صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ابتکار صلح و پاسخ طالبان

-

 ابتکار صلح و پاسخ طالبان

این برای بار اول نیست که دولت افغانستان از طالبان دعوت میکند دست از جنگ بردارند، اما گفتگوهای صلح همواره به خاطر نبود اعتماد بین طرفین مذاکره بی نتیجه میماند. دهه گذشته شاهد ارائه چندین ابتکار صلح از سوی حکومت افغانستان بود و هدف عمده از صلح با طالبان پایان دادن به کمپاین نظامیو متقاعد کردن آنها برای ترک خشونت عنوان میشد. مذاکرات گذشته از فقدان انگیزه لازم و تلاشهای واقعی رنج میبرد. از سوی دیگر، گرچه تمرکز اصلی طالبان بر حفظ کمپاین نظامیدر برابر فشار نظامیآمریکا است، ولی گه گاهی به گفتگوهای صلح نیز تمایل نشان داده اند. افتتاح دفتر سیاسی در قطر و اشتراک در مذاکرات دو مرحله ای بخشی از همین استراتژی به شمار میرود.
وقتی طالبان گفتگو با حکومت رئیس جمهور قبل یعنی حامد کرزی را رد کردند، گامهای برداشته شده به سمت صلح دچار وقفه گشت. حامد کرزی بسته پیشنهادی صلحش را با انجام سلسله اقداماتی ارائه کرد: برگزاری اجلاس بزرگ صلح در سال 2010 و سپس لویه جرگه در سال 2011. هدف کرزی از تشکیل شورای عالی صلح در جون سال 2010 ایجاد چارچوب مشورتی بود که در آن عموم افغانها بتوانند دیدگاه خود را راجع به اتحاد و آشتی با طالبان بیان دارند و همچنین توافق ملی و بین المللی در این راستا حاصل شود. در برنامه آشتی و همبستگی ملی، محور همبستگی خلق انگیزه برای گروههای مخالف دولت برای خروج از بیعت با طالبان بود؛ محور آشتی به دنبال عفو رهبران طالبان و پیشنهاد مناصب سیاسی به آنان بود تا از این طریق بستر ورود آنها به جریان سیاسی غالب فراهم شود. برنامه صلح و همبستگی ملی کرزی که مورد حمایت صد در صد آمریکا نیز قرار گرفت، در صدد آن بود که در اجتماع موقعیت قابل احترامیرا برای طالبان ارائه کند، البته مشروط به آن که از پیمان با القاعده خارج شوند، دست از خشونت بردارند و اهداف سیاسی شان را در چارچوب قانون اساسی افغانستان دنبال نمایند.
پیشنهاد عفو و مشارکت در قدرت همراه با حذف نام سران طالبان از لیست سیاه تروریزم صورت گرفت. اما طالبان با از سرگیری حملات علیه حکومت به کلیه ابتکارات کرزی نه گفتند. به عنوان مثال، رئیس شورای عالی صلح، برهان الدین ربانی رئیس جمهور سابق و یکی از رهبران مورد احترام مجاهدین، چند هفته پس از برگزاری لویه جرگه در سال 2011 به دست طالبان ترور شد. ماهیت سطحی و متناقض ابتکارات فوق، در کنار فقدان یک استراتژی منسجم، هماهنگی ضعیف بین حکومت افغانستان و نیروهای بین المللی و غیبت شفافیت در پروسه، به شکست کلیه تلاشهای مصالحه ختم شد.
یکی دیگر از عوامل پیچیدگی فرایند صلح، مشکل شکافها و مرزبندیهای عمیق و دیرینه قومیدر این کشور است.
پیشنهاد رئیس جمهور غنی و پاسخ طالبان
ترتیب دور دوم پروسه گفتگوهای صلح در 28 فبروری 2018 داده شد. ابتکار صلح به رهبریت افغانها موفق شد نزدیک به دهها کشور و سازمان بین المللی را به منظور ترسیم مسیر صلح پایدار برای افغانستان گرد هم آورد. هر چند میدان دار اصلی جنگ –طالبان- در اجلاس فوق حاضر نشدند، این باعث نشد دولت افغانستان از تقدیم بی قید و شرط شاخه زیتون به آنها خودداری کند. به امید کشاندن طالبان به پای میز مذاکره، رئیس جمهور غنی نه تنها طالبان را از نظر سیاسی به رسمیت شناخت و به آنها وعده مشارکت در قدرت داد، بلکه با یکی از درخواستهای همیشگی شان مبنی بر بازنگری قانون اساسی نیز موافقت کرد. اکنون آستانه گفتگوهای صلح در پایین ترین سطح توقع از طالبان قرار دارد: ترک جنگ. اعلام برجسته فوق از سوی رئیس جمهور غنی بلافاصله پس از درخواست مذاکره با ایالات متحده از سوی طالبان صورت گرفت.
برخی از اجزای بسته پیشنهادی رئیس جمهور غنی آشنا هستند، اما روی هم رفته اقدامات اعتمادساز بی قید و شرط و جامعی را به وجود میآورند که هدف آن سازش با گروههای شورشی است. پیشنهاد فعلی با طرحهای ناموفق پیشین از چند نظر متفاوت است. طبق فرمول بندی سابق، طالبان باید بین جنگ و صلح یکی را انتخاب میکردند؛ دعوت جدید بدون پیش شرط است و برای جواب دادن طالبان محدودیت زمانی وجود ندارد. اصرار دولت قبلی افغانستان بر پذیرش قانون اساسی از سوی طالبان یک مانع عمده بر سر راه صلح به شمار میرفت؛ رئیس جمهور غنی با صراحت خاطر نشان ساخت که مشابه سایر اسناد، قانون اساسی نیز محکوم به اصلاح و تعدیل است. پیشنهاد فعلی در نوع خود میتواند یک استثنا باشد چون در آن از طالبان خواسته شده اگر میخواهند به عنوان یک گروه مشروع سیاسی به کار خود ادامه دهند، باید نقش بارزی در برقراری صلح در یک کشور در حال جنگ ایفا کنند.
رهبری ارشد طالبان در واکنش به این پیشنهاد هیجان زده عمل نکرد، چون رفتار عجولانه از نظر آنها به رسمیت شناختن آشکارای دولت افغانستان بود. با این وجود برخی از شاخههای طالبان در تعقیب گفتگوهای صلح از خود علاقمندی نشان داده اند. وزیر دفاع جیمز متیس بیان داشت که برخی از گروهها در درون طالبان یا به این پروسه ملحق شده اند و یا هم نسبت به مذاکرات با دولت افغانستان علاقه مندند.
افزون بر این، طالبان سکوت خود را در قالب ترک موقتی خشونت به نمایش گذاشتند. در پاسخ به پیشنهاد جدید یکی از رهبران مجاهدین و والی سابق شهر هرات محمد اسماعیل خان مبنی بر این که اگر طالبان راجع به پاسخ دادن به پیشنهاد صلح اشرف غنی نظر مثبتی ندارند، آنها میتوانند با مجاهدین سابق گفتگو کنند، سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد گفت: "ما از تمامیتلاشهایی که منجر به ختم بحران در این کشور شود حمایت میکنیم". این اظهارات که احتمالا بیانگر تمایل طالبان ولو از روی اکراه است، امید به نتیجه مذاکرات صلح را زنده نگه میدارد. اگر طالبان سرانجام برنامه کم نظیر و بی سابقه صلح رئیس جمهور غنی را بپذیرند، زمینه برای تعامل سالها در انتظار میان طالبان و حکومت کابل مهیا خواهد شد. اگر به پیشنهاد رئیس جمهور غنی بی اعتنایی شود، او در یافتن راه حل نظامیو اعمال خشونت علیه طالبان سازش ناپذیر مشروعیت سیاسی بیشتری خواهد داشت.
حمدالله محب در سفر اخیرش به نیویورک با یکی از رسانههای خارجی خاطر نشان کرده است که تصمیم ترامپ مبنی بر لغو مذاکرات با طالبان تصمیم خوبی است، زیرا روز به روز غرور طالبان نسبت به گذشته زیاد شد. آنها کم کم شعار پیروزی میدادند و فکر میکردند میتوانند افغانستان را تحت سیطره خود درآورند. طالبان دیگر آن اعتبار لازم را ندارند، بر سر مسائلی چون تقسیم قدرت با از درون با هم مبارزه میکنند. شاخههایی از این گروه مصروف استخراج غیر قانونی و از بین بردن جنگلزارهای طبیعی افغانستان اند. عده  ای هم با دستور اربابان خارجی شان با نیروهای افغان میجنگند. عملکرد طالبان با گفتههایشان در تناقض است. آنها علیه اشغالگران نمیجنگند، آنها هر روز از شهروندان افغانستان جوی خون جاری میکنند.

 

دیدگاه شما