صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دانش، کارگزار اخلاقیِ سیاست آرمانی در بازار مافیایی سیاست افغانی

-

 دانش، کارگزار اخلاقیِ سیاست آرمانی در بازار مافیایی سیاست افغانی

مبحث رابطه میان اخلاق و سیاست از بدو شکلگیری تأمل فلسفی در باب سیاست و آغازین لحظات شکلگیری نطفهی اندیشه سیاسی در یونان باستان، مطرح بوده و در اندیشه سیاسی دوران میانه و اندیشه سیاسی مدرن نیز یکی از عرصههای مورد بحث میان فیلسوفان و خداوندان اندیشه سیاسی بوده است. در ساحت نظری، درباره رابطه ميان اخلاق و سياست، در مجموع، چهار ديدگاه وجود دارد: نظريه يگانگي اخلاق و سياست، نظريه جدايي اخلاق از سياست، نظريه تبعيت اخلاق از سياست و نظريه دو سطحي اخلاق و سياست. در ديدگاه اول، اخلاق و سياست هر دو مظاهر حکمت عملي و ارزشمدارند و ميان آن دو يک نوع اتحاد برقرار است، به گونهای که ميتوان اخلاق را سياست فردي و سياست را اخلاق جمعي دانست. ارسطو در فلسفه سیاسی خود پیوند تنگاتنگی میان «پولیس» (دولتشهر) و «فرونسیس» (خرد عملی) برقرار مینمود و سیاست از منظر او، به عنوان بخشی از خرد عملی، تداوم اخلاق است نه نقطهی مقابل آن و یا حتا متمایز از آن. در روزگار معاصر، نظریههای اخلاقی دو فیلسوف آمریکایی، آین رند و لئواشتراوس و برخی دیگر را میتوان در تداوم رویکرد ارسطویی شمرد.
نماد بارز ديدگاه دوم، ماکياولي است. اين ديدگاه، ورود اخلاق به عرصه سياسي را ممنوع و خطرناک ميداند و آن را عامل ناکامي سياست تلقی مينمايد. سیاستمدار موفق باید خصوصیت روباه و گرگ را با هم درآمیزد و ریاکاری و تظاهر را به عنوان استراتژی موفقیت خویش انتخاب نماید. شعارهایش باید اخلاقی باشد، اما در عمل پایبندی به اخلاق نداشته باشد که تعهد عملی به اخلاق، به شکست او منجر خواهد شد. ديدگاه سوم، حامیان جدی ندارد؛ زيرا براي اخلاق هويت و اصالتي قائل نيست. در ديدگاه چهارم، اصول اخلاقي در امور سياسي پذيرفته ميشود، اما با این تأکید که اخلاق سياسي با اخلاق فردي متفاوت است. 
برخی هرچند در ساحت نظر، ممکن است به رابطه‌‌ی مثبت میان اخلاق و سیاست معتقد باشد، اما در عمل کمتر سیاست مردی را میتوان یافت که در سیاستورزی خود پایبند به اصول اخلاقی باشد، بلکه رویکرد ماکیاولیستی اغلب در رفتار سیاستمردان غالب است؛ یعنی تظاهر به اخلاقمداری و در عمل رفتار ریاکارانه. این رویکرد، به ویژه در جامعه افغانی که امروز گرفتار نوعی آنومی شدید اجتماعی و سیاسی است و دیوار هنجارها و ارزشهای اخلاقی این جامعه کاملا ترک برداشته است، مشتریان پرشمارتری دارد. بیتردید، در عرصهی سیاست افغانی، رویکرد ماکیاولیستی کاملا مسلط است و بسیاری از کارگزاران سیاسی که اغلب صبغهی دینی و جهادی هم دارند، در تخاطب خود با دیگران به عنوان یک معلم اخلاق ظاهر میشوند، اما در عمل، خود و اطرافیانشان به کوچکترین اصل اخلاقی پایبند نیستند. به خصوص در هنگامهی کارزار انتخاباتی، به انواعی از اتهامات، شایعهپراکنیها، جعل و دروغ نسبت به رقبای خویش روی میآورند و حتی افراد مشخصی را با این هدف استخدام میکنند تا در عرصهی رسانهای و فضای مجازی، تا در توان دارند، نه برای نشان دادن نقاط قوت خویش، بلکه به تخریب رقبا به کار گیرند.
در این میان، سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری، بدون اغراق یک استنثنا به شمار میرود. دانش رویکرد سیاسی خود را با اخلاقمحوری همراه ساخته است، هرچند ممکن است این رویکرد به لحاظ شخصی و نگاه منفعتمحورانه، برای او زیانآور هم باشد. او هرچند ممکن است کاستیهای خود را داشته باشد (که در جای خود قابل نقد و بررسی انتقادی است و هیچ سیاستمردی هم، از تمامی کاستیها بری نیست)، اما هیچگاه پا روی اصول اخلاقی نگذاشته است. او با رویکرد ریاکارانه میانهای ندارد و هرگز با گفتار و رفتار پوپولیستیِ معطوف به منافع سیاسی و شخصی خود، تلاش نکرده است تا  خاک به چشم مردم زند. او با صراحت به نزدیکان خود مدام توصیه میکند که از مرزهای اخلاقی عبور نکنند و از کار برای مردم وسیلهی انتفاع سیاسی نسازند. مواردی در حل مشکلات مردم یا یک جمعی اتفاق افتاده است که بهترین زمینه برای سوء استفاده شخصی و منفعت محورانه فراهم بوده است، اما وی از بهرهگیری تبلیغاتی و ختم کردن به نام خود، ابا ورزیده و با صراحت گفته است که آنچه مهم است، آن است که این کار صورت بگیرد، اما اینکه به نام چه کسی ختم میشود، مهم نیست. در فردای ثبت نام تکت «دولتسازی» برای انتخابات ریاست جمهوری آینده، وی منسوبین دفتر خود را جمع نموده و به همه با تأکید توصیه میکند که: «در شیوهی کمپین رسمی و غیررسمی، همه اعضای دفتر باید ملتزم به رعایت منطق، عقلانیت، اخلاق و اعتدال باشند و از هر نوع تندروی و عبور از مرزهای اخلاقی پرهیز کنند». او با ظرفیت و مدارا حتا تصریح میکند که: «اعضای دفتر حتا آزاد هستند که برای تکتهای دیگر تبلیغ کنند و از این بابت هیچ منعی وجود ندارد». او به این ترتیب، به همه اعضای دفتر خود اطمینان میدهد که کسی آنانرا به بهانه یا جرم هوادار بودن برای تکتهای دیگر، ملامت نخواهد کرد و برای او مشکلی ایجاد نخواهد شد. باز هم مکرر تأکید میکند و حتا شخصیتهای سیاسی و سران تکتها را نام برده و با تأکید یادآور میشود که کسی از اعضای دفتر حق ندارد حتا در صفحات شخصی خویش با رقبای سیاسی وی رفتار غیرمنصفانه و غیراخلاقی داشته باشد.
مطمئنا، از دانش تا کنون حتا یک جمله از نوع تخریبهای گفتاری مرسوم میان سیاستمردان جامعهی افغانی که علیه رقبای سیاسیشان به کار میگیرند، ندیده و نشنیدهایم؛ چه در سطح ملی و یا سطح فروملی و درونحزبی. چنین رویکردی، ممکن است در بازار مافیایی سیاست افغانستان متاع دارای مشتری نباشد، اما نشان میدهد که هنوز در این جامعهای که اخلاق هر روز از سطح سیاسی و اجتماعی آن به انزوا میرود، کورسویی باقی است. زنده بودن این نوع رویکرد در میان معدود کارگزاران سیاسی جامعهی ما، همچنان این امید را که میتوان عرصهی سیاست افغانستان را تا حدودی از بیاخلاقیها، حاکمیت رویکرد مافیایی و تلقی از دولت به مثابهی غنیمت ، نجات داد، هنوز زنده نگه میدارد. به یقین، نسلهای آینده در مورد ویژگیها، رویکردها و دستاوردهای کارگزاران سیاسی امروز، به خوبی قضاوت خواهند کرد و میراث اخلاقی و ضداخلاقی را که کارگزاران امروز برای آنان به جای خواهند گذاشت، از هم تشخیص خواهند داد.  

دیدگاه شما