صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

معیار های کاندید برتر وانتخاب بهتر، درانتخابات ریاست جمهوری

-

معیار های کاندید برتر وانتخاب بهتر،  درانتخابات ریاست جمهوری

  طی یک و نیم دهه اخیر چند انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی برگزار شد که در پیکارهای انتخاباتی شعارهای بسیار جذاب و فریبنده در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه گردید اما کمتر به این شعارها عمل گردید. عمل ننمودن به این وعدهها بعضاً ریشه ساختاری دارد و گاهی عوامل بینالمللی باعث می شود که چنین وعده ها عملی نشود. در برخی موارد  عمداً رهبران سیاسی حکومتی به وعدههای خود عمل ننموده اند. در دموکراسیهای باثبات وقتی افراد یا احزاب به وعدههای خود عمل ننمایند از طرف مردم مورد بازپرسی قرار میگیرند و بهراحتی نمیتوانند به قدرت بازگردند؛ اما پرسش اصلی اینجا است که چه عواملی باعث میشود نخبگان سیاسی در افغانستان از طوفان بیاعتمادی مردم در امان باشند و علیرغم گذشته نا درخشان بازهم به قدرت سیاسی دست یابند. انتخابات در افغانستان با همه فرازونشیب هایش به نقطه حساس و سرنوشت سازی رسیده است . مردم افغانستان برای انتخاب اصلح و شایسته درمقام ریاست جمهوری بعنوان رهبر حکومت آینده افغانستان درحال مشوره ورایزنی می باشد تا در صورممکن از حق طبیعی و مسلم خود«انتخاب کردن » به بهتیرین شکل ممکن استفاده نمایند .آنچه این انتخاب را دشوارتر و حساس ترنموده است، شرایط استثنایی کشوردر ابعاد امنیتی، اقتصادی (بیکاری و مشکل اشتغال)، بی اعتمادی عمومی نسبت به مدیریت وموفقیت های دولت درمبارزه با فساد اداری ، برخورد ملی باشهروندان ، میزان دسترسی به فرصت ها، عدالت اجتماعی از یک سو و فشارهای تبلیغاتی کاندیداها در جهت هدایت افکارعمومی به سمت و سوی تکت های مشخص انتخاباتی از دیگر سو می باشد. با همه موانع و چالشهای موجود، از جمله چالش امنیتی، اکثر مردم افغانستان در انتخابات شرکت خواهند نمود و علیرغم تهدیدهای امنیتی و نقایص فنی و اداری از جانب مدیران اجرایی انتخابات و تبلیغات هدفمند و توطئههای بازدارنده، مردم افغانستان سهم فعال و مشارکت چشمگیر خواهند داشت. در انتخابات ملی و سرنوشت سازی مثل انتخاب رهبری کشوربرای دوره دیگر با توجه به حساسیت موضوع، هم کاندیداها و تکت های انتخاباتی و هم مردم به عنوان طرف اصلی  وانتخاب کننده که این روزها قدر و منزلت بالای یافته اند ، باید براساس اصول و معیارهای مشخص و واضح با این پدیده مهم و آزمون تاریخی برخورد نمایند .
معیارها و برنامه های کاندیداها:
در انتخابات پیش رو گرچند زمان اندکی به آن باقی مانده است ، ولی کمترتکت انتخاباتی دیده می شود که شعارها، تبلیغات معیاری و برنامه های مشخص و کاربردی برای رهبری و مدیریت کشور در یک دوره دیگرداشته باشند، آنچه تا حالا دیده شده است چه درصفحات اجتماعی و چه دررسانه ها رویهی انتخاباتی مناسبی دیده نشده است جز منفی بافی ، فرافکنی و خودزنی و حتی فحاشی ها و تخریب های بی شمار یکدیگر بدون توجه به حرمت و شخصیت طرف مقابل و ملاحظهای افکارعمومی به نهایت درجهای رسوایی های تبلیغاتی دست زده اند درحالی که انتظار می رود کاندیداهای پیشتاز برای دوره حساس معرفی برنامه ها و پالسی های شان و تبلیغات بهتر به مردم و ارایه تصویرمثبت و قابل توجه و نمایش توانمندیهای لازم برای مدیریت دوره پسا انتخابات برنامه های مشخص و تدوین شده داشته باشند. از کارشناسان و مشاورین نیرومند و باتجربه دراین دوره بهره گیرند . ازفرصت های ممکن درفضای رسانه ای برای معرفی بهتر کاراکترهای سیاسی و اندیشه های مدیریتی خود استفاده بهینه نمایند پر واضح است که این تکت ها می توانست حداقل معیارهای ابتدایی و عمومی را، صرف نظر از ذایقه های سیاسی و گرایش های متفاوت اجتماعی براساس نیاز های ملی و درک وضعیت حساس کشور و اقتضای محیط و فضای انتخاباتی درمحورهای کلی زیر به بحث و برسی بگیرند :
الف – تغییر در نگرش انتخاباتی  :
نگرش به انتخابات، آنهم درسطح ریاست جمهوری باید ملی باشد. دردوره جدید باید رویهای جدید و مناسب شآن و قامت مردم افغانستان نشان داده می شد . وقتی شهروندان کشور از دریچه قومیت به مسائل ملی و کلان کشوری نگاه کنند، اشبتاهات رهبران قومی یا نادیده گرفته می شود یا این که بسیار کوچک نمایی می شود. عامل دوم تئوری توطئه است. از آن جایی که دخالت کشور های همسایه و قدرت های جهانی در تاریخ سیاسی افغانستان نقش بسیار پررنگ دارد، فرهنگ سیاسی افغانستان به گونه ای رقم خورده است که شهروندان در لایه های مختلف جامعه باورمند شده اند که قدرت های بزرگ سرنوشت و مناسبات سیاسی ما را تعیین می کنند. از این رو مسأله قومیت و تئوری توطئه به کمک نخبگان سیاسی میشتابد و کمتر کارنامه گذشته و برنامههای کلان ملی آنها در آینده مورد توجه قرار میگیرد. هر دو عامل، میتواند برای آینده نظام سیاسی کشور مخصوصاً مردم سالاری در افغانستان خطر ساز باشد
ب- امنیت :
یکی از چالش های کهنه و حل ناشده در برابر انتخابات و دولت پسا انتخابات مشکل امنیتی در سطوح مختلف داخلی ، منطقهای و بین المللی می باشد.  بزرگترین معضل و چالش در برابر هر دولتی درآینده افغانستان، نیز معضل و چالش امنیتی خواهد بود. دولتی که بتواند ضخم ناسور جنگ ها و نا امنی های نیم قرن اخیر در افغانستان را با هرفرمول و ابتکاری حل نماید  بدون شک در دیگرعرصه ها نیزتوفیقات لازم را به دست خواهد آورد. تا زمانی که شهروندان یک کشورامنیت کافی درزندگی ، تجارت و تردد درسطح کشورنداشته باشند، خود را شهروند و ذیحق در امورسیاسی، اجتماعی و اقتصادی نخواهند دانست و در امور سرنویشت ساز و حساسی مثل انتخابات سهم نخواهند گرفت.
علایم مشخص چالش امنیتی:
1.             وابستگی : مشکل امنیتی آفغانستان  نه تنها مداخلات خارجی و کشورهای همسایه و وابستگی به حمایت های امنیتی کشورهای حامی افغانستان می باشد که متاسفانه میزان وابستگی به قدرت های بزرگ دنیا و ناتو چه در بخش لجیستیکی، مشورتی وچه در بخش کمکهای مستقیم مالی و بودجهای درحدی می باشد که بدون کمک های حامیان خارجی، دولت افغانستان شاید توان اداره و تامین هرینههای یک ماهه ای نیروهای امنیتی خود را نداشته باشد.
2.             ساختار و آموزشهای مدرن : از دیگر مشکلات امنیتی، ساختار و آموزشهای لازم در بخش نیروهای امنیتی  میباشد. نیروهای امنیتی افغانستان که شامل نیروهای سه گانه «امنیت »، «پولیس» و «اردوی» ملی میباشد هرکدام شان نیاز ها و ضرورت های بی شماری دارند. این نیروها هرکدام شان به ساختارها و الگوهای خاصی تشکیلاتی، آموزشی و لجیستیکی نیازمند می باشند . مثلا در بخش امنیت چه پالسی و پلانی را دولت آینده برای آداره و آموزش این نیروها داشته باشد ؟، تاکنون ازتکت های برتر چیزی ارایه نه گردیده است
ج - صلح :
یکی ازبرنامه های کاندیداها باید شفاف نمودن پروسه صلح باشد . دوسیه صلح متاسفانه بسیار قطور، تاریک و مبهم می باشد. طرح صلح اززمان آغازین اش دردوره رییس جمهورکرزی تا کنون مبنی برایجاد دفترسیاسی برای طالبان با همکاری و پادرمیانی آمریکا که بتواند زمینه گفتگو و دیالوگ بین الافغانی را فراهم کند باعث تقویت و پیداکردن وجهه سیاسی طالبان گردید اما هیج گاه به نفع دولت افغانستان نبوده است. در پروسه ناکام صلح دولت و مردم افغانستان تحقیرگردید اما طالبان با حمایت دیگرکشورها و کوتاه آمدن برخی چهره ها و حلقات داخلی دارای اتوریته و منزلت بالاترسیاسی نشان داده شد اگر چنانچه برخورد غیرمترقبه ترامپ نمی بود سایه صلح کذایی بر پروسه انتخابات سنگینی می کرد و نماینده خاص آمریکا نیز اولویت را به پیشبرد صلح داده بود . یکی از برنامه های تبلیغاتی و برنامه های مهم دولت آینده باید سروسامان دادن به ساز و کار صلح با طالبان باشد. در اختیار گرفتن کلید صلح باید دربرنامه تیم پیشتازو دولت آینده باشد. به هر صورت، فروپاشی مذاکرات صلح میان ایالات متحده و طالبان فرصتی را برای دولت افغانستان فراهم نموده است تا طرف اصلی مذاکرات و تصمیم گیرنده اصلی در این بازی باشد. جایگاه حکومت افغانستان اما در شرایط پیش آمده میتواند خیلی مثبت ارزیابی شود. ارگ باید خود به دنبال ایجاد یک روند سیاسی سنجیده با طالبان باشد و توانایی حمل کلید صلح برای پایان بخشیدن به درگیریها در افغانستان را داشته باشد
د – بهبود اقتصاد و معیشت :
تیم ها نه تنها درشعار بل درعمل و برنامه تدوین شده و کارشده ، اول ازهمه طرح و پلان اقتصادی ملی داشته باشد. طرحی متناسب باساختار و زیربناهای اقتصادی توسط متخصصین و کارشناسان اقتصادی تهیه و تنظیم شده باشد. شعارهای فریبنده و هوایی تبلیغاتی دردی را دوا نمی کنند بلکه باعث افزایش توقعات بیجا و در نهایت سرخوردگی مردم و مخاطبین خواهد گردید.  اتنظارمی رود تیم های پیشتاز، دارای تیم خاص و سیاست گذاران اقتصادی دربخش های مختلف اقفصدی داشته باشد که براساس دانش روز اقتصادی و ساختارجامعه افغانی جوابگوی مشکلات روزافزون بیکاری، نبود فرصت های شغلی و عدم تضمین سرمایه گذاری ها دربخش های خصوصی و دیگر موارد اقتصادی باشد.

دیدگاه شما