صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دعای پاکستانی برای صلح افغانی؛ اقدامات نمادین مؤثر نیست

-

دعای پاکستانی برای صلح افغانی؛  اقدامات نمادین مؤثر نیست

اظهارات عمران خان نخستوزیر پاکستان در قبال مسأله صلح افغانستان در ماههای اخیر دارای نوسانات و تعابیر متعدد بوده است. خان در آخرین نطق خود در اروکزی ایجنسی پاکستان گفته است دیگر در مورد صلح افغانستان نصیحت و مشورت بر زبان جاری نمیکند و صرفاً برای برقراری صلح در کشور همسایه افغانستان دعا میکند. مقامات بلندپایه حکومت افغانستان بارها از پاکستان خواسته است که در راستای مبارزه با تروریسم و برقراری صلح در افغانستان صادقانه تلاش نماید. سرور دانش معاون رئیسجمهوری افغانستان در روز افتتاح شفاخانه محمدعلی جناح در کابل که از طرف کشور پاکستان ساختهشده است، در مورد صلح افغانستان بیان داشت که پاکستان باید اقدامات بیشتری را روی دست بگیرد. پاکستان از بازیگران مهم در مناسبات سیاسی و امنیتی افغانستان به شمار میرود. در مورد اینکه پاکستان باید اقدامات جدی و عملی را برای برقراری صلح در افغانستان روی دست بگیرد میتوان چند دلیل اصلی را اقامه نمود.
الف- بسیاری از گروههای تروریستی فعال در افغانستان، در خاک پاکستان پناهگاه دارند: از دهه هفتاد میلادی به بعد که مناسبات افغانستان و پاکستان بنا بر برخی اختلافات ازجمله مسأله دیورند، متشنج بوده است و پاکستان برای زمینگیر نمودن حکومتهای ناسیونالیستی افغانستان تلاش نموده است که از گروههای تندرو و اسلامگرای افراطی حمایت نماید. ازآنجاییکه هویت پاکستان بهعنوان یک کشور مستقل بانام اسلام سیاسی گرهخورده است، نمیتواند از ابزار کارآمد همچون اسلام سیاسی در قبال همسایگان خود ازجمله هند، افغانستان و ایران دست بردارد. پاکستان در زمان ریاست جمهوری داود خان، حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان، دوره مجاهدین (جنگ داخلی)، دوره سیاه طالبان و نظام پسا طالبانی از گروههای افراطگرا حمایت نموده است. این حمایتها شامل پناه دادن به این گروههای تروریستی، فراهم نمودن کمکهای مالی به این گروهها، آموزش جنگی برای جهادیست های جهانی در خاک پاکستان، فراهمسازی اطلاعات امنیتی برای تسهیل عملیات این گروهها میشود. علیرغم انکار پاکستان در مورد حضور رهبران طالبان، القاعده و سایر گروههای تروریستی، این کشور میزبان گروههای جداییطلب، تروریستهای بینالمللی و مخالفان دولتهای افغانستان و هند بوده است که برای نمونه میتوان از مرگ اسامه بنلادن در نزدیکی مرکز نظامی در شهر ایبت آباد و مرگ ملا عمر در کراچی یاد نمود که خود گویای حضور نیروهای تروریستی و بنیادگرا در خاک این کشور است و نمیتوان واقعیتهای به این روشنی را در زیر سایه ترفندهای سیاسی پنهان نمود. بارها اتفاق افتاده است که شبهنظامیان پاکستانی در میدانهای نبرد در افغانستان با طالبان همراه بودهاند و برخیشان بعد از دستگیری اعتراف نمودهاند که از طرف دستگاه اطلاعاتی پاکستان به این مأموریت گماشته شدهاند.
ب- پاکستان مهد و زادگاه ایدئولوژیک طالبان است: طالبانی زمانی ظهور نمود که هزاران جنگجوی عرب و غیر عرب که بعد از خروج شوروی از افغانستان در بیبرنامگی و دوراهی میان ماندن در افغانستان و بازگشت به کشورهایشان قرار داشتند، ظهور نمودند. در اولین مراحل تشکیل جنبش طالبان که اکثریت قاطع اعضای آن را کسانی تشکیل میدادند که در مدارس مذهبی در خاک پاکستان یا مناطق همجوار با آن کشور در داخل افغانستان آموزشدیده بودند. با توجه به ایدئولوژی خشونتورزی که در مدارس پاکستان برای دانش آموزان تلقین میشود و بعداً این دانش آموزان بدنه نیروی جنگی طالبان و سایر گروههای تروریستی را در افغانستان تشکیل میدهد میتوان گفت این کشور به لحاظ ایدئولوژیک زادگاه طالبان است درحالیکه افغانستان را میتوان بهعنوان کشور هدف یا آزمایشگاه گروههای تروریستی در بازیهای منطقهای پاکستان قلمداد نمود.
ج- پاکستان میتواند برای فعالیتهای گروههای تروریستی در خاک خود محدودیت وضع نماید: در طی نزدیک به دو دهه گذشته بارها از جانب نیروهای بینالمللی به رهبری آمریکا و دولت افغانستان این ادعا مطرحشده است که گروههای تروریستی فعال در افغانستان در خاک پاکستان پناهگاه دارند و برای تجدیدقوا و برنامهریزی جنگی خود به پاکستان میروند. کشته شدن رهبر القاعده، مرگ رهبر طالبان در خاک پاکستان فرضیههای محکمی را مبنی بر پناه دادن پاکستان به گروههای تروریستی مطرح مینماید. هرگاه حکومت پاکستان مخصوصاً ارتش و دستگاه اطلاعاتی آن کشور (ISI ) اراده نماید که جلو فعالیتهای تروریستی را در خاک خود بگیرد، میتواند در این راستا موفق باشد. بعید به نظر میرسد که پاکستان در کوتاهمدت در سیاست منطقهای خود تجدیدنظر نماید. افغانستان و هند ازنظر استراتژیست های پاکستانی تهدیداتی بالقوهای محسوب میشوند که باید جلو آنها را در ابتدای امر بگیرد. پاکستان برای کاهش یا خنثیسازی خطرات این کشورها همیشه تلاش نموده است که گروههای را بهعنوان برهم زننده ثبات سیاسی در این دو کشور به خدمت بگیرد که میتوان از لشکر طیبه و جیش محمد برای بیثباتی هند و از طالبان و شبکه حقانی برای بیثباتی افغانستان نام برد.
د- ادای برادری و روحانیت خان پاکستان مبنای سیاست اعلامی آن کشور است: برنامه ریزان پاکستانی بر این هستند که آن کشور در مقایسه با افغانستان به لحاظ جمعیتی، ارتش، اقتصاد و جغرافیا از اهمیت بیشتر برخوردار است و برای همین خود را برتر میداند و گاهی ادای برادر بزرگتر را درمیآورد و بدون اینکه برای صلح افغانستان اقدامات عملی نماید، دست به نصیحت و ارائه پند میزند. اسلام سیاسی که خاستگاه اصلی پاکستان را تشکیل میدهد، طی سالیان متمادی در سیاست خارجی پاکستان یک عنصر بسیار مهم و ثمربخش دانسته شده است. اخیراً که خان پاکستانی گفته است فقط برای صلح افغانستان دعا میکند میتواند دو مفهوم داشته باشد. اولاً اینکه رهبر پاکستان در چهره مذهبی و رهبر دینی ظاهرشده است و مانند پاپ اظهاراتی را مطرح نموده است که گویا واقعاً قلبش برای برقراری صلح در افغانستان میتپد. دوما میتوان سخنان خان را اینگونه برداشت نمود که گویا این کشور علیرغم اینکه بهصورت جدی در منازعه و صلح افغانستان نقش دارد، نمیخواهد بهصورت عملی برای برقراری صلح در افغانستان اقدام نماید و صرفاً برای صلح در کشور همسایه دعا مینماید.
بنابراین میتوان گفت دعای پاکستانی برای برقراری صلح در افغانستان کافی نیست بلکه اقدامات عملی مانند بستن اردوگاههای تروریستی در خاک آن کشور، مبارزه جدی با رویکردهای بنیادگرایانه، تعطیلی مدارس دینی که نیروی جنگی گروههای تروریستی را فراهم مینمایند، نهادهای خیریهای که از طریق پاکستان از کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس به گروه تندرو در افغانستان امکانات مالی فراهم مینمایند، لازم است. بر حکومت افغانستان است که بهجای صرف انرژی در راستای به حاشیه راندن رقبای داخلی، بهسوی جهان لیبرال دموکراتیک روی بیاورد و با در پیش گرفتن اصلاحات و مبارزه با فساد اداری حمایت جامعه بینالمللی را بار دیگر در مبارزه با تروریسم جلب نماید زیرا این تروریسم قویتر از آن است که دولتهای فرومانده مانند افغانستان بهتنهایی بتواند با آن مبارزه نماید.

دیدگاه شما