صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چالش های یکسان سازی سیاست در افغانستان

-

چالش های یکسان سازی سیاست در افغانستان

یکی از اهداف اساسی  دولت مدرن،   تفکیک قوای سه گانه دولت و یکسان سازی سیاست است. یکسان سازی سیاست به معنای توزیع  مساویانه  و برابر ارزشها  و امکانات (رفاه، آسایش، امنیت، آموزش  و خدمات صحی، توسعه متوازن)  بین شهروندان و اتباع یک کشور  می باشد، در حقیقت؛ تفاوت ها  و برتری ها، نقصان  و تبعیض در عملکرد  و رفتار انسانها نهفته است، شخصیت، گوهر انسانی و انسانیت  انسانها یکسان و اقتضاء مساویانه دارد،  بنابراین؛ یکسان سازی سیاست در افغانستان گفتمانی است که  به هدف  جلوگیری از  نابرابری، تبعیض  و استبدادی شدن  نظام های سیاسی،  تحقق عدالت اجتماعی، حمایت ها و اجراأت یکسان حقوقی  مطرح می گردد. مبنای تئوریک  این گفتمان، برابری سیاسی  و شهروندی می باشد که  برای اولین بار توسط شهید وحدت ملی ( استاد عبدالعلی مزاری) در اوج تنشها  و منازعات داخلی  دهه ی هفتاد  به عنوان یک طرح  سیاسی و راهکار برون رفت از بحران سیاسی موجود مطرح  گردید، بیست سال بعد، از آن زمان،  یکی از کاندیدان ریاست جمهوری ( داکتر اشرف غنی)  و رییس جمهور فعلی کشور  در کتاب منشور انتخاباتی خودش از این طرح انسانی سازی سیاست  بدین صورت « هیچ افغانی از هیچ افغان برتر نیست و هیچ افغانی از هیچ افغان کمتر نیست »  یاد  نموده و از گفتمان یکسان سازی  و برابری  شهروندی  حمایت کرده است؛ اما  برتری طلبی،  افزون خواهی و تمامیت خواهی، انحصار طلبی سیاسی  مبتنی بر قومیت،  یک مفهوم برساخته ای ذهنی است که  توسط  انسانهای خود محور،  جاه طلب، قدرت طلب  و سیاستمداران بیمار ساخته می شود  و همیشه موجب  بی اعتمادی  ملت و دولت می گردد، بر این اساس،  گفتمان  یکسان سازی سیاست در افغانستان  از لحاظ عملی  و رفتاری هنوز  راه  طولانی  و دشوار  را  در پیش دارد  و با چالش های فروانی رو برو  می باشد که در این نوشته به برخی از آن چالش ها  اشاره می شود:
1- انحصار طلبی  و تمامیت خواهی، این طرز تفکر،  ریشه در  فرهنگ و ادبیات سیاسی گذشته ی  این کشور دارد،  مانند کودتا های خونین خانوادگی در حکومت های گذشته، اختلافات  و منازعات حزب خلق و پرچم در حکومت کمونیستی،  فروپاشی  دولت مجاهدین به دلیل انحصار قدرت، تمامیت خواهی  و استبداد مذهبی امارت طالبان،  از جمله ی چالش های  جدی در برابر یکسان سازی سیاست  در این کشور محسوب  می شوند،  پیامد های منفی  سیاست مزیور موجب شده است که  تا به امروز،  شهروندان  و اتباع این سر زمین نتوانند  از فرصت ها  و امکانات  برابر  سیاسی، اداری  و آموزشی بصورت عادلانه بر خوردار باشند.
2- قومی سازی سیاست،  سیاست قوم محورانه، جزء سنتها،  بدعت ها،  میراث فاشیستی  و رسوب های سیاست تبعیض آلود  حکومت های  استبدادی  و قبیله ای محور گذشته  می باشند  که به عنوان چالش  های فکری، سیاسی  و رفتاری  متعصبانه  و تبعیض آمیز در برابر  یکسان سازی سیاست  در  افغانستان  به حیات سیاسی خودش تدوام  بخشیده است، هیچ قومی  در افغانستان حاضر به عبور از سیاست قومی به نفع منافع ملی نیست. برغم گفته های  انسانی ریئس جمهور در ( منشور انتخاباتیش)  نابرابری مشارکتی  در تقرری های اداری  و سیاسی،  هنوز هم  دیده می شود و ما  شاهد  افغان برتر و کمتر  در برخی از ادارات کشور هستیم.
3- عدم تعدیل واحد های اداری،  نا متوازن  و نا متعادل بودن  نظام  اداری  افغانستان بخصوص  در سطح ادارات محلی  و ولایات کشور  به لحاظ ساختار  و کار گذار، کما فی سابق؛   یکی از چالش های تاریخی که ریشه در گذشته دارد  در مسیر یکسان سازی سیاست قرار دارد و موجب نابرابری  و تبعیض  ساختاری گردیده است.
4. شخصی سازی سیاست،  نگاه مالکانه ی  برخی از نخبگان  و رهبران سیاسی جامعه  نسبت  به سیاست  و میراثی  ساختن  قدرت  سیاسی،  یکی دیگر از چالش های درون ساختاری سیاسی  در برابر  گفتمان یکسان سازی سیاست است.
به نظر می رسد؛  تا زمانی که نوع نگاه نخبگان سیاسی،  بازیگران  و کنشگران سیاسی این کشور  در قبال قدرت سیاسی، مالکانه و فرد محور باشد  مجال  و فرصت  برای یکسان سازی سیاست در کشور وجود نخواهد  داشت. در نتیجه:  چهار نوع  چالش سیاسی، فکری، رفتاری و ساختاری  تحت  عنوان (انحصار طلبی  و تمامیت خواهی، قومی سازی سیاست،  ساختار نا متعادل اداری، فردی  سازی سیاست) به مثابه یک سد آهنینی در برابر گفتمان مذکور  قرار دارد،. برای رسیدن به  یکسان سازی سیاست در افغانستان، نیاز  به تغییرات عملی فراتر از شعار های سیاسی است.

دیدگاه شما