صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت‌عبور از شخصیت محوری بنام بانک رای

-

ضرورت‌عبور از شخصیت محوری بنام بانک رای

نزدیک به بیست سال است که شهروندان افغانستان شاهد رخدادهای نوین در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در این سرزمین بوده اند؛ از جمله در بخش سیاست و حکومت، شاهد تجربة نو از دموکراسی و مردم سالاری است. مسالة مشارکت مردم در تصمیمگیری و تعیین سرنوشتشان، جلوههای زیاد داشته است. انتخابات از مهمترین و اصلیترین آن جلوهها بهشمار میرود. بهصورت معمول سه انتخابات ریاست جمهوری در فاصلة سالهای 1383 الی 1393 در افغانستان برگزار شده است که سطح مشارکت مردم در هر سه انتخابات تا حدودی چشمگیر و قابل ملاحظه بوده است. در کنار انتخابات ریاستجمهوری بدلیل همزمانی، سه انتخابات شوراهای ولایتی، نیز برگزار شده است. همچنین از سال 1384 تا 1389 دو بار انتخابات پارلمانی برگزار شد که انتخابات سوم پارلمانی با تأخیر بیش از سال، امسال؛ یعنی در 28 میزان 1397 برگزار گردید و هنوز نتیجه ابتدایی و نهایی آن اعلام نشده است. بنابراین، در افغانستان در طول پانزده سال نُه انتخابات؛ در سه سطح ریاست جمهوی، پارلمانی و شوراهای ولایتی برگزار شده است.
اما؛ پرسش مهم این است که اصلیترین عنصرسازندة انتخابات و عامل اصلی مشروعیت آن چیست؟
اگر نگاه دقیق به پروسة انتخابات و شکلگیری آن بیندازیم و  با هر مبنا و نظامهای انتخاباتی که وجود دارد، تحلیل کنیم، میبینیم که «رأی» بهمثابة عصارة اصلی و بلکه هستة وجودی انتخابات مطرح است. دیگر سازوکارها برای انتخابات مطلوب؛ از قبیل انتخابات آزاد،آزادی بیان و اندیشه برای کاندیداها، رأیدهندگان، رسانهها و دیگران، نبود موانع برای مشارکت آزادانة مردم در انتخابات؛ رأیدهی سراسری مبتنی بر مساوات؛ مستقیم و سری بودن، مبتنی بر ترکیب جمعیت و نفوس و... در حقیقت مکانیزمی برای استعمال «حق رأی» به صورت قانونی و درست است. بدون شک، خروجی استعمال حق رأی بهصورت درست؛ همانا یک انتخابات شفاف و قابل قبول برای همه خواهد بود.
بنابراین، اساس و پایه انتخابات حضور و مشارکت مردم  و استعمال رأی شان در انتخابات است. انتخابات بدون مردم و رأی دادن بدون شرایط دیگر مفهوم ندارد.
از سوی دیگر، رأی همانطوری که اساس و بنیان پروسة انتخابات محسوب میشود، منبع اصلی مشروعیتبخش برای یک انتخابات مشروع؛ نیز بهشمار میرود؛ چون رأی، بهعنوان حقمدنی و سیاسی یک شهروند و بازتابدهنده ارادة مردم در انتخاب نمایندگانشان است. به باور همه حقوقدانان و اندیشمندان سیاست و حقوق؛ رأی، بهقدرت حاکمه مشروعیت میبخشد و براساس آن تصمیمات حکومت مورد پذیرش و تصمیمات نمایندگان مورد احترام شهروندان واقع میشود. افزون برآن، مقوله «رأی» در نظامهای سیاسی، تفسیر و تعبیر روشن از «اصل حکومت مردم برای مردم توسط مردم» است.
از گفتههای فوق هویدا شد که اصلیترین عنصرسازندة انتخابات، رأی است. همچنین عامل اصلی در مشروعیت و مقبولیت انتخابات، نیز استفادة درست و قانونی از حق رأی است. اما؛ پرسش دیگر که پاسخ آن، مقصد اصلی این نوشته بهشمار میرود، این است که صاحب رأی کیست و بانک رأی مربوط به کیست؟
مطابق قانون اساسی  و مبتنی بر اصل حقِ شهروندی، صاحب یا صاحبان رأی مردماند؛ یعنی هرشهروندِ واجد شرایطِ رأی، مطابق قانون صاحب رأی بهشمار میروند که میتوانند آن را بهصورت آزادانه، مستقیم و سرّی به نامِ نامزد مورد نظر و حمایت خویش استعمال و به صندوق رأی بیندازند. بنابراین، رأی یک حق شخصی و انفرادی است، نه حق مشترک و مُشاع با کسی دیگر؛ به همینجهت، هیچ شخص و یا نهادی نمیتواند در نحوة استعمال و استفادة آن، دخالت و یا اِعمال نفوذ کند! همچنین رأی یک حق شهروندی است، نه امتیازات اعطای از سوی کسی یا نهادی دیگر؛ از اینرو، هیچکس و یا نهادی نمیتواند در بارة آن تصمیم بگیرد و برای صاحب رأی تعیین تکلیف نماید!    
باتوجه بهمطالب پیشین، فرضیه بانک رأی، یک فرضیة باطل و مبتنی بر ساختارهای غلط و نادرستی است که ساخته و پرداختة دست خودماست. همچنین برداشتها و تلقیهای سیاسی و اجتماعی در مورد بانکسازی برای رأی در محوریت یک شخص، خلاف اصول و احکام قانون است و هیچ مبنای حقوقی ندارد.
مطابق احکام قانون، از انتخابکنندگان در تمام انتخابات ریاستجمهوری، ولسیجرگه و شورای ولایتی با واژگانی؛ چون اتباع، رأی دهندگان، مردم و ساکنین تعبیر شده است. در قانوناساسی چنین مقرر شده است؛ اتباع افغانستان، حق انتخاب کردن و انتخابِشدن را دارا میباشند. رئیسجمهور باکسب اکثریت بیش از پنجاه فیصد آرای رأیدهندگان از طریق رأیگیری آزاد، عمومی، سرّی و مستقیم  انتخاب میگردد. اعضای ولسیجرگه توسط مردم از طریق انتخابات آزاد، عمومی، سری و مستقیم انتخاب میگردند. درهر ولایت یک شورای ولایتی تشکیل میشود. اعضای شورای  ولایتی، طبقِقانون،  بهتناسب نفوس، از طریق انتخاباتآزاد، عمومی، سری و مستقیم  ازطرف ساکنین ولایت برای  مدت چهارسال انتخاب میگردند . (قانون اساسی1382، مواد 33، 61، 83، 138)
وقتی که  هرشهروند، صاحب یک رأی باشد، دیگر بانکِ رأی در محور یک شخص یا یک شخص صاحب اصلی آرای کثیر مفهوم و معنا پیدا نمیکند. بنابراین، درسهای که از انتخابات گذشته آموختهایم و باید بیاموزیم این است:
- رأی دادن از حقوق شهروندی و انحصاری مردم؛ تصمیمگیری از سوی شخص یا اشخاصی در مورد آرای رأی دهندگان، بهرعنوان و نامی که باشد، بازی با شعور سیاسی مردم و نادیده گرفتن حق شهروندی، چون «حق رأی» برای شهروندان است. این تصمیم، حق انحصاری مردم است که چگونه از رأی خویش استفاده کنند و با استعمال آن چهکسانی را برگزینند. بنابراین، بههیچکس و هیچ نهادی اجازه ندهیم تا با سرنوشتسیاسی و حق انحصاری ما بازی کنند.
- تجربههای گذشته انتخاباتی سرلوحة مشارکت سیاسی مردم؛ انتظار میرود که مردم افغانستان با سپری کردن حد اقل نُه دوره انتخابات در سه سطح کلان و مهمی؛ چون انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات پارلمانی و انتخابات شوراهای ولایتی به این مرحله از آگاهی و درک رسیده باشند که دیگر هر شهروند خود، صاحب رأی و صاحب تصمیم است، نه ارباب و تیکهدارانِ بنام قوم، تبار، سمت و زبان و مانند آن. بنابراین، صاحبان اصلی انتخابات و انتخاب کردن، همانا شهروندان کشور است.
- انتخابات گامی بهسوی ملتشدن؛ وقتی شهروندان، صاحبان رأی میباشند، امیدواری به ملتشدن زیاد است. بههمین جهت، نگاه قومگرایانه به پروسة انتخابات و ملاحظاتِ قُل و قریه، ولسوالی، ولایت، سمت خاص یا زبان و مذهب، مانع اصلی ملت شدن و وحدت مردم در افغانستان بهشمار میرود. پس ما میتوانیم با رأی خود ملت بسازیم و با نگاهِملی و ارزشهای کلان کشور، مسیر ملت شدن را هموار سازیم.
هشیار باشیم که دشمنان بیرونی و داخلی، اقوام شریف و با هم برادر افغانستان را رو در روی یکدیگر قرار ندهند. بیدار باشیم که ملت شدن، وحدت و یکپارچکی ما قربانی زیادهخواهی و اغراض شوم و منفعتطلبان و صاحبان قدرت نشود. آگاه باشیم که مردم افغانستان از شمال تا جنوب، از غرب تا شرق، چه ازبک، چه تاجیک، چه پشتون، چه هزاره و یا سایر اقوام ساکن در این سرزمین، گلِ یک چمن و شاخههای یک درخت تنومند بنام افغانستان است. بنابراین، هرشهروند خود هم صاحب رأی و هم بانک رأی است و هیچکس و هیچ نهادی نمیتوانند بجای آنها تصمیم بگیرند.

دیدگاه شما