صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱۶ سرطان ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تشکیل حکومـت موقت؛ عقب‌گرد به گذشته

-

تشکیل حکومـت موقت؛ عقب‌گرد به گذشته

کشورهای که در منازعه طولانیمدت درگیر بودهاند، برای رهایی از وضعیت بحرانی با کمک و یا میانجیگری قدرتهای بینالمللی راههای عبور از بحران و ختم منازعه را جستجو مینمایند و یکی از این گزینهها تشکیل حکومت موقت برای مکانیسم و ایجاد کار شیوههای شکلگیری نظام سیاسی، امنیتی و اقتصادی جدید در کشور است. کشورهای که سالهای طولانی از جنگ داخلی رنجبردهاند، بسیاری از زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را ازدستدادهاند که این امر موجب فروماندگی دولتهای آن جوامع در راستای ارائه کارکرد مطلوب و لازمی میشود. افغانستان تا سال 1978 دارای نظام سیاسی بسته (انحصاری قومی-خاندانی) بود و بعد از کودتای 1978 افغانستان در یک آشوب چهلساله گرفتار گردید که تا اکنون به نحوی اثرات مخرب حمله شوروی بر افغانستان، باقیمانده است. در سال 1992 مجاهدین رژیم کمونیستی افغانستان را سرنگون نمودند و برای رهایی از خلأ قدرتی که به میان آمده بود تشکیل حکومت موقت پیشنهاد و سپس عملی گردید. تشکیل حکومت موقت در آن دوران دقت و ظرافت لازم را که برای اداره کشور چند قومی و پراکنده افغانستان نیاز بود با خود نداشت و این امر در کوتاهترین زمان ممکن منجر به بروز جنگ داخلی میان مجاهدین گردید که ویرانگریهای بیشتر از حملات شوروی در افغانستان برجا گذاشت. برچیده شدن رژیم کمونیستی و سپس تشکیل دولت اسلامی مجاهدین در ظاهر یک پیشرفت محسوب میگردید اما در عمل صرفنظر از باورهای ایدئولوژیک به لحاظ توسعه سیاسی یک عقبگرد محسوب میگردد زیرا انحلال ارتش، از بین رفتن تمامی نهادهای امنیتی، تشدید خشونتهای قومی، فروپاشی شیرازه دولت و قدرت گیری جنگسالاران نمادهای اصلی عقبگرد در توسعه سیاسی کشور پنداشته میشود. بعد از سقوط رژیم طالبان افغانستان بار دیگر شاهد حکومت موقت بود که نسبت به اوایل دهه 1990 بهمراتب کارآمدتر و مؤثرتر بود علیرغم اینکه هنوز چالشهای خود را دارد. در هجده سال گذشته ارتش افغانستان مخصوصاً نیروهای ویژه ارتش به یکی از کارآزمودهترین نیروی جنگی در منطقه تبدیلشده است. افغانستان در حوزه امنیت ملی، پلیس، آموزشوپرورش، رسانهها، ورزش، صحت و در برخی حوزههای ارتباطی پیشرفتهای قابلملاحظه ای داشته است باوجوداینکه چالشهای مهم هنوز بر سر راه مردم و دولت افغانستان باقی است. امروزه افغانستان دارای قانون اساسی است که نسبت به بسیاری از کشور های منطقه جامع و فراگیر به شمار می رود. وجود رسانه ها و آزادی بیان یکی از افتخارت فعلی افغانستان است که بسیار از کشور ها جهان از جمله همسایه های افغانستان از داشتن آن محروم هستند.
پرسش اساسی اینجاست که تشکیل حکومت موقت چرا برای توسعه سیاسی افغانستان یک عقبگرد و حتی یک فاجعه به شمار میرود؟ برای پاسخ به این مسأله چندین دلیل وجود دارد که به دو دلیل عمده آن در اینجا اکتفا میشود.
فاکتور خارجی: افغانستان از سال 2002 به اینطرف کمکهای هنگفتی را از سوی جامعه بینالمللی مخصوصاً ایالاتمتحده آمریکا، جاپان، هند، آلمان، اتحادیه اروپا و سایر دوستان بینالمللی خود دریافت نموده است تا این کشور بر پای خود بایستد هرچند که در راستای مصرف این پولها حیفومیلهای زیادی صورت گرفته است. تمامی این کشورهای کمککننده در تلاش بودهاند که دولت سازی و توسعه سیاسی و اقتصادی در افغانستان سرعت بگیرد. تشکیل حکومت موقت به معنای رد تمامی تلاشهایی که در راستای تقویت نهادسازی در افغانستان صورت گرفته است، پنداشته میشود. امروزه که بحث مصالحه با طالبان جدی شده است، یکی از کشورهایی که بهصورت دوامدار خواهان تشکیل حکومت موقت است، همسایه جنوبی کشور؛ پاکستان است. با توجه به منازعه تاریخی که میان افغانستان و پاکستان وجود دارد هرگونه تلاش که در افغانستان منجر به عقبگرد در توسعه سیاسی کشور شود برای پاکستان یک پیروزی محسوب میشود. این مدعا منطق خود را دارد و واقعگرایی در روابط بینالملل بهخوبی این ادعا را ثابت میکند. بر اساس سنت واقعگرایی هرگاه یک کشور به هراندازه که بازنده باشد به همان میزان کشور یا کشورهای دیگر به دست آورنده منافع به شمار میرود. اصرار پاکستان در تشکیل حکومت موقت میتواند ناشی از دو پنداره سیاستگذاران اسلامآباد باشد. اول اینکه هرگاه حکومت موقت در افغانستان تشکیل شود، این اقدام در حوزه توسعه سیاسی و ا اقتصادی یک پسرفت محسوب میشود و این امر به نفع پاکستان است زیرا افغانستان ضعیف و ضعیفتر نمیتواند برای امنیت و تمامیت ارضی پاکستان خطر ساز باشد. افغانستان ضعیف و عقبمانده میتواند برای نفوذ تروریسم و بنیادگرایی در منطقه مناسب باشد و این امر برای تعقیب اهداف منطقهای پاکستان سودمند به شمار میرود. کارگزاران پاکستانی بر این هستند که با تشکیل حکومت موقت اگر نظام جدید متمایل و یا حامی سیاستهای پاکستان نباشد، دستکم نفوذ هند در افغانستان کاهش خواهد یافت.
فاکتور داخلی؛ هستند تعداد کنشگران سیاسی داخلی که علاوه بر طالبان و معارضان نظام مستقر خواهان تشکیل حکومت موقت هستند. میتوان هواداران داخلی تشکیل حکومت موقت را به دودسته تقسیم نمود. دسته اول کسانی هستند که از جنگ و ویرانی خسته شدهاند و از روی ناچاری به حکومت موقت پناه میآورند که شاید وضعیت رقتبار فعلی کشور بهبود یابد و شاید این عده از معایب و نارسایی که از دل حکومت موقت بیرون میشود مطلع نیستند. عده دوم کنشگران سیاسی کشور و حتی عالیترین مقامات گذشته حکومت هستند که تا چند ماه قبل در بدنه نظام سیاسی حضور داشتند و امروزه برای رسیدن به منافع فردی-جناحی و تضعیف رقبای سیاسی-حکومتی خود از هیچ خواسته دریغ نمیکنند ولو به قیمت از دست رفتن ارزشها و دستاوردهای هجدهساله افغانستان باشد. این کنشگران بدین باورند که هرگاه حکومت موقت تشکیل شود، دستگاه حاکم و اعضای آن کمتر فرصت خواهد یافتند که در حکومت موقت نقشآفرینی کنند و اینجاست که خود اینها میتواند نبض نظام سیاسی را در اختیار بگیرند.
بر نخبگان و کنشگران سیاسی هستند که همصدایی با پاکستان را در راستای برقراری تشکیل حکومت موقت با توجه به معایبی که دارد ورد زبان و سوژه روز نسازند زیرا وقتی نظام سیاسی کشور و توسعه در یک جامعه به عقبگرد روی بیاورد پیامدهای آن همگانی و طولانیمدت خواهد بود. از دست دادن نهادهای که برای ایجاد و حفظ آن میلیونها دالر مصرفشده است و هزاران سرباز کشور زندگی خود را در این راستا ازدستدادهاند، یک شکست آشکار برای کشور و عقبگرد در توسعه سیاسی به شمار میرود و این موضوع به نفع هیچ جناحی بوده نمیتواند مگر اینکه منافع کشورهای همسایه و گروههای تروریستی برای آنها یک ارزش محسوب شود.

دیدگاه شما