صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نشست دوحه؛ مذاکرات باخته برای طرف افغانستان

-

نشست دوحه؛ مذاکرات باخته برای طرف افغانستان

نشست هایی که جهت مذاکره از سوی کشورهای منطقه برگزار می شود، بعید است که هدف اساسی آن رسیدن به یک صلح پایدار باشد. چندی پیش نشست مسکو و اما این بار نشست دوحه، پیش از اینکه بحث صلح و گفتگوهای صلح باشد، مانور طالبان با حمایت استخبارات منطقه است. طالبان در نشست مسکو تا جایی خویشتن را از کشتار وحشتناکی که در افغانستان انجام داده اند، تبرئه کرد. پی آمد آن نشست بود که چند روز بعد برخی از سران نامدار خویش را از فهرست سیاه سازمان ملل کشیده شدند.
در مسکو ضد طالب ترین سیاستگر افغان؛ اما طالبان را برادر خطاب کرد و در حضور رسانه ها هیچ اشارۀ به ترور و کشتار وحشتناک آنان نکرد. در آن نشست جدا از اینکه گروه ها و شخصیت های شرکت کننده تحقیر شد و پرستژ آنها ضرب صفر شد، مردم این کشور نیز آشکارا توهین شد. در سوی دیگر اما طالبان خلاف توقع، پرقدرت ظاهر شدند و خودشان را به عنوان یک گروه تروریستی نه بلکه به سان گروه سیاسی صاحب جغرافیای بنام افغانستان نمایش دادند.
کنفرانس مسکو و یا آن نمایش مضحک اما آغاز یک فریب بزرگ بود. فریب استخبارات منطقه در تبانی طالبان. همه میدانیم که کشورهای منطقه دست بالای در تمویل و تجهیز طالبان در طول 18 سال گذشته داشته اند و اکنون نیز دارند. و در سوی دیگر، کنفرانس دوحه نیز فریب دیگر از سوی کشورهای منطقه هستند که جدای از سیاسیون فرصت طلب و نامجو، حکومت را نیز در چرخاب خود گرفتار کرد.
فهرست 250 نفری منتشر شده از سوی حکومت، احزاب سیاسی و فعالان مدنی، هیأت مذاکره کننده نیست؛ بلکه تمسخر مردم افغانستان و قربانی های جنگ در کشور است. این فهرست خنده آور  و یا آن دویدن سیاسیون مطرح کشور تا مسکو با کدام الگوی مذاکره برابر است؟ در کجای دنیا برای مذاکرات صلح این همه لشکر کشی بوده و نتیجه داده است که افغانستان کشور دوم باشد؟ اگر به صورت دقیق تر به قضیه نگاه کنیم، دست های استخباراتی منطقه برای سپوتاژ کردن مذاکرات اصلی که از سوی نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا کلید خورده، شروع شده است.
گرچند خلیلزاد با تمام هوش سیاسی که داشت، نشست مسکو را تا حدودی خنثی ارزیابی کرد و گفت که نشست مسکو نه به ضرر مذاکرات آمریکا با گروه طالبان بوده و نه هم تسهیل کننده؛ ولی این بار باید قبول کنیم که حضور لشکر 250 نفری به بهانه مذاکره درست در مقابل مذاکرات اصلی است. این بار شکی نیست که از درون گروه تروریستی طالبان قهرمان تاریخ افغانستان بیرون خواهد شد. تروریست های که با حمایت قاطع برخی از کشورهای منطقه، اکنون اما به عنوان صاحبان اصلی افغانستان به نمایندگان 250 نفری مردم افغانستان تمسخر میزند، فراموش نکنیم که این تجمع مذاکره نیست، بلکه تسلیم کردن ارزش های افغانستان به دست طالبان است. قهرمان سازی از طالبان که به عنوان تروریستان درجه یک جهان و همکار و یاور نزدیک القاعده بود، نه تنها جفا به حق قربانی های جنگ افغانستان است؛ بلکه خیانت به ارزش های انسانی نیز است.
صورت مسئله روشن است که همه مردم افغانستان خواهان صلح اند و خسته از جنگ، ولی نباید به این حد بازی را پیچیده و استخباراتی کرد که به طالبان مشروعیت بین المللی داد. مشروعیت دادن بیش از حد به طالبان، نشستن در مذاکرات باخته است. میز گفتگوی که همه می دانند باخته اند، پس چرا باید شرکت کرد؟ خیلی خوب اما مسأله این است که مطابق منطق مذاکره و اصول پذیرفته شده بین المللی وارد گفتگو شود نه اینکه همه در یک رقابت منطقۀ از منطق مذاکره سر باز زنند و شهروندان افغانستان را به تمسخر گیرند.
نقش منطقه در برهم زدن پروسه صلح یا تسهیل آن؟
نشست های صلح بین الافغانی بیش از اینکه معیاری و مطابق اصول پذیرفته شدۀ بین المللی باشد، جرگهای و ناشی از رقابت های درونی است. اکنون نیک هویدا است که سیاسیون بیرون از حکومت به شمول مقامات حکومت وحدت ملی دارند در مذاکرات باخته نیرو می فرستند که پی آمد آن در لبۀ سقوط قرار گرفتن ارزش های 18 ساله است. آزادی بیان، آزادی رسانه، انتخابات، حقوق بشر و نهادهای مدنی ارزش های است که بیش از همه دچار خطر و فروپاشی است. اگر مداخلات منطقه در امور صلح افغانستان با همین قوت و قدرتش باقی بماند شکی نیست که طالبان بجای مجازات و مکافات، قهرمان جنگ افغانستان شناخته خواهد شد. در این شکی نیست که در نشست مسکو و اکنون دوحه بیش از همه استخبارات کشورهای منطقه نقش محوری و تعیین کننده داشته و این نشست ها روند مذاکرات اصلی را که از سوی ایالات متحده آمریکا طراحی شده به چالش می کشاند. روزگار یک ملت و دولت با نفوذ استخبارات منطقه به حدی رسیده است که طالبان به لشکر مذاکره کننده افغانستان خنده می کند.  راه حل اما این است که گروه های سیاسی، احزاب، نهادهای مدنی و حکومت به صورت حساب شده و مطابق نقشه راه که بتواند طالبان را در تنگنا قرار دهند، وارد گفتگوهای صلح شود و گفتگوها هم به صورتی باشد که در امتداد مذاکرات خلیلزاد با طالبان شکل گیرد و در یک اجماع عمومی یک هیأت با صلاحیت ملی پروسه صلح را تعقیب کند.  از سوی هم مکلفیت حکومت بر تشدید حملات تهاجمی بر قرارگاه ها و لانه های طالبان است که اعتبار آنان را کم کند. در این چنین روندی می تواند امید وار بود که صلح آمدنی است. بعد از 18 سال همکاری نزدیک ایالات متحده آمریکا با مردم و حکومت افغانستان نباید در مقابل آنان قرار گرفت. راه دشوار صلح بدون حضور آمریکا دست نیافتنی و غیر ممکن است. 

دیدگاه شما