صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اهمیت دیپلماسی اقتصادی

-

اهمیت دیپلماسی اقتصادی

کلمۀ دیپلماسی به صورت کلمهای مترادف سیاست خارجی استعمال میشود. وقتی از خوبی یا بدی دیپلماسی یک کشور سخن میگوییم منظور موفقیت یا شکست سیاست خارجی آن کشور است. واژۀ دیپلماسی در اذهان عمومی یک نوع هنر و حرفۀ مرموز و مخفیانه را تداعی میکند. اگرچه بخشی از این تداعی درست است ولی دیپلماتها در زمرۀ اعضای یک شاخه تخصصی کارگزاران سیاست خارجی یک کشور یعنی وزارت امور خارجه با یک رشته فعالیتهای عرفی و قانونی در چارپوب سنت‌‌ها و قوانین و مقررات بینالمللی قرار میگیرند. عموما مذاکرات دیپلماتیک مانند همه برخوردهای سیاسی دولتی در سطوح عالی، محرمانه و سری تلقی میشود و مردم عادی کمتر از کم و کیف آنچه در بطن ماشین سیاست خارجی یک کشور میگذرد آگاهی پیدا می‌‎کنند. همچنین حرفه دیپلماسی در طول تاریخ، زبان مخصوص به خود پیدا کرده و در آن عبارات بسیار ساده، مفاهیم و معانی ویژهای را در بطن دارند که در کل به ابعاد مرموز و ظریف دیپلماسی میافزاید؛ نظیر یادداشت، پروتکول، بیانیه، قرارداد، میثاق، قطعنامه و غیره که همۀ اینها ابزار و وسایلی هستند در اختیار دیپلماتها، برای حفظ استمرار و برقراری روابط بین کشور خود و کشورهای خارجی به طریقی که منافع خودی به بهترین وجه تأمین شود. دیپلماسی عبارت است از مدیریت روابط بین دول با به کارگیری روشهای مذاکره و معامله جهت ایجاد تفاهم و دوستی برای پیشبرد مقاصد و منافع ملی یک کشور. دیپلماسی ابهامات را روشن، خلأها را پر و کلیات را به اجزای قابل درک و لمس و تصمیمگیری و ایجاد تعهد، تقسیم و توزیع میکند. به عبارت دیگر با به کارگیری بهترین روش و شیوههای ممکن برای توجیه موضع کشور خودی و مشروع خود حتی ناگزیر از به کار گرفتن قوۀ قهریه شده است. در دیپلماسی، انجام مذاکرات سیاسی و در نهایت بیان تعهدات لفظی متقابل، متداول و ضروری است. به عبارت دیگر دیپلماسی ایجاد پل ارتباطی و ایجاد اعتماد در طرف مقابل است. با انعقاد عهدنامه معروف وین در سال 1815، فصل جدیدی در روابط دیپلماتیک کشورهای اروپایی گشوده شد. بعد از جنگ جهانی دوم، جهان بین دو بلوک شرق و غرب تقسیم شد و دیپلماسی راه ویژۀ خود را از یک سو بین کشورهای یک بلوک و از سوی دیگر بین بلوک غرب و بلوک شرق طی کرد.
دیپلماسی اقتصادی و اهمیت آن
بعد از سال 1990 و با فروپاشی نظام دوقطبی، دیپلماسی شکل عمومی خود را بازیافت و دچار تحولاتی شد که تحت تأثیر آزاد شدن افکار و فعالیتها از نگرانیهای امنیتی خاص دوران جنگ سرد و تحت تأثیر پیشرفت تکنالوژی، بازتر و علنیتر رفتار کرد. بدین ترتیب کاربرد دیپلماسی متحول شد و ابعاد گوناگونی یافت: دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی تجاری، دیپلماسی سیاسی، دیپلماسی حقوق بشری، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی انرژی، دیپلماسی پارلمانی و غیره که همه در خدمت سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرند تا منافع و امنیت ملی آن کشور را تأمین کنند. برخی به غلط تصور میکنند دیپلماسی اقتصادی تجاری از ابداعات پس از جنگ سرد است در حالی که این دیپلماسی طی قرنها وجود داشته است ولیکن در دوران جنگ سرد، این نوع دیپلماسی تحت الشعاع فضای ساخته و پرداخته دو ابر قدرت و اولویتهای امنیتی قرار گرفته بود. از آنجا که تحت تأثیر بر طرف شدن فضای جنگ سرد دوقطب، اقتصاد فرصت یافت گرایش اصلی جهان شود، دیپلماسی اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار شده است.
اقتصاد قبل از اینکه به صورت علم محض امروزی شناخته شود، به صورت اقتصاد سیاسی مطرح بود که بیشتر مبتنی بر تحلیلهای اقتصادی بود و صاحب نظران رابطۀ متغیرهای اقتصادی را بررسی میکردند. بعدها با کاربرد ریاضیات و احصائیه و مؤلفههای دیگر، علم اقتصاد اهمیت پیدا کرد تا اینکه کار به جایی رسید که در اقتصاد علاوه بر تحلیل، به پیشبینی روند متغیرها تأکید و امروزه به عنوان مهمترین وظیفه اقتصاد، پیشبینی وضعیت اقتصادی انتظار میرود. به مرور وقتی تحلیل اقتصادی در زندگی اجتماعی جایگاه پیدا کرد، وارد عرصه های مهم زندگی شد، به طوری که بعضی صاحب نظران، اقتصاد را امپریالیسم قلمداد کردند. یعنی اقتصاد وارد عرصههای روان شناسی، علوم اجتماعی، فیزیک و ریاضی و سیاست شد. یکی از کارکردهای اقتصاد در سیاست، دیپلماسی اقتصادی است. یعنی به کارگیری سیاست در جهت اهداف اقتصادی. یعنی ما چطور میتوانیم در عرصه داخلی وبین المللی برای توسعه اقصادی از ابزار سیاسی استفاده کنیم؟ امروزه دیپلماسی اقتصادی و تجاری، بخش عمدهای از سیاست خارجی را به خود اختصاص داده است. همه آنچه در دیپلماسی سیاسی یا دیپلماسی کلاسیک به کار گرفته شده، امروزه حدودا در دیپلماسی اقتصادی هم استفاده میشود. به عبارت دیگر یک سفیر کشور و آتشه تجاری آن بایستی تمام هوش و ذکاوت و همه آموزههای دیپلماتیک خود را در راه احیای اقتصاد، بخشهای اصلی اقتصاد مانند کشاورزی و تجارت به کار گیرند که چگونه بتوانند بیشترین صادرات را به آن کشورها داشته باشند؟ چگونه بیشترین سرمایهگذاری خارجی جذب کنند؟ چگونه راه کشور را به سوی مدرنترین تکنالوژیهای جهان باز کنند و برای نیل به این اهداف، چگونه کشورشان را از درگیر شدن منازعات منطقهای و بینالمللی دور نگه دارند؟ با توجه به وضعیت کشور که سالها درگیر جنگ های خارجی و داخلی خانمان سوز بوده است، دیپلماسی اقتصادی و توجه به سازوکارهای آن نیاز مبرم امروز ماست تا از این وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی بیرون آییم.
ابزارهای مهم دیپلماسی اقتصادی
با توجه به اهمیت دیپلماسی اقتصادی، چگونه و با چه ابزارهایی میتوان مناسبات سیاسی را بر مبنای مناسبات و ارجحیتهای اقتصادی اولویت بخشید؟ از نگاه اقتصاد سیاسی، توسعه هم تحت تاثیر عوامل درونزاست و هم عوامل بیرونزا. یک سری متغیرها در داخل کشور تأثیر تعیین کنندهای در توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند و باید مورد توجه قرار گیرند. مهمترین آنها مشارکت مردم است که باید در عرصههای کلان کشور مانند انتخابات، به خوبی انجام شود. از طرفی توجه به نظرات مردم و مشارکت آن¬ها در تولید از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا در نظامهای مردم سالار امروزی، همه چیز به مردم بر میگردد. از جانب دیگر باید به این مهم اشاره کرد که مردم برای مشارکت نیاز به انگیزه دارند و ایجاد انگیزه برای مردم یک اصل اساسی است و مردم باید متوجه شوند که عملا در تصمیمات اقتصادی و سیاستهای اتخاذ شده توسط دولتمردان نقش دارند. اصولا دولتمردان باید خواستههای مردم را پیاده کنند و خواست مردم و خواست دولتمردان نمیتواند در تضاد یکدیگر باشد. با ایجاد چنین متغیری در داخل، ثبات داخلی ایجاد میشود که از متغیرهای مهم درونزاست. با وجود ثبات داخلی، در عرصه بین المللی نیز دولتمردان میتوانند تصمیمات بهینهتری را اتخاذ کنند. زیرا با وجود حمایت مردمی در داخل کشور، اعتماد بین المللی نیز برای کشور به ارمغان می آید. از جمله عوامل برونزایی که میتواند در کنار اعتماد بین المللی باعث تسریع روند توسعه گردد، وجود دانش فنی است که باید هر روزه تلاش کرد که آن را به دست آورد و از تجربه کشورهای پیشرفته نیز در این زمینه می¬توان استفاده کرد. پس هرقدر بتوانیم از دیپلماسی اقتصادی و امکانات بین المللی استفاده کنیم روند توسعه را با سرعت بیشتری طی خواهیم کرد. به خصوص کشور ما به دلیل ویژگی خاصی که در منطقه و جهان دارد نیازمند آن است. زیرا افغانستان از نظر موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک، امکانات، جمعیت جوان و منابع طبیعی غنی، دارای مزیت است.

دیدگاه شما