صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۲۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سد معبر و پیاده‌روها؛ مسئولیت شاروالی

-

سد معبر و پیاده‌روها؛  مسئولیت شاروالی

این همه لجامگسیختگی در شهرنشینی مناسب مردم فرهنگ مدار، قانونمدار، شهریار و نیکرفتار نیست. شاید بپرسید: گپ از چه قرارِ است؟ آنچه در این نوشته باهم به گفتگو مینشینیم، موضوع «سد معبر» یا غصب راهروها یا پیادهروهای سطح شهر کابل است. این مسئله دو جانب دارد: یکی مردم، دیگری شاروالی. اگر شاروالی صاحب  نگهبان و شهردار شهر است، پس چطور در جایجای شهر، مردم پیادهروها و راهرویها را غصب میکنند، قسمتی از دکان خود را در معابر یا پیادهروها یا سنگفرشهایی که  جزء مایملک و مالکیت همگانی و عمومی است، قرار میدهند؟
بهتر است تا از باب نمونه چند مثال بزنم:
نمونۀ نخست- شما در سرک بین سرک دارالامان تا چهارراه پل سرخ، قدم بزنید. شما به مواردی بسیار برمیخورید که دکانداران، هتل داران، کافهداران و... حتی پیادهرو را چوکی گذاشتهاند، فرش کردهاند؛ گو اینکه سنگفرش پیادهروی مال اجدادشان و پدرشان و ورثۀ پدریشان و مهر مادرشان است. مردم بیمسئولیت و غاصب نمیدانند که غصب ملکیت عامه یکی از مصادیق دزدی است، از نظر قانون جرم است و از نظر حکم دینی حرام.
نمونۀ دوم- از چهارراه شهید دهبوری بهطرف گولایی دواخانه بروید. آیسکریم فروشیها دمودستگاه و تشکیلاتشان را تا وسط پیادهروی بیرون کشیدهاند؛ گویا پیادهروی مال هفتپشتشان است. مردم دزد و غاصب نمیدانند که مال یا ملکیت دو گونه است: یکی ملکیت عامه، دوم ملکیت خصوصی یا اشخاص. مردم بیفرهنگ و دزد و غاصب شهر کابل آیا نمیدانند که دزدی شاخ و دم ندارد؟ یا اینکه غصب ملکیت عامه از جزء اخلاق شان شده است؟ این مردمی که از اخلاق، ارزشگذاریهای اخلاقی و دینی دم میزنند و اگر از مسائل مدرنی چون سکولاریزم، اخلاقمداری، رواداری و ارزشهای والای حقوق بشر سخن بگوییم، فوراً از خشم کوجی میکنند و پاچه میگیرند؛ ولی هرگاه پای ارزشهای حقوق شهروندی و حقوق اشخاص و حقوق و ملکیت همگانی یا عامه در میان میآید، نخستین دزد خود این مردم هستند.
مسئولیت شاروالی
پرسشی که در اینجا از شاروالی کابل در میان میآید، این است که آیا چه دشواریای و چه مشکلی در بین است که نواحی شاروالی توانایی مدیریت شهری را ندارد؟ آیا دانش مدیریت شهرنشینی ندارد یا زورش به مردم قانونگریز، غاصب، نادان، دزد و... نمیرسد؟ اگر اینطوری است که فلسفه وجودی پولیس برای چیست؟ آیا سیستم و دستگاه پولیس دوغ است یا خداینکرده بین غاصبان ملکیت عامه و پولیس و شاروالی کابل کدام تبانی در بین است؟
نویسندۀ این مقاله بیمسئولیتی شاروالی و پولیس را نشان زیرپا گذاشتن حقوق عامه و حقوق شهروندی میداند و اعلام میکند که شهروندان شهریار نیازمند مدیریت شهری و سیستم سازی شهرنشینی است که در اینجا بهطور نمونه یکی از مصادیق سخن من برداشتن سد معابری است که از سوی دکانداران، کافهداران، رستورانداران، آیسکریم فروشان، موترداران و... پیادهروها بسته میشوند، اگر باور ندارید بهطور نمونه به هتلهای رنگارنگ جاده بین پل لیسه حبیبیه و چهارراه پل سرخ قدم بزنید که گذشته از هر چیزی، موترهای پیش رستورانها و حوضهای آبی پیادهروها را سد کردهاند؛ گویا پیادهروها هدیۀ پدر و مادرشان است یا ورثۀ بابایشان!
سرانجام ما با سه جانب تخطی یا نقض حقوق شهروندی هستیم: مردم دزد و غاصب ملکیت عامه همانند دکانداران و...، شاروالی و پولیس. آیا شاروالی کابل بی مسئولیت است یا پولیس کابل که هردویشان حافظان و نگهبانان شهر هستند. پاسخ چیست؟

دیدگاه شما