صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تیم دولت ساز ؛مرجحات و ویژگی‌ها

-

تیم دولت ساز ؛مرجحات  و ویژگی‌ها

مقدمه: با شروع کمپاین انتخاباتی، تیم های قدرتمندکه شهروندان کشور تجربه حکومت و مدیریت آنان را دیدهاند و برخی از تیم های ضعیف ترکه شهروندان کشور تجربه مدیریت آنان را ندیدهاند، وارد عرصه مبارزات انتخاباتی شدهاند. برهمین اساس هر شهروند حق دارد که انتخاب خویش را مدلل نموده و منطق حمایت خویش را از تیم مورد نظرشان تبیین و مستدل نماید. به نظر میرسد که رهبری تیمهای حدوداً مقتدر که عرض اندام کردهاند، دارای سوابق از مدیریت و حکومتداری بوده و کارنامه مشخص و روشن در اجرا و عمل مدیریتیشان به یادگار گذاشته است.
تیم دولتساز به رهبری دکتر محمد اشرف غنی و معاونت امرالله صالح و استاد سرور دانش با همراهی غضنفر، یکی از تیمهای مقتدر است که در رهبری حکومت نقش تعیین کننده داشته و تجربهای از حکومتداری و مدیریت کلان ملی از خود به جا گذاشته است. از منظر فهم و تحلیل که من از این تیم دارم، مرجحات وجود دارد که قرار گرفتن این تیم در رأس مدیریت و رهبری حکومت آینده به مصلحت مردم و کشور میتواند باشد.
1.             حکومتداری بر بنیاد توسعه و رفاه عمومی
از ویژگیهای بسیار اساسی و بنیادینکه این تیم برخوردار میباشد، حکومتداری بر بنیاد تفکر توسعهای، رفاهی و اقتصادی است. حکومت در این تفکر، بر بنیاد تقسیم منابع و توزیع مدیریت و فرصتهای دولتی بر اساس سهم و منطق محدود و ناکارای آن نمی باشد. در این شیوه، حکومت و بنیادهای اصلی حکومتداری بر اساس ایجاد ثروت و توزیع منابع عمومی برای تمامی شهرورندان کشور صورت میپذیرد. در منطق تقسیم، کارایی حکومت، ایجاد ثروت عمومی و بهرهوری تمامی شهروندان از این منابع، جزء مرجحات درجه چندم قرار دارد. معیار اصلی تقسیم، تصاحب فرصتهای ملی برای افراد و اشخاص قدرتمند و خویشاوندان آن است که توانایی و قدرت تصاحب آن را تحت عنوان قوم، زبان، ملیت و هرعنوان دیگر دارا است، میباشد. در این اندیشه کارایی، تخصص و شایستگی، برنامه و پلان از محورهای بعدی است که بعد از رضایت اشخاص و افراد صاحب نفوذ، مورد توجه قرار میگیرد.
اما تیم دولتساز، بر بنیاد تفکر توسعه، ایجاد ثروت و رفاه عمومی و توزیع آن برای تمامی شهروندان، ایجاد گردیده و شاکلۀ اصلی تفکر این تیم را تشکیل میدهد. این ویژگی از ویژگیهای اساسی است که میتواند منطق حمایت از این تیم را استدلالپذیر کند. این تیم که از سابقه و تجربه حکومت چند ساله برخوردار میباشد، تجربهای از تقسیم منابع برای اشخاص نداشته و به صورت قاطع دست سهام خواهان پرنفوذ را از ثروت ملی به صورت چشمگیری کوتاه کرده است. همسو با این عملکرد، سرمایهگذاری جهت ایجاد ثروتهای عمومی که ازمنافع آن، تمامی شهروندان برخوردار می باشند، نیز صورت دادهاند. در حکومت تیم دولتساز، اشخاص و شخصیتهای زیاد وجود دارد که از قبل، سهم قوم، سهم عساکر و بادیگاردهای خیالی، فروش پروژهها، مشارکت در معاش وزرا، والیان و مقامات معرفی شده از سوی آنان در دولت و...پول و امکانات دریافت میکردند، سبک دوش گردیده و محدودیتهای جدی بر منابع پولی و درآمدی آنان وضع شده است. اصولاً یکی از جدیترین موضوعات که باعث مخالفت و درگیری اشخاص، تیمها، احزاب سیاسی و نهادها با تیم دولتساز شده است، عدم تقسیم منابع ملی و نپرداختن سهم آنان از درآمد عمومی میباشد.
اما تیم دولتساز دارای برنامه ها، پلان‏ها و پالیسی های مشخص است که تولید ثروت، همگانی شدن رفاه عمومی، طرحهای توسعهای زیر بنایی در بخش ترانزیت منطقهای، اتصال به خطوط آهن، شاهراهها و جادههای منطقهای، دسترسی افغانستان به دهلیزهای متعدد وارداتی و صادراتی، برنامه تولید انرژی، طرح مسوده نقشه راه برای انکشاف سکتور معادن، تهیه طرزالعمل پروسس سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، تهیه مسوده پالیسی ملی نفت و گاز، مسوده پالیسی ملی و مالی منرالها، شناسایی، طرح و ترتیب اولویتهای صنایع استخراجی و... از جمله طرحهایی است که تیم دولتساز تهیه کرده و در راه عملی شدن آن قرار دارد. این طرحها نشانه قطعی از حکومتداری بر بنیاد تفکر توسعه و رفاه عمومی است که در جای جای کشور به مرحله عمل رسیده و یا در حال اجرا میباشد.
2. مدیریت امنیتی و دفاعی
یکی از محورهای مهم که تیم دولتساز با مدیریت حدوداً موفقی به اداره آن پرداخته است، حوزه امنیتی و دفاعی کشور میباشد. جنگ افغانستان بدون شک از جنگهای پیچیده و پرقدرت است که برای مهار آن، کشورهای زیاد لشکرکشی کرده و بیش از صدهزار نیروی نظامی ناتو به رهبری ایالات متحده آمریکا و با تجهیزات مدرن و قوی، وارد افغانستان گردیدند. اما این جنگ با تغییر شیوه های شان بعد از خروج اکثریت قاطع نیروهای بینالمللی درکشور دوام یافته و به شدت ادامه دارد.
اما تیم دولتساز با مدیریت و رهبری عالی، اردو، پولیس و نیروهای دفاعی و امنیتی کشور را سامان داده و با ایجاد «مرکز ملی توحید» جنگ را بعد از خروج نیروهای بینالمللی مدیریت نمود و در این زمینه اقدامات اساسی چون؛ تجهیز نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، اصلاحات ساختاری در وزارت دفاع، ملکیسازی در وزرات دفاع، اصلاحات در بخشهای نظامی، انتقال نیروهای سرحدی به وزارت دفاع ملی، بازسازی قوای هوایی، ارتقای فرقه عملیاتهای خاص به قول اردو، درج مسائل حقوق بشری در پالیسیهای وزارت دفاع ملی و نیروهای امنیتی و دفاعی، بخشی از مدیریت حدوداً عالی جنگ میباشد که تیم رهبری کننده دولتساز انجام داده است.
هرچند جنگ چند جانبه و شدید که از سوی نیروهای نیابتی و دهشت افکن در افغانستان انجام داده و میدهد، بسیار ویرانگر و شدید بوده است که علاوه بر تخریب و انسانکشی گسترده، منافع، مصالح و وحدت ملی را نیز نشانه رفته بود که هرچند موفق نشد ولی تأثیرات عمیق از خود برجای گذاشت. هزارهکشی، شیعهکشی به هدف تفرقه قومی و مذهبی، ازبککشی و تاجیککشی به هدف تفرقه قومی، پشتونکشی به هدف ایجاد جدایی مردم از حکومت و دولت و مانند آن، تأثیرات عمیق روانی و عاطفی بر روحیه عمومی شهروندان کشور نهاده و این احساس را برای هر قوم بوجود آورده است که حکومت از ما به دلایل قومی، مذهبی و سیاسی حمایت نکرده و در صدد حمایت از انسانکشی گروههای دهشتافکن میباشد. ولی واقعیت قضیه بر اساس ویژگیها و خصوصیات این جنگ این است که، جنگ جنگ وسیع و گستردهای است که حکومت توان مبارزه با آن را در موقع مناسبشان نداشته است. نیروهای دفاعی ما هرروز در حال نبرد در تمامی ولایات کشور میباشد و فداکاریهای وسیع را انجام میدهد. سرعت عمل که نیروهای دفاع ملی در مقابله با تهاجم طالبان در جاغوری از خود به خرج داد، نمونهای درست از مدافعه ملی نیروهای دفاعی و رهبری تیم دولتساز بود که تا هنوز، حیات و موجودیت آن ساحه را تحت حاکمیت جمهوری اسلامی افغانستان حفظ کرده است. به نظر من مدیریت این جنگ، از عهده تیمهایی که در رقابت با تیم دولتساز برخواستهاند، بر نمیآمد و بر نخواهد آمد.
3. تعهد به آرمان های حقوق بشر و حقوق زن
یکی دیگر از برجستگیهای تیم دولتساز تعهد این تیم به آرمانهای حقوق بشری و به خصوص حقوق زنان میباشد. تیم دولتساز عمیقاً به ارزشهای حقوق بشری باور دارد و در این راستا در بسیاری از ادارهها و نهادهای دولتی نهاد حمایت از حقوق بشر را ایجاد کرده و سیستمهایی را در جهت تأمین حقوق بشر به عنوان یک تأسیس حقوقی ایجاد و نهادینه کرده است. این تیم علاوه برتأسیس نهادهای حمایت از حقوق بشر، به کنوانسیونهای حقوق بشری بینالمللی پیوسته است و در جهت اجرای تعهدات خویش مکانیزمهایی را در نظر گرفته است. این تیم که به عنوان حکومت در این چند سال عمل کرده است، نه تنها به ارزشهای حقوق بشری باورمند است که بسیاری از فعل و ترک فعل که به نقض حقوق بشر منجر میشود به عنوان جرم تلقی نموده و مرتکبین آن را تحت پیگرد عدلی و قضایی قرار میدهد. توشیح کود جزا یکی از دستآوردهای اساسی در زمینه تضمین حقوق بشر میباشد که جرایمی چون؛ جرم تروریستی، جرم نسلکشی، جرایم ضد بشری و جرایم جنگی، جرم انگاری شده و در نظام عدلی و قضایی کشور به عنوان جرایم قابل تعقیب و پیگرد برای اولین بار در تاریخ قضایی کشور به رسمیت شناخته شده است.
این تیم در مورد حقوق زنان نیزگامهای مؤثری را برداشته و در عرصه تقنینی قانون منع خشونت علیه زنان، منع آزار و اذیت زنان و اطفال، توشیح و بسیاری از اعمال که مانع استفاده زنان از حقوق اساسی و مدنیشان میگردید، جرمانگاری شده است. این تیم درعمل نیز به سمت حمایت از حضور عملی زنان در عرصههای مدیریتی، اجتماعی و سیاسی زنان در حرکت بوده و تعهد نموده است که حضور 30% زنان را در ادارات دولتی تأمین کرده و عملاً زنان را در موقعیت رهبری جامعه قرار دهد. این دستآوردها طبیعی است که بر بنیاد باور و اعتقاد عمیق به ارزشهای زنان و حقوق بشر صورت پذیرفته و صورت میپذیرد. بدیهی است که در صورت عدم اعتقاد به چنین ارزشها، دستآوردهای این چنینی در عرصۀ تمهید زیرساختهای حقوقی و عملی، کار دشوار و ناممکن خواهد بود.

. بالندگی هویت های ملی
یکی دیگر از دلایل که میتوان برآن اتکاء نمود، احترام گذاری این تیم به بالندگی و حضور هویتهای ملی در ردههای اجتماعی و سیاسی کشور میباشد. در دوره حاکمیت همین تیم بود که اهل هنود کشور توانست نمایندهای در مجلس شورای ملی بفرستند و در عرصههای دیگر اجتماعی مورد تکریم و حرمت قرار گرفت. علاوه بر این؛ گروههای قومی و مذهبی چون؛ تسجیل هویت سادات در تذکره الکترونیکی، حضور سیاسی و اجتماعی هزارههای اهل سنت کشور، هزارههای اسماعیلیه کشور و بسیار دیگر از اقلیتهای قومی، مذهبی و زبانی کشور توانستند ابراز وجود کرده و در عرصههای سیاسی و اجتماعی اعلام موجودیت کنند.
طبیعی است که ابراز وجود این هویتها در حاکمیت تیم که به آن باور و اعتقاد نداشته باشد، به صورت قطعی امکان بروز و ظهور نیافته و در لابلای مسائل و مشکلات کشوری مدفون و در زاویه قرار می گرفت، چنانچه که در حکومتهای مماثل، این گونه سرنوشت را تجربه کردند. اهمیت این مسئله از آن جا ناشی میشود که ماده چهارم قانون اساسی افغانستان، تکثر قومی و زبانی کشور را به رسمیت شناخته و با صراحت کامل اعلام داشته است که؛ ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادي كه تابعيت افغانستان را دارا باشند. این ماده در ادامه بیان داشته است که؛ ملت افغانستان متشكل از اقوام پشتون، تاجیك، هزاره، ازبك، تركمن، بلوچ، پشهيي، نورستاني، ايماق، عرب، قرغيز، قزلباش، گوجر، براهوي و ساير اقوام ميباشد که به صورت مساوی ملت افغانستان را تشکیل داده و حاکمیت ملی را تمثیل مینماید. اهمیت دیگر این مسئله این است که بسیاری از اقوام کشور در سایه ابراز هویتهای خویش میتواند پیوستگیهای تباری، فرهنگی و فکری خویش با سایر اقوام شان بدست آورده و در پروسههای ملی نقش برازندهتری را ایفا کند.
5. پلانهای توسعهای برای مناطق مرکزی
یکی دیگر از برازندگی تیم دولتساز، تدوین و داشتن طرحها و پلانهای توسعهای افغانستان شمول میباشد که به سمت توسعه و انکشاف متوازن جهت گذاری شده است. در این راستا می توان به صورت مشخص طرح اتصال جادهای حوزه شمال- جنوب غرب را نام برد که به صورت عینی کار روی آن جریان دارد. سرک هرات چشت، گردن دیوال، بامیان دایکندی، ورس و پنجاب، رباط میرامور، یکاولنگ دره صوف ، دوشی بامیان از مشخصترین پلان توسعهای برای اتصال مناطق مرکزی کشور به شمال و جنوب و جنوب غرب میباشد که در حال کار و عمل قرار دارد. این طرح از طرحهای کلان ملی است که تیم حکومت و دولتساز روی آن سرمایهگذاری کرده و با تمام چالشهای امنیتی و بودجوی که وجود دارد، بر انجام آن اصرار ورزیده و کار بر روی این پروژه به صورت عملی از چند قسمت آغاز شده و به نتایج خوب نیز منتهی شده است.
براساس آمار، حدود یک میلیارد دالر آمریکایی برای توسعۀ بامیان و مناطق اطراف آن پیشبینی شده است که شاید اولین بودجه و امکانات با این حجم است که برای این مناطق از سوی حکومت اختصاص یافته است. پروژههای دیگر چون؛ قسمت اول اعمار سرک جاغوری قرهباغ که از مناطق امن آغاز به کار نموده است، پیشرفت هشتاد درصدی کار میدان هوایی جاغوری، احداث شفاخانه بزرگ در جاغوری، تأمین امنیت سریع جاغوری و مدافعه جانانه از این مردم و سرزمین، ارتقای ولایتهای دایکندی و بامیان از ولایت درجه سه به درجه دو، اختصاص یک میلیارد افغانی به نوسازی غرب کابل، پختهکاری بسیاری از کوچههای غرب کابل و مانند آن از جمله طرحهای روشن و مشخص این تیم است که با باورمندی به توسعه کشور، در حال اجرا و عملی شدن است. شاید این دستآوردها در دوره هیچ حکومتی برای مردم ما منظور نشده بود، لذا این تیم قابل حمایت است و لازم است که به جای حضور چند شخص در مصادر امور، به پلانهای عمومی رأی دهیم که خیر عمومی را به دنبال داشته باشد.
پروژه برقرسانی به شهروندان بامیان در حال اکمال قرارگرفته و با گسترش روشنایی به بامیان، این شهر فرهنگی، دیدنیترین مکان افغانستان خواهد شد. دانشگاه بامیان که در زمان حکومت گذشته حیثیت مکتب را داشت دارای زیربنای اساسی و لیلیههای مجهز دخترانه و پسرانه گردیده و علاوه بر دیپارتمنتهای متعدد علمی دارای دیپارتمنت طب نیز شده است. ارتقای شفاخانه آغاخان به عنوان شفاخانه حوزهای یکی دیگر از طرحهایی است که درهمین دوره برای اهالی بامیان و اطراف آن منظور شده است. علاوه بر این؛ پروژههای انکشافی زیادی در خصوص گذاشتن زیربنای اساسی برای شهر بامیان طرح و تطبیق گردیده است. برای تولیدات زراعتی بامیان سردخانه های مجهز اعمار گردیده و میدان هوایی بامیان به عنوان ترمینال مجهز محلی فعال شده است.
روشنایی برق برای ولایت دایکندی برای نخستین بار در زمان کار حکومت وحدت ملی به سرانجام رسید و تفاهمنامه اتصال ولایات محروم چون دایکندی و ارزگان، نورستان به شبکه ملی برق با بانک انکشاف آسیایی امضا شده است.آب های ولایت دایکندی مدیریت و بند آب معیاری برای استفاده مؤثر از آبهای این ولایت اعمار گردید. برنامه میثاق شهروندی اکثریت مناطق مرکزی از جاغوری تا قرهباغ و از ناهور تا مالستان، از غور تا ارزگان را تحت پوشش قرار داده است تا نیازمندیها را درخصوص آبرسانی، آبیاری، برق، انرژی قابل تجدید، ترانسپورت و حفظ الصحه مورد توجه قرار دهد.
بدیهی است که در این دروه کوتاه رسیدن به تمام آرزوها و مطالبات مردم ما ناممکن بوده و محرومیتهای چندین قرنه در یک دوره کوتاه حکومتی قابل جبران نمی باشد، اما متأسفانه استخبارات کشورهای دور و نزدیک، از این خلأ استفاده نموده و از هر زمینهای جهت برهم زدن رابطه عاطفی حکومت و مردم استفاده کردهاند. از حرکتهای مدنی، تظاهرات و جنبش های مسالمتآمیز و حقخواهانۀ مردم و جوانان ما سوء استفاده کرده و حتی مردم و جوانان ما را آماج انتحار کورشان قرار داده و بر خلق فاصلهها اصرار ورزیدند. دراین میان اما؛ برخی از دوستان عجول ما نیز، در تشدید فاصلهها سهم گرفته و خللهایی را در این مسیر ایجاد کردند. ولی با مطالعه دقیقتر برنامههای تیم دولتساز، دلسوزی و صبوری حکومت، میتوان به این باور رسید، تیمی که می توان امید سازندگی، پیشرفت و عزت کشور را از آن انتظار داشت، تنها همین تیم می باشد که با داشتن تخصص در سطح عالی، پلان و برنامه قابل عمل و توانایی اجرای پلان ها و طرح ها، میتواند این کشور را به سمت بهروزی و موفقیت رهنمایی کند.
6.  اصلاحات اداری
یکی از برنامههایی که حکومت فعلی و تیم دولتساز برآن تأکید دارد، عملی کردن فصل هشتم قانون اساسی میباشد. فصل هشتم قانون اساسی معیار و شاخصهای اصلاحات اداری را به صورت واضح بیان کرده است که متأسفانه در حکومتهای قبلی مورد توجه جامع قرار نگرفت. ماده يكصد و سي و ششم قانون اساسی در این زمینه صراحت دارد که؛ اداره جمهوري اسلامي افغانستان بر اساس واحدهاي اداره مركزي و ادارات محلي، طبق قانون، تنظيم ميگردد. اداره مركزي به يك عده واحدهاي اداري منقسم ميگردد كه در رأس هر كدام يك نفر وزير قرار دارد. واحد اداره محلي، ولايت است. تعداد، ساحه، اجزاء و تشكيلات ولايات و ادارات مربوط، بر اساس تعداد نفوس، وضع اجتماعي و اقتصادي و موقعيت جغرافيايي توسط قانون تنظيم ميگردد.
در این حکومت اما؛ عملیاتیسازی اصلاحات اداری به صورت یکی از محورهای اصلی حکومتداری شایسته، مورد توجه بنیادی قرار گرفته و در این زمینه استراتژی حکومتداری محلی تحت عنوان «حکومتداری شهروند محور» جهت اصلاح سیستم اداری کشور به عنوان یک استراتژی ملی از سوی اداره ارگانهای محل تدوین و به شورای عالی حاکمیت قانون و مبارزه با فساد اداری ارائه شده و مورد تأیید آن شورا نیز واقع شده است. (طرح حکومتداری شهروند محور؛ اداره ارگانهای محل:1397) این نقشه راه در محورهایی چون؛ زونهای اقتصادی، ولایات، شاروالی ها، ولسوالیها و قریهجات، تدوین گردیده و در مورد تمامی این موضوعات دیدگاههای خاص را ارائه داده است. این نقشه راه به صورت کلی در مورد لزوم تجدید قوانین و مقررات حکومتداری محلی، بازنگری معیارهای دسته بندی ولایات و شاروالی ها و تقویت زیربنای حکومتداری اصلاح شده، طرح هایی را ارائه کرده است.
برهمین اساس اداره ارگانهای محل درنظر دارد تا یک پروسهای را جهت سنجش مرزبندیهای دوباره ولایات و ولسوالی ها جهت ایجاد توازن نفوس در هر یک از این نهادها، آغاز نماید که اثرات بودجوی و تخصیص منابع را درپی خواهد داشت. علاوه بر این، معیارهای دیگر چون؛ شاخصهای سیاسی(مانند انتخابات برگزارشده)، شاخصهای اقتصادی، شاخصهای اجتماعی چون فیصدی حضور اطفال در مکاتب، حد اوسط سال شمولیت در مکتب و شاخصهای صحی و غیره به عنوان امتیازات تخصیص وجوه مالی تشویقی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
نقشه راه تأکید دارد که؛ در نقشههای سرحدی ولایات و ولسوالیها مساوات وجود نداشته، لذا اداره مستقل ارگانهای محل باید پروسه مشورتی راهاندازی کند تا از این طریق سرحد ولایات و ولسوالیها با درنظر داشت اصول مساوات و نفوس، تجدید گردند و اداره ارگان های محل معیارها و پروسههای معیاری را به این منظور ترتیب دهد. این اداره باید معیارهایی هم چون کمترین مقدار نفوس و مساوات در قسمت تخصیص منابع بین ولایات و ولسوالی ها را در نظر بگیرند. درضمن، اداره مستقل اراضی و ارگان های محل باید تقسیم بندی مجدد شاروالیها را نیزآغاز کنند. درهمین رابطه رئیس جمهور محمد اشرف غنی نیز، در کنفرانس ملی ولسوالان (19/7/1397) بر بازنگری تشکیلات ولسوالیها و نیز نقش ولسوالها در سطح واحدهای سومی تأکید کرده و گفته است که تشکیل ادارات باید در مرکز تقلیل یافته و در ولایات افزایش یابد و در صورت نیاز، ولایات جدید نیز ایجاد خواهند شد.
تیم دولتساز در قالب حکومت، برای عملی ساختن اصلاحات اداری، کمیتهای تحت ریاست جلالت مآب استاد دانش، تحت عنوان کمیتۀ حکومتداری محلی ایجاد کرده و طرزالعمل های کاری آن تدوین و در حال تعقیب و پیشبرد پلانهای شان در جهت عملیاتی سازی اصلاحات اداری میباشد. اداره مستقل ارگانهای محل که سکرتریت این کمیته را به عهده دارد، متشکل از جوانترین نیروهایی است که با اعتقاد به اصلاحات در سیستم اداری کشور با انرژی و به دور از هیاهوهای تبلیغاتی در حال پیشبرد کار و فعالیت هایی است که عدالت را در سطوح اداری و بودجوی تأمین کرده و مشارکت واقعی مردم را در پروسههای مهم ملی تأمین کند. ما امیدوار هستیم که مرزبندیهای غیر عادلانه اداری که بر کشور تحمیل شده بود، با اراده تیم دولتساز شکسته شده و شهروندان کشور از مدیریت عادلانه و اساسی این تیم بهرهمند گردند.
7. دولتسازی و تأسیس نهادهای حکومتی
تأسیس نهادهای اداری و سیاسی، ایجاد نظام و سیستم حکومتداری، یکی دیگر از شاخصه ها و ویژگیهای  این تیم میباشد که برای مدیریت مدرن پدیدهها، موضوعات و مسئلههای سیاسی، اداری و اجتماعی کشور، ایجاد شده است. تأسیس نهادهایی که بر اساس آن، قوانین کشور تطبیق گردیده و مدیریت کشور به صورت سیستمی عمل نموده و دخالتهای افراد و اشخاص تقلیل یابد. در این ارتباط، سیستم مبارزه با فساد اداری، با ایجاد مرکز عدلی و قضایی مبارزه با فساد اداری، تدوین قانون مبارزه با فساد اداری، سیستم گردش اطلاعات با ایجاد کمیسیون دسترسی و نظارت بر اطلاعات و توشیح قانون دسترسی به اطلاعات، سیستم اجرای اصل شایستهسالاری و استخدام شایستهها برای مدیریت کشور با تأسیس کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و تدوین قانون اجراآت اداری، سیستم حکومتداری شهروند محور، براساس استراتژی اصلاحات اداری و بسیاری از سیستمهای دیگر در جهت تسهیل حاکمیت مدرن و عصری، شفافیت در اعمال حکومتداری وکوتاه کردن دستهای برون سیستمی از اعمال نفوذ در نهادها و عملهای حاکمیتی، در دوره حاکمیت تیم دولتساز ایجاد وتأسیس شده است.
سیستمسازی بهترین روش و مکانیزم است که دولتهای مدرن و عصری با استفاده از این تجربیات توانسته است، پایههای حکومت مدرن، کارآمد و مؤثر خویش را استحکام بخشیده و از رخنه پدیدههای منفی و فسادآور، در لایههای حکومت، ممانعت کرده و بر کارایی، مؤثریت و چالاکی حکومت، بیافزاید. بدون ایجاد سیستم و نظام، حکومت و نظام دولتی، کارایی و مؤثریتشان را ازدست داده و در میان ارادههای افراد، اشخاص و نهادهای ذی نفوذ دست به دست گردیده و از مکلفیت ذاتی خویش باز خواهد ماند.
8. پاکدستی و توانایی بالای مدیریتی
یکی دیگر از ویژگیهای تیم دولتساز، پاکی و طهارت است که رهبری این تیم از آن برخوردار میباشد. جلالتمآب محمد اشرف غنی رئیس جمهور، جلالتمآب استاد دانش معاون دوم رئیس جمهور، از بهترین شخصیتهای کشور ما میباشد که با داشتن تخصص در سطوح عالی از نجابت و شخصیت پاک و طاهر برخوردار میباشد. امرالله صالح معاون اول تیم دولتساز یکی از موثرترین شخصیتهای ملی است که درد و درک بالایی از مسائل ملی داشته و به افغانستان آزاد، آباد و سربلند، اندیشیده و در جهت مبارزه با هر نوع فساد، جدی و با ثبات در حرکت میباشد.این ویژگی، فرصت تاریخی برای کشور ایجاد نموده است که در سایه آن میتوان برنامههای کلان ملی را مدیریت کرده و به سمت اصلاح و خیر عمومی هدایت کرد.
ظرفیت علمی و تخصصی، تجربه و پشت کار کمنظیر و تاریخی، توان اجرا و مدیریت طرح‌‍‌های کلان ملی از ویژگیهای انحصاری این تیم میباشد که درصد موفقیت پیشرفت و توسعه کشور را بیش از هر تیم دیگری تضمین میکند. تیمهای دیگر، نه تخصص لازم را دارا میباشند و نه توان کار و اجرای طرحها را در سابقه مدیریتی خویش به یادگار دارند و نه اراده کافی برای کار درکشور در ذهن و فکر آنان ظهور و بروز مییابد. شخصتهای تجربه شدهای هستند که هیچ ضرورتی، حضور چند باره آنان را در مصدر مدیریت کلان کشور توجیه و استدلالپذیر نمیکند. تیم دولتساز تیمی است که دوره پلان گذاریهایشان را در دوره اول حکومت با موفقیت گذرانده و نیازمند فرصت است که طرحهای ارائه شدهشان را در دوره دوم عملیاتی کند. فراهم شدن این فرصت با انتخاب این تیم از سوی شهروندان کشور، نشانههای توسعه و پیشرفت کشور نمایان خواهد شد.

دیدگاه شما