان و اشخاص که تازه فارغالتحصیل شدهاند، همچنین جوانان که طاقت زحمت کشیدن زیاد را ندارند طعمه این شرکتها میشوند. برخلاف این که ادعا میکنند که «این کار وقتگیر نیست و هر قدر که وقت بگذاری کفایت میکند»  شما باید برایش تمام روز را ضایع کنید پیش همه بروید تا زیرمجموعه شما شوند مالکیت و درآمد ثابتی ندارید و برای تیمسازی سراغ افراد درجه یک و دوستان صمیمیتان میروید، و اگر آنها جواب رد به شما بدهند رابطه شما آهسته آهسته خدشهدار میشود.
نمونههای از این شرکتها
هربالایف: این شرکت در سال 2016 توسط کمیسیون فدرال تجارت دوصد ملیون دالر جریمه شد در اعلامیه کمیسیون آمده « کسب درآمد به واسطه فروش محصولات هربالایف غیرممکن است» این شرکت وعده داد تا سیستم تجارت خود را تغییر دهد اما در سال 2019 دوباره به دلیل گمراه کردن سرمایه گذاران جریمه بیست ملیون دالری به کمیسیون بورس و اوراق بها دار آمریکا پرداخت کرد.
شرکتهای ادووکر، نکسیام، ویما نمونه از شرکتهای هستند که به دیل استفاده از این سیستم جریمه و بسته شدهاند چرا که اساس تجارت آنها سوء استفاده از جوانان بود.
نتیجهگیری و راهحل
شرکتهای بازاریابی شبکهای با وعده موفقیت و داشتن زیرمجموعه برای افراد شروع به کار میکنند حتی اگر همه چیز خوب پیش برود و تعداد زیرمجموعهها هر روز بیشتر شود تا این که فروشندهها با حالت افزایش تصاعدی به حد نهایی خود برسد، در نهایت دیگر فردی برای جذب کردن در زیرمجموعه نبوده و شرکت با مجموعهای از فروشندگان که در کوشش فروش و جذب افراد جدید هستند باقی میماند اما خریداری وجود نداشته چرا که خریدارها به فروشنده تبدیل شده اند لذا این شرکتها محکوم به شکست بوده و تنها اندک محدود افراد که در سطح بالا شرکت قرار دارند سود کرده و متباقی افراد ضرر مطلق!
همچنان در بازاریابی شبکهای هیچ کالا یا ارزش افزودهای تولید نمیشود، بلکه فقط یک کالا دستبهدست میشود و افراد هم مانند یک دلال باعث ترویج مصرفگرایی میشوند یگانه راه به سود رسیدن شما زیرمجموعه گرفتن است نه خلق ارزش. لذا در عوض ضایع کردن وقت خود در این کار باید در فکر  یادگرفتن مهارتهای واقعی و کاربردی باشید چرا که کار واقعی نیاز به دانش، مهارت و تلاشهای بلند مدت دارد.
یکی از دلایل روی آوردن مردم به این شغلهای کاذب، بیکاری، تنگدستی و ناآگاهی است. از این رو دولت و سایر نهادهای ذیصلاح تلاش بیشتری در اشتغال جوانان کنند و از طریق رسانهها و کانفرانسها به مردم آگاهی داده شود تا طعمهای چنین مشاغل کاذب نشوند.

دیدگاه شما