صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیشینه سیاست

-

پیشینه سیاست

می توان گفت آغاز زندگی جمعی و گروهی بشر، آغازی برای فعالیت های سیاسی او نیز می باشد. از نظر یونانی ها که از نظر مدنیت از دیگر ملت ها پیشگام تر هستند، سیاست علمی است که به امور یک شهر مربوط می شود و شهر و دولت از همدیگر جدایی ناپذیر اند. نوع و چگونگی ساختار سیاسی جامعه ی که فرد در آن زندگی می کند در تعریفی که آن فرد پیرامون سیاست ارائه می کند، قطعا تاثیر گذار است. به عنوان نمونه شهروندی که در جامعه قبیلوی زندگی می کند برداشت متفاوتی از سیاست خواهد داشت نسبت به آن کسی که در دولت ملی و یا دولت پادشاهی زندگی می کند، بنابراین هرگونه تعریفی از سیاست، از ساختار نظام حاکم متأثر است. از عواملی دیگری که در ارائه تعریف از سیاست نقش و دخالت دارد، از نخبگان و صاحبان اندیشه جامعه ی مورد نظر می توان نام برد. اگر مخروط فرهنگی جامعه را ترسیم کنیم نخبگان و صاحب نظران در رأس هرم و بعد از آن روشنفکران و مردم عوام قرار دارند. انقلاب های بزرگ همچنین در نحوه نگرش به سیاست و تعریف اجتماعی از آن تأثیر داشته است و تعریف سیاست با توجه به انواع انقلاب ها: ساختاری و اقتصادی، فکری و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نیز متفاوت خواهد بود. ما اینک به تعاریف ارائه شده پیرامون سیاست از سوی برخی متفکران و اندیشمندان غرب و مسلمان می پردازیم.
سقراط: او سیاست را رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی از رهرو فضایل دانسته و مدعی شد بستر این فعالیت یک حکومت و فرمانروایی سالم مي باشد. او حکومت ها را به پنج نوع دانسته (حکومت فرمانروای عادل، حکومت سلطان مستبد، حکومت نجبا(اشراف و قشر ممتاز)، حکومت اغنیاء و حکومت عامه) وي حکومت فرمانروای عادل را بر سایر انواع ترجیح می دهد؛ زیرا از نظر او در حکومت فرمانروای عادل است که فضیلت تحقق یافته و انسان به سعادت دست می یابد. سقراط حکومت عامه را به این دلیل که منجر به روی کار آمدن افراد ناصالح می گردد نپذیرفته و رد می نماید.
افلاطون
افلاطون در کتاب جمهوریت و دیگر نوشته هایش حکومت را از چند زاویه مورد بررسی قرار می دهد. گرچه جمع بندی مشخص آراء افلاطون به دلیل کثرت و تنوع مشکل می نماید، ولی او فصل نوی را در زمینه های حکومت و جامعه، در اندیشه سیاسی گشود. حکومت از نظر افلاطون در پنج نوع(حکومت فیلسوفان، حکومت نظامیان، حکومت ثروتمندان، حکومت عامه مردم و حکومت استبدادی) دسته بندی شده است. افلاطون نوع اول یعنی حکومت فیلسوفان را ترجیح داده و می گوید: زمامدار بایستی فیلسوف باشد؛ زیرا بهترین دولت ها دولتی است که در آن بهترین مردم فرمانروایی کند؛ فیلسوف حاکم و حاکم فیلسوف شود. افلاطون پس از کتاب جمهوریت در نظریات جدیدش وظیفه دولت و نظام سیاسی را آموزش و پرورش رعیت دانست و فرمانروایان را به شبانان جامعه تشبیه نمود.
ارسطو
ارسطو انسان را ذاتا موجودي اجتماعی و در نتیجه سیاسی می دانست. هدف سیاست نفع و چیزی است که اختصاص به انسان دارد. خیر فردی و خیر اجتماعی انسان در واقع یکی بیش نیستند ولی با این حال حفظ و رعایت خیر اجتماع مهمتر و مقدس تر است. تعریف ارسطو از سياست هر فعالیتی است که در اجتماع اتفاق افتاده و در راستای سعادت آدمی است. سیاست یعنی ایجاد اعتدال در امور اجتماع. و دولت برای تأمین نیاز های جسمی و روحی انسان ها تأسیس می شود. اجرای قانون و عدالت در چارچوب دولت، مردمان را با یکدیگر پیوند می دهد.
فارابی
فارابی مؤسس و بنیان گذار فلسفه اسلامی مدینه فاضله را که بر اساس بنیادهای فلسفی سیاست ترسیم نموده بود، به عنوان الگوی اندیشه و نظام سیاسی مطلوب، معرفی نمود. او سیاست را حاصل خدمات حاکم به مردم به منظور رسیدن به سعادت می دانست. فارابی علم اخلاق و سیاست را دارای هدف و مقصد واحد می داند؛ زیرا اگر اخلاق می کوشد تا با معرفی و ایجاد فضایل در فرد او را به سعادت برساند، سیاست همچنین با تعلیم و تأدیب افراد اجتماع می خواهد جامعه را به سمت سعادت رهنمون شود.
بو علی سینا
بو علی سینا فیلسوف مشهور مسلمان، در دو کتاب السیاسه و رساله اثبات النبوهي خود اندیشه دینی-‌‌‌‌ سیاسی خود را بیان داشته است. او هدف نهایی یک جامعه مدنی و سیاسی را رسیدن به سعادت می داند و برای وحی و نبوت جنبه سیاسی قایل است. به عقیده وی پیامبر قانونگذار و سیاستمدار (از نظر وی قانون و سیاست دو رکن اصلی یک جامعه متمدن به حساب می آید) برجسته ی جامعه می باشد و این دو مسئولیت فقط در وی قابل جمع است. از نظر وی پیامبران با سیاست و فن مدیریت و مردم داری که داشته اند، امورات مادی مردم را سامان داده و به یاری مکتب فلسفی- الهی زندگی معنوی مردم را کمال بخشیدند.
غزالی
غزالی در کتاب احیاء العلوم خویش دين را کاملا سیاسی می داند. از نظر او زندگی اجتماعی انسان به چهار صنعت: کشاورزی، پارچه باقی، بنایی و سیاست وابسته است و مهمترین این صنایع و فنون همانا سیاست است. از دید غزالی تفکیک میان علم، دین و سیاست امری نا ممکن است.
ابن خلدون
ابن خلدون مانند ارسطو سیاست را علم مطالعه شهر و سعادت آدمی در آن می داند. سیاست مدنی دانش تدبیر و چاره جویی خانه یا شهر است به مقتضای آن چه اخلاق و حکمت ایجاب می کند؛ تا توده ی مردم را به روشی وادار کند که آن روش متضمن حفظ نوع و بقای او باشد.
سنت آگوستین قدیس
«سیاست راه رسیدن به رستگاری است». آگوستین قدیس در کتابی که به نام «شهر خدا» دارد تصویری از دو شهر زمینی و خدایی ارائه می دهد. شهر زمینی جایگاه گنه کاران و شهر آسمانی محل بندگان صاحل خدا و آمرزیده شده گان است و سیاست یعنی تدبیری که انسان بتواند از شهر زمینی خود را به شهر آسمانی برساند.
توماس آکویناس
توماس کشیش کلیسای قرون وسطی متأثر از اندیشه های ارسطو و ابوعلی سینا بود. او حکومت را به مثابهی کشتیيي می دانست که ناخدای آن مذهب و روحانیون هستند و حکومت کردن یعنی هدایت کردن کشتی و ماهیت حکومت را از همین شباهتی که بین مفهوم این دو کلمه هست، باید فهمید. هدف حکومت مانند هدف کشتی رساندن بار و محموله از بهترین راه به مقصد است. غرض اجتماع این است که به کمک پارسایی به نعمت همجواری خدا نائل شد. بنا براین سیاست رهنمونی بشر به سوی سعادت است.
با توجه به تعاریفی که از سوی اندیشمندان مذکور پیرامون سیاست ارائه گردید به وضوح این مطلب قابل برداشت است که سیاست به معنای تدبیر اراده ی اجتماع بوده و حکومت و فرمانروا به عنوان مصدری برای تأمین نیازهای مادی و معنوی مردم تلقی می شود؛ تا مردم از این رهگذر به سعادت و نیک بختی حقیقی نائل شوند. بنابراین نحوهی تفسیر و تعبیر ما از سعادت بشر بر روی مفهوم سیاست خواه ناخواه تأثیر ميگذارد. پس قبل از همه بایستی سعادت بشر را بررسی کرد و فهمید که نیک بختی او در دستیابی به چه چيزي نهفته است. آیا انسانی که قدرت بیشتری دارد سعادتمند است یا آن که ثروت بیشتری داشته و غرق در لذایذ مادی و تن پروری است و یا آن که از معرفت بیشتری نسبت به خود، دنیا و خدای خود برخوردار است؟! و...  بررسی اقوال دانشمندان و صاحب نظران و حتی کتب آسمانی در این مجال فرصت دیگری را می طلبد که از توان این نوشتار بیرون است و به عنوان سخن پایانی آن که سیاست هیچ گاه خود هدف نبوده و بلکه همیشه وسیله ی است در دست سیاست مداران تا بدین وسیله به اهداف انسانی و یا هم بعضا شیطانی خود برسند.

دیدگاه شما