صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طولانی‌ترین جنگ ما هنوز مهم است

-

 طولانی‌ترین جنگ ما هنوز  مهم است

منبع: نيويورک تايمز
نويسنده: مايکل اي. آهنلون
تاريخ: 24 جنوري 2019
مترجم: نيکبخت
رئیس جمهور ترامپ ممکن است یک رئیس جمهور بحث برانگیز و نفاق افکن باشد اما در رابطه با افغانستان، سرخوردگی او در جنگ ۱۷ ساله اندکی متفاوت از احساسات رئیس جمهور باراک اوباما یا بیشتر از بقیه ما است. بر اساس گزارشها، وی از اوایل سال جاری تقریبا نیمی از ۱۴۰۰۰ سرباز امریکایی را که در افغانستان خدمت کرده، پس خواسته است. این یک اشتباه خواهد بود، چون هنوز هم یک مورد قوی برای حفظ طولانیترین جنگ امریکا وجود دارد - مخصوصا اگر ما آن را دوباره تعریف کنیم، دور از ملت سازی و چیزی شبیه یک همکاری پایدار با مردم افغانستان علیه افراطگرایی منطقهای و جهانی. در واقع، واشنگتن باید استراتژی خروج را متوقف کند و افغانستان را به عنوان یک ستون در یک شبکه قدرت وسیع منطقهای علیه القاعده، دولت اسلامی و جنبشهای مربوطه که نشانههای کمی از تفرقه افکنی را بروز میدهد، ببیند. با گذشت زمان، ما میتوانیم به تدریج نیروهای ما را کاهش دهیم، اما ما خواهان اطلاعات انتخابی و تواناییهای نظامی در جنوب آسیا برای سالهای زیادی خواهیم بود.
گزارش سازمان ملل برآورد میکند که کل اعضای داعش در عراق و سوریه بین ۲۰ هزار تا ۳۰ هزار نفر میباشد. بروسهافمن و سیت جونز، کارشناسان تروریسم، اظهار داشتند که بیشتر از ۴۰ هزار جنگجوی خارجی که طی چهار سال گذشته به عراق و سوریه ریخته اند، همچنان زنده و به خوبی در سراسر منطقه پراکنده شده اند.
القاعده و گروههای وابسته به آن نیز از سال ۲۰۱۵ مسئول حداقل سه حمله مهم هوایی یا حملات مهم (در مصر، سومالی و استرالیا) هستند. لازم نیست که از تهدیدهای موجود در تمدن غرب غافل ماند تا فکر شود که احتیاط باعث میشود ظرفیت حفظ را برای جلوگیری از این گروهها از ایجاد پایگاههای فیزیکی بزرگ در هر جای، در صورت امکان از دست رفته است. با این استاندارد، سیاست ضد تروریسم غرب از ۱۱ سپتامبر تا حد زیادی موفق بوده است؛ ما باید مراقب آن باشیم که چه چیزی ثابت شده است تا به خوبی کار کند.
در مورد وضعیت خاص افغانستان و جنوب آسیا به طور کلی، جدیدترین نگرانی امارت اسلامی شاخه خراسان یا ISIS-K است. در سالهای اخیر، احتمالا یکی از قویترین و بزرگترین شاخههای داعش در خارج از سوریه و عراق بوده و فروشگاه شان در محدوده کوهستانهای افغانستان قرار گرفته است. دولت طلبی بیان شده، با این حال غیر واقعی، برای ایجاد یک خلافت وسیعتر از ایران به جمهوریهای شوروی سابق آسیای مرکزی به هند و پاکستان است. این جاه طلبیها موجب نگرانی میشود که داعش شاخه خراسان یک روز میتواند با لشکر طیبه، گروههای پاکستانی که حملههای بمبئی سال ۲۰۰۸ را انجام داد و یا دیگر گروه انتحاری ضد هند، همدستی کند.
با توجه به جغرافیای پیش پا افتاده و دولت ضعیف افغانستان، خلع سلاح کردن داعش شاخه خراسان ممکن است نسبت به شکستدادن داعش در شرق سوریه یا عراق کمتر واقع گرایانه باشد. اما با استفاده از پایگاههای که ما اکنون داریم، میتوانیم این گروپ را زیر نظر داشته و شنوا باشیم، و زمانی که ما یک رهبر کلیدی آنان را شناسایی کنیم و یا زمانی که آنها در یک موقعیت خوب قرار گرفته باشند حمله میکنیم. هر چند که سه تن از رهبران کلیدی آنان در دو سال گذشته از میدان نبرد توسط نیروهای ایتلافی حذف شده اند.
این خط مشی در جنوب آسیا به سایر تواناییهای ضدتروریسم ایالات متحده در خاورمیانه بزرگ، به ویژه در مناطقی که دولتهای محلی ضعیفتر هستند و تهدیدات بزرگتر هستند، تکمیل میشود. امکانات نظامی امریکا در قطر و کویت و بحرین و نیز کشتیهای داخل یا نزدیکی خلیج فارس از عملیات در عراق و سوریه حمایت میکنند. پایگاههای ایالات متحده در جیبوتی به ما کمک میکنند تا مراقب یمن، سومالی و دیگر مناطق شاخه آفریقا و منطقه خلیج عدن باشیم. ناوگان ششم و داراییهای امریکایی در ایتالیا مواظبت چشمیبه لیبیا و سایر نقاط شمال آفریقا دارد.
حضور در افغانستان به طور کامل به شکل شبکهای موثر است. تعداد کمی از مناطق مهم تحت فعالیتهای تروریستی، احتمالا بیش از چند صد مایل دورتر از چشم و گوش امریکا است و در صورت لزوم کماندوهای آن، هواپیماهای بدون سرنشین و دیگر داراییهای تاکتیکی موجود است. همه این هزینهها گران است اما نه بی اندازه - شاید بر اساس تجزیه و تحلیل برآوردها از دفتر بودجه کنگره تقریبا ۳۰ تا ۷۰ میلیارد دالر هزینه در سال داشته باشند. این اما کمتر از ۱۰ فیصد از بودجه سال ۲۰۱۹ پنتاگون است.
طبق گفته سی آی ای(C.I.A) ، دولت افغانستان تنها بر برخی از نقاط کشور خود کنترول دارد - حدود ۵۵ فیصد از تمام ولسوالیهای اداری که حدود ۶۵ فیصد از همه افغانها زندگی میکنند. با این حال، تمام شهرهای بزرگ و بسیاری از سرکها را نگه میدارد. برای اهداف ضد تروریستی امریکایی، این احتمالا کافی است، فرض میشود که این میتواند پایدار باشد.
هیچکدام از اینها یک استدلال برای آرامش نیست. با در نظر گرفتن عقب نشینی سریع ایالات متحده و ناتو، بزرگترین تهدید برای افغانستان امروز، احتمالا تنشها و فشارهای فراوان بر نیروهای امنیتی آن است که میتواند با روند فعلی روبرو شود. آنها گزارش داده اند که از سال ۲۰۱۵ بیش از ۲۸۰۰۰ تلفات داده و همچنین از نرخ بالای تخریب رنج میبرند. اخیرا حمله فجیع طالبان که  دهها نفر از پرسنل اطلاعاتی ولایت میدان وردک در جنوب کابل را از بین برد، آخرین دعوت برای جنگ است.
چند دیدگاه میتواند ارتش و پلیس افغان را قویتر و انعطافپذیرتر کند؛ به طوری که این حرکت مارپیچ رو به کاهش نباشد. با همکاری وزارت دفاع افغانستان، ما باید سعی کنیم یک نیروی امنیتی جدید را که به نام نیروی زمینی ارتش ملی افغانستان شناخته میشود، گسترش دهیم. این روند باید استخدامی و به صورت محلی اداره شود، زیرا از آنجایی که بسیاری از افغانها ترجیح میدهند از قلمرو خانه خود به جای بخشهای دور از کشور دفاع کنند، این مفهوم باید به استخدام و نگهداری آنان کمک کند.
علاوه بر این، ما باید دولت افغانستان را تشویق کنیم تا تلاشهایش برای حفظ مناطق روستایی کشور را متوقف کند. این مسیر زمانی قابل فهم است که سربازان و پولیس در پایگاههای تنگ و دوردست  آماده وارد جنگ میشوند، اکثرا برای دوام جنگهای طولانی شان بدون رها کردن و آسیب پذیری در کمینگاههای طالبان مستقر میشوند.
قطعا پیروزی آشکارا در افغانستان به زودی نخواهد بود و هر توافق صلح با طالبان بیگانه خواهد ماند. اما ماموریت ایالات متحده و ناتو در افغانستان میتواند برای محافظت از غرب در مقابل حملات تروریستی وسیع در جنوب آسیا ادامه داشته باشد و در سالهای آینده به تدریج کاهش خواهد یافت.
چنین اهدافی ممکن است بسیار چرچیلی معلوم نشود اما چیزی است که اکنون در افغانستان واقعی به نظر میرسد - و برای منافع امنیت هستهای امریکا، ممکن است فقط به اندازه کافی خوب باشند.

دیدگاه شما