صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

موضع طالبان در گفتگوهای صلح؛ از رؤیای قدرت مطـلقه تا حکومت بنیادگـرا

-

موضع طالبان در گفتگوهای صلح؛  از رؤیای قدرت مطـلقه تا حکومت بنیادگـرا

در ماه جاری علیرغم اینکه گفتگوهای صلح در دوحه قطر میان نمایندگان طالبان و زلمی خلیل زاد از سر گرفته شد اما بدون اینکه دلیل مشخص اعلام گردد این مذاکرات متوقفشده است.
نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات صلح افغانستان گفته است که ما به مرحله حساس رسیدهایم و با توافق صلح فاصله چندان نداریم.
از سوی دیگر سهیل شاهین سخنگوی طالبان به رسانهها گفته است که این گروه تا خروج کامل نیروهای بینالمللی از افغانستان، به نبرد مسلحانه و استفاده از خشونت ادامه خواهد داد و زمانی که نیروهای خارجی بهطور کامل افغانستان را ترک کنند، آنگاه این گروه با دولت افغانستان و سایر جناحهای داخلی در مورد صلح و آینده نظام سیاسی در کشور گفتگو خواهد کرد.
پرسش اینجا است که طالبان برای آینده نظام سیاسی کشور چه رؤیایی در سردارند که نیروهای خارجی مانع از تحقق آن پنداشته میشوند؟
برای یافتن پاسخ به این پرسش نیاز است که ابتدا جهانبینی گروه طالبان موردبررسی قرار بگیرد و آنگاه رؤیای طالبان و حضور نیروهای بینالمللی بهعنوان مانع در راستای اهداف طالبان مورد ارزیابی قرار گیرد؛
الف- جهانبینی طالبان: طالبان به لحاظ ایدئولوژیکی به یک جریان فکری بزرگ موسوم به بنیادگرایی اسلامی در ذیل شاخه سلفیسم قرار دارند که نگاه آنها را به جهان مدرن تیرهوتار نموده است. سلفیسم چالشهای موجود جهان اسلام را ناشی از فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام حقیقی و استیلای جهان غرب (مسیحیت) در سرزمینهای اسلامی میدانند.
طالبان برخلاف سایر بنیادگرایان اسلامی حوزه فعالیت خود را صرفاً جغرافیای افغانستان میدانند که این امر متأثر از بعد ناسیونالیسم قومی در این گروه است درحالیکه سایر بنیادگرایان مرزهای سیاسی دولتها را به رسمیت نمیشناسند و صرفاً مرز عقیدتی (ایمانی) را معیار رفتاری خود در نظر میگیرند.
گروههای تروریستی و ستیزهجو که در ذیل بنیادگرایی اسلامی فعالیت مینمایند در کل برای حل چالشهای موجود جهان اسلام به دودسته تقسیم میشوند. عدهای مانند اعضای القاعده بر آن هستند که باید ابتدا با جهان مسیحیت (آمریکا و اروپا) مبارزه کرد و سپس جهان اسلام را از لوث حکام مستبد و منحرف پاک نمود.
عدهای دیگر مانند داعش و جریانهای تروریستی دیگر بر آن هستند که باید ابتدا نارساییهای جهان اسلام را درست نمود و سپس علیه جهان کفر به جهاد پرداخت.
از دید این گروه ها ابتدا باید زمینه اصلاحات داخلی را فراهم نمود و آنگاه پس از حل مسائل جهان اسلام، باید به جهاد علیه تمامی غیرمسلمانان پرداخت تا زمینه گسترش اسلام در تمامی نقاط جهان فراهم شود.
طالبان به لحاظ فکری در وضعیت بین البینی قرار میگیرند. این گروه ازیکطرف متأثر از جریان بنیادگرایی سلفیسم هستند و از جانب دیگر نفوذ اسلام سنتی در آنها به حدی قوی است که نمیتوانند با سنتهای حاکم جامعه افغانی خداحافظی کنند.
طالبان علیرغم اینکه رؤیای برقراری شریعت افراطی را در سردارند، نیمنگاهی به جدال تاریخی قدرت در افغانستان دارند.
این جدال بر اساس خطوط قومیت (قبیله-طایفه)، زبان، مذهب و منطقه جغرافیایی ترسیمشده است که کماکان این وضعیت از نیمه قرن هجدهم به اینطرف در کشور جریان دارد.
الگوی حکومتی اکثریت بنیادگرایان جهان اسلام، نظام خلافت است که در آن مسأله قریشی بودن خلیفه وبرتری مطلق زبان عربی امر انکارناپذیر است؛ اما جهانبینی طالبان نه در ذیل خلافت گنجایش دارد و نه در ذیل نظام دموکراتیک قابلیت هضم شدن دارد.
طالبان به دنبال برقراری نظامی اسلامی (امارت) هستند که در آن قدرت بهطور مطلقه در دست یک شخص یا الیگارشی محدود است که به نیابت از خداوند به اعمال حاکمیتمی بپردازند.
وقتی به تاریخ معاصر افغانستان نگاه کنیم هرچند بهطور واضح نامی از نظام اسلامی نیست اما درواقع حکام مستبد گذشته افغانستان تمامی جنایات و سوء رفتارهای خود را در ذیل شریعت اسلامی توجیه و مشروعیت بخشی نمودهاند.
ب- نظام اسلامی یکپارچه: گروه طالبان از نیمه دهه 1990 به اینطرف تلاش نمودهاند که در افغانستان نظام سیاسی برقرار بسازند که بر تمامی قلمرو کشور تسلط داشته باشد و نحوه مشارکت در این حکومت بر اساس معیارهای قومی، زبانی و مذهبی باشد.
طالبان نمیتوانند الگوی موردادعای خود را در تاریخ صدر اسلام جستجو کنند زیرا در دوران خلفای راشدین، امویان و عباسیان نوع نظام سیاسی بهگونهای تعریف میشد که هرگاه طالبان آن را مدار اعتبار بدانند خودشان بهطور خود به خودی از دایره مشروعیت حاکمیت ساقط میشوند چون نه قریشی هستند و نه عربزبان. بر این اساس طالبان میکوشند به تأسی از نظامهای استبدادی صفویان، سلجوقیان و ترکان عثمانی نظام تک قومی-قبیله ای را برقرار بسازند و با لعاب اسلام سیاسی آن را مشروعیت ببخشند که مطلوبترین الگو برای طالبان امارت است.
طالبان در شرایط فعلی افغانستان که جناح های خارجی و داخلی متعدد در منازعه افغانستان دخیل هستند، نمیتوانند بهراحتی به این اهداف خود دست پیدا کنند.
طالبان هنوز اینگونه باور دارند که نیروهای بینالمللی مخصوصاً آمریکاییها اصلیترین مانع بر سر راه ایشان هستند.
ج- طالبان کسب قدرت را به از طریق نظامی ممکن میدانند: هرچند جنگ آمریکا در افغانستان نزدیک به دو دهه به طول انجامیده است و تمامی طرفهای درگیر در آن به این باور رسیدهاند که این جنگ راهحل نظامی ندارد. طالبان تا این قسمت ماجرا با سایر جناحها دیدگاه مشترک دارند اما آنها باورمند هستند که بهمحض خروج نیروهای بینالمللی، راه برای موفقیت نظامی آنها فراهم خواهد شد.
طالبان اینگونه محاسبه نمودهاند که در نبود نیروهای بینالمللی دولت افغانستان بهتنهایی قادر به دفاع از خود نیست. طالبان در قبال دولت فعلی افغانستان همان محاسبه دولت داکتر نجیب رادارند.  در آن زمان مجاهدین بهتنهایی عامل فروپاشی نظام سیاسی مستقر نبودند بلکه عصبیتهای قومی و منطقهای باعث شد که حکومت آنوقت افغانستان از هم بپاشد و اعضای حکومت بر اساس معیارهای قومی و زبانی بهسوی احزاب جهادی گرایش پیدا کردند.
طالبان اکنون عین محاسبه رادارند که در نبود نیروهای بینالمللی، حکومت افغانستان قادر نخواهد بود که وحدت درونی خود را حفظ کند و این وضعیت به نفع طالبان خواهد بود زیرا آنها علم بردار جنگ قومی و زبانی خواهند شد که درنتیجه فروپاشی حکومت به نفع آنها رقم میخورد زیرا ازیکطرف حکومت افغانستان بهعنوان مانع از سر راه طالبان برداشته میشود و از طرف دیگر بخش از بدنه حکومت با طالبان همنوا خواهد شد که این امر طالبان را قادر میسازد که درنبرد با سایر جناحهای داخلی دست برتر پیدا کنند. بنابراین طالبان در شرایط فعلی نیروهای خارجی را مهمترین مانع بر سر راه خود میدانند و از همین رو تأکید دارند که تا خروج کامل نیروهای بینالمللی به خشونتورزی خود ادامه خواهند داد و پسازآن به گفتگوهای بین الافغانی شروع خواهند کرد.  این گروه بر این است که در نبود نیروهای بینالمللی اصلاً گفتگوی بین الافغانی در کار نخواهد بود زیرا شیرازه حکومت در نبود حضور خارجیها از هم خواهد پاشید و آنگاه زمینه یکه تازی این گروه فراهم میشود.

دیدگاه شما