صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگاه ابزاری اسلام آباد به روند صلح افغانستان

-

 نگاه ابزاری اسلام آباد به روند صلح افغانستان

پس از آن که گفتگوهای صلح میان آمریکا و طالبان لغو شد، طالبان تقریباً درصحنه رسانهای جهان به حاشیه رانده شد و برای اینکه بتوانند آمریکا را مجبور به ازسرگیری مذاکرات نماید به پایتختهای کشورهای منطقه سفر نمودند و با زبان تهدید بیان داشتند که آمریکا تاوان ترک مذاکرات را پرداخت خواهد کرد و دوباره مجبور خواهد شد که به مذاکره روی بیاورد. اخیراً نخستوزیر پاکستان بیان داشته است که طالبان خواهان صلح هستند. واقعیت امر نشانگر مسأله دیگر است؛ زیرا در هفته اخیر نهتنها از خشونتورزی طالبان کاسته نشده است بلکه بر میزان و اهداف آن نیز افزودهشده است. طالبان در هفته جاری کلاس درسی دانشگاه غزنی را هدف قراردادند که طی آن دهها تن از دانشجویان آن دانشگاه آسیب دیدند. هرچند درگذشته طالبان در باب قربانی شدن اشخاص غیرنظامی توسط این گروه چنین استدلال میکردند که نزدیکی مردم با وسایط نظامی باعث میشود که آنها از ناحیه حملات طالبان آسیب ببیند اما هدف قرار دادن دانشگاه نشانگر تعمد این گروه در هدفگیری غیرنظامیان و عدم پذیرش صلح از سوی طالبان است. وقتی این مسأله پرواضح است که طالبان خواهان صلح عادلانه نیستند و میخواهند اهداف شوم شان را بر مردم افغانستان تحمیل نمایند، پرسشی که به میان میآید این است که چرا عمران خان نخستوزیر پاکستان در تلاش است که طالبان را موجودات صلحطلب و خیر و خواه مملکت معرفی نماید؟
هند در جنوب آسیا با اقتصاد پویا و ارتش قدرتمند قویترین و اصلیترین دشمن پاکستان در منطقه دانسته میشود و از زمان جدایی این دو کشور در 1947 دشمنی و ناسازگاری میان این دو همسایه وجود داشته است. پاکستان برای تحقق اهداف خود همیشه در تلاش بوده است که از گروههای مذهبی رادیکال در منطقه مخصوصاً کشمیر و افغانستان استفاده نماید تا هند را ضربه بزند و دامنه نفوذ منطقهای هند را محدود نماید. اقدامات اخیر هند در کشمیر و ایالت آسام رویکرد ضد پاکستانی داشت و پاکستان در این راستا هیچ کاری نتوانست تا بتوان آن را اقدام چشمگیر و تلافیجویانه تلقی نمود. مذاکرات صلح افغانستان و جنگ طالبان در افغانستان آخرین کارت اسلامآباد در منطقه است که میتواند از آن به نفع خود استفاده نماید.
پاکستان از دهه هشتاد به اینطرف از جنگ و صلح افغانستان در رقابت بانفوذ منطقهای هند استفاده نموده است. میلیاردها دالر آمریکایی و کمکهای سعودی در دهه هشتاد از طریق نظامیان پاکستانی به مجاهدین اختصاص مییافت و شفافیت و پاسخگویی لازم در آنجا وجود نداشت و این فرصتی خوبی شد برای نوسازی ارتش آن کشور و سپس پیشبرد برنامه سلاح هستهای پاکستان. در اوایل هزاره سوم وقتی آمریکا به افغانستان حمله  نمود بار دیگر اسلام آباد سیاست دوپهلو را در پیش گرفت تا ازیکطرف کمکهای مالی آمریکا را به دست بیاورد و از طرف دیگر طالبان برای همیشه نابود نشوند زیرا اسلامآباد در رقابت دهلینو و تحتفشار قرار دادن مقامات کابل به آن نیاز داشت/ دارد. ازآنجاییکه آمریکاییها از جنگ طولانی در افغانستان خسته شدهاند و مردم افغانستان نیز در آرزوی صلح هستند، عمران خان بر آن است که بار دیگر برای اسلام آباد نقش محوری در این فرایند تعریف شود و پاکستان بهعنوان بازیگر اصلی و به عنوان کلیدی ترین متحد سیاستهای آمریکا در جنوب آسیا عمل نماید تا ازیکطرف از کمکهای مالی آمریکا سود ببرد و از طرف دیگر نوع نظام سیاسی جدید را در افغانستان بهگونهای رقم بزند که اسلامآباد در رقابت با دهلی جدید از آن استفاده نماید. اسلامآباد با استفاده از روند گفتگوهای صلح در افغانستان و مهار طالبان در این کشور میتواند منافع استراتژیک خود را به گونه ذیل تأمین نماید؛
الف- گفتگوهای صلح بهعنوان اهرم فشار: وقتی اسلامآباد به نیابت از امریکا مأمور پیش برد برنامه صلح آمریکا با طالبان در افغانستان شود، پاکستان طلاییترین فرصتی پیدا میکند تا از آن در شرایط بد اقتصادی و سیاست خارجی خود استفاده نماید. واقعگرایی محض در سیاست خارجی پاکستان حتی در قبال نزدیکترین دوستانش مانند ایالاتمتحده موج میزند. سیاستگذاران پاکستانی در دوران جنگ سرد از ژئوپلیتیک کشورشان بهره فراوان بردند و آمریکا مجبور بود در برابر خواست آنها در آن زمان لبیک بگوید و پاکستانیها خوب میدانستند که آمریکا نمیتوانند آن کشور را نادیده بگیرد. امروزه نیز اسلامآباد میداند که آمریکا بهتنهایی قادر به سرانجام رسانیدن برنامه صلح افغانستان نیست و بدون حمایت اسلامآباد این روند ناقص خواهد بود و ازاینرو در تلاش هستند که بار دیگر با آمریکا مانند دهه هشتاد برخورد نماید. مهمترین هدف پاکستان از اهرم فشار سازی گفتگوهای صلح افغانستان این است که آمریکا باید مانند گذشته به پاکستان کمک مالی هنگفت فراهم نماید و از جانب دیگر با توجه به نیازمندی آمریکا به اسلامآباد، از موقف پاکستان در قبال هند حمایت نماید. پاکستان بهتنهایی نمیتواند در رقابت با هند برگ برندگی داشته باشد و اسلامآباد گاهی خود را به پکن نزدیک میکند و گاهی به واشنگتن تا از حمایت مادی و معنوی آنها در رقابت با دهلینو استفاده نماید. اینکه عمران خان اعلام نموده است که طالبان خواهان صلح هستند، منظورش این بوده میتواند که تنها پاکستان است که میتواند طالبان را وادار به پذیرش برنامه صلح در افغانستان نماید چیزی که آمریکا تقریباً از انجام آن عاجز مانده است.
ب- طالبان بهعنوان جنگجویان نیابتی: وقتی سکان هدایت برنامه صلح افغانستان در دست اسلامآباد قرار بگیرد معنایش این خواهد بود که اسلام آباد بیشتر از گذشته در جنگ نیابتی هند و پاکستان در افغانستان نقش بازی نماید. با توجه به اهداف بلندمدت سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان، طالبان کسانی هستند که جنگ نیابتی اسلامآباد را در افغانستان بهپیش میبرند و نمیخواهند که دولت مرکزی قدرتمند در کابل شکل بگیرد تا مبادا در همسویی با  دهلی بر ضد اسلامآباد عمل نماید. اسلامآباد میتواند از طالبان بهعنوان ابزار در راستای مهار سیاست خارجی ناسیونالیستهای افغان مخصوصاً در قبال دیورند و به عقب راندن سیاستهای دهلینو در کشمیر استفاده نماید. همینکه طالبان به نبردشان بر ضد دولت افغانستان ادامه دهند، بهصورت خود به خودی ادعای ارضی بر پاکستان و دشمنی با آن کشور در منطقه توسط افغانستان به تعویق میافتد؛ زیرا مجال چنین امری برای دولتمردان افغانستان فراهم نمیشود. با توجه به این که منبع تربیتی و ایدئولوژیکی طالبان در خاک پاکستان قرار دارد، آن کشور بهراحتی میتواند از این گروه بر ضد منافع هند در افغانستان و یا حتی درنبرد های تروریستی کشمیر استفاده نماید.
بنابراین بر نخبگان سیاسی افغانستان است که در قبال مسأله صلح افغانستان و سیاست منطقهای این کشور مخصوصاً در قبال پاکستان از برخورد احساسی خودداری نماید.
با توجه با واقعیت موجود دشمنی مطلق با پاکستان نمیتواند در درازمدت برای افغانستان سود داشته باشد. برای رسیدن به صلح پایدار و کم کردن تنشهای منطقهای لازم است که تمامی منابع تنشزا در منطقه کاسته شود. ادعای مرزی افغانستان بر پاکستان مهمترین انگیزه در پیشگیری سیاست خصمانه اسلامآباد در قبال افغانستان است. ادعای ارضی ناسیونالیستهای افغان واقعیتهای موجود را در منطقه تغییر نخواهد داد و صرفاً دشمنی و بیثباتی را در منطقه مخصوصاً در داخل افغانستان تشدید خواهد کرد و خطا خواهد بود بدون تغییر در سیاست خارجی افغانستان مخصوصاً مسأله ادعای سرزمینی بر پاکستان، توقع داشته باشیم که اسلامآباد رویکرد دوستانه در قبال افغانستان در پیش بگیرد.

دیدگاه شما