صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۴ سرطان ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اقتصاد اِشپیلی در افغانستان - قسمت دوم و پایانی

-

اقتصاد اِشپیلی در افغانستان - قسمت دوم و پایانی

در مقاله قبل بیان کردیم که برای مبارزه با فساد، راههای وجود دارد که شرط لازم تحقق همه آن راهها شفافیت اطلاعات است. شفافیت اطلاعاتی که تنها در سایه کمک و نظارت همگانی مردم ایجاد خواهد شد. به عبارتی هر کسی در هر مقام و پستی که باشد به حیث یک شهروند مسئول می تواند گزارشات تخلفاتی را که می بیند در مرکزی به صورت ناشناس یا با کد مخصوصی ثبت نماید و مستندات را نیز به اشتراک بگذارد.
کمیته های مسئول نیز به پیگیری فساد از طریق اسناد می پردازد. بدین صورت بسیاری از فسادهای اداری و رفتاری در طبقات مختلف جامعه از بین می رود. در نهایت در بلند مدت باعث کاهش فساد بدون هزینه و رونق اقتصاد و کسب و کارهای خرد و کلان خواهد شد.
به عبارتی شرط لازم و کافی برای تحولات اقتصادی و اجرای پالیسی های توسعه ای و انکشافی داشتن اطلاعات می باشد. پنهان کاری، نبود اطلاعات یا غلط بودن اطلاعات یا ناقص بودن اطلاعات باعث عدم موفقیت پالیسی های اجرایی و انکشافی در کشور می باشد. طرح مبارزه با فساد به عنوان طرح اجتماعی و مردمی با محوریت اقتصاد اشپیلی یا سوتی مطرح می باشد. مبارزه با فساد و شفافیت اطلاعات تنها راه توسعه سریع اقتصادی می باشد. توسعه اقتصادی به عنوان تنها رکن تغییر وضعیت فعلی و رسیدن به وضع مطلوب می باشد.
در مقاله قبل به یک مورد از سه مورد در دسته بندی اقتصادی را بیان کردیم. اکنون به دو مورد دیگر خواهیم پرداخت که در صورت وجود فساد مردم و مسئولینی که در این حیطه هستند می توانند کمک و همکاری های خوبی در جهت از بین بردن آن نمایند.
2-فساد ناشی از خود مردم
به راستی نقش خود مردم در کاهش فساد در کشور افغانستان چیست؟
اگر بخاهیم به صورت سیستماتیک به این قضیه نگاه کنیم باید گفته شود که اقداماتی که برای حل مشکل انجام میدهیم، معمولاً خودشان ریشه مشکل هستند و مشکل را بزرگتر میکنند. به عنوان مثال دولت به شدت مشغول انجام اقداماتی درجهت کاهش فساد در افغانستان میباشد اما این اقدامات نه تنها نتیجه نداده است بلکه نتیجه عکس نیز داده است. تا زمانی که مدلهای ذهنی مردم عوض نشود و حاضر نشود که تصمیمات شجاعانه بگیرند، هرچقدر تلاش بیشتری برای حل این مشکل گرفته شود ابعاد بحران بزرگتر و به فساد بیشتری را شاهد خواهیم بود.
کشوری که  فساد را در کوچکترین فعالیتهای روزمره خود جای دادهاند و این موضوع چنان شایع و گسترده و به صورت عادی در می آید و مدلهای ذهنی مردم این کشور را شکل میدهند، ریشه کنی آن نیز در تصور شهروندان غیر ممکن مینمایند. این به معنای آن نیست که مردم افغانستان از آنچه که میگذرد باخبر نیستند بلکه آنها فقط نمیدانند که برای تغییر اوضاع چه باید کرد، مگر زمانی که اوضاع از حد تحمل بگذرد و مردم سر به شورش بردارند.
3-فساد ناشی از عوامل خارجی
بسیاری از افراد معتقدند که در شکلگیری فساد در افغانستان بسیاری از نهادهای خارجی و بینالمللی نیز تاثیرگذار بودهاند. بسیاری از این نهادها با آوردن پولهای زیاد در افغانستان و در اختیار گذاشتن این مبالغ به دست افراد غیرتوانمند و فاسد زمینه ساز شکلگیری فساد در افغانستان را ایجاد کردهاند.
آمارهای جالبی مخصوصاً در رابطه با جامعه جهانی و نیروهای خارجی وجود دارد. به اعتقاد مردم تنها 35 فی صد از مردم بر این باور هستند که جامعه جهانی علاقهمند مبارزه با فساد است. این در حالی است که 49 فیصد مردم بر این باور هستند که جامعه جهانی حامی مقامات صادق حکومتی نیستند و نزدیک به دو سوم مردم بر این باور هستند که هیچگاه  نشنیدهاند که یکی از اعضای جامعه جهانی بر ضد فساد صحبت کنند( گزارش دیدهبان جهانی، 2016).
چنین روند نزولی میتواند بیانگر ایجاد مشکلات دیگری در زمینههای مختلف باشد.
جامعه جهانی غالباً امنیت را بیشتر از مبارزه با فساد در اولویت قرار داده اند و حمایت خود را از افرادی که در راه مبارزه با طالبان قدم بر میدارند اعلام میکنند و هنگامی که همین افراد در جهت رسیدن به قدرت و ثروت بر مردم ظلم  مینمایند، باعث میشود که زمینه طوری فراهم شود تا مردم خشم خود را در برابر حامیان بینالملی جنگ سالاران نشان دهند.
گستردگی مبارزه با فساد
با نظری اجمالی به عملکرد ادارات به عنوان مجریان قانون، متوجه میشویم که گستردگی بیش از حد دستگاههای دولتی و بیکاری مزمن موجود، بستری مناسب برای رشد فساد در آنها شده است، به گونهای که در اغلب ادارات تعداد کارمندان به هیچ وجه با کار حاصل از عملکرد آنان، تناسب منطقی نمییابد، همچنان که  سطح درآمد افراد شاغل در ادارات به عنوان کارمند با سطح درآمد برخی مشاغل آزاد که با کمترین تلاش، بیشترین سهم از درآمد ملی را تصاحب میکنند  نیز هیچگونه تناسبی ندارد.
از منظری دیگر، وجود فساد موجود، زندگی سالم را بر افراد و آحاد ملت، آنچنان پرمشقت و گاه غیرممکن میسازد که اگر بگوییم برخورد با موانع، موجب اتلاف بیش از 80 فیصد از انرژی جامعه میگردد، سخن به گزافه نگفتهایم.
میتوان فساد را مانند بیماری ایدز تصور کرد. با این تفاوت که ایدز به سیستم ایمنی بدن حمله میکند ولی فساد به سیستم ایمنی جامعه و لذا فعالیت سالم و روان جامعه را مختل میکند.
در گزارشی که سازمان دیدهبان افغانستان ارایه کرده است بیان شده است که از جمله دلایل مهم روی آوردن مردم افغانستان به فساد، عدم وجود راههای دیگر برای تامین خدمات مورد نیازشان میباشد. در حالی که بدون پرداخت رشوت، حتی سادهترین وظایف هم برای آنها در مدت زمان متوقع بسیار دشوار میباشد.
براساس بررسی بانک جهانی، میزان رشوهخواری سالانه در جهان به تنهایی بیش از یک هزار میلیارد دلار است.
همچنین مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرده است که ارزش بیش از ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان از فساد ناشی میشود. براساس تحلیل بانکجهانی اگر کشورهای در حال توسعه بتوانند فسادشان را کنترل و قانون را بهدرستی اجرا کنند، درآمد سرانهشان در طولانی مدت تا ۴ برابر افزایش پیدا خواهد کرد و بهطور میانگین سالانه در بخش کسبوکار تا ۳ درصد رشد خواهند داشت.
فساد در کشورهای در حال توسعه آسیایی بهروش زندگیشان تبدیل شده است و براساس بررسی سازمان شفافیت بینالملل در سال ۲۰۱۱، حدود ۶۶ درصد از مردم بنگلادش و ۵۴ درصد از مردم هند در هر ۱۲ ماه یکبار رشوه پرداخت میکنند و ۶۲ درصد روند توسعه فساد در کشورهایشان را افزایشی میدانند.
براساس تحلیل بانکجهانی اگر کشورهای در حال توسعه بتوانند فسادشان را کنترل و قانون را به درستی اجرا کنند، درآمد سرانهشان در طولانیمدت تا ۴ برابر افزایش پیدا خواهد کرد و بهطور میانگین سالانه در بخش کسبوکار تا ۳ درصد رشد خواهند داشت.
در نتیجه شاخصهای اجتماعی اقتصادی مانند مرگومیر نوزادان میتواند تا ۷۵درصد کاهش پیدا کند. مطالعات نشان میدهند که فقرا، قشری هستند که بیشتر از همه هزینه ناشی از فساد را تحمل میکنند. درواقع فساد نه تنها باعث میشود فقرا نتوانند کالای مورد نیاز خود را تهیه کنند، بلکه نابرابری در درآمدها را نیز افزایش میدهد.
فساد در کشورهای در حال توسعه مقامات دولتی را تشویق به زیرپا گذاشتن قوانین محیطزیست میکند. پروژهها بدون توجه به شرایط محیطی با تقلب پیش میروند و فقر زیستمحیطی را ایجاد میکند. در چین، فساد و عدم رعایت قوانین یکی از دلایل اصلی رشد جمعیت است.

دیدگاه شما