صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زنان، اعتیاد، فراموشی

-

 زنان، اعتیاد، فراموشی

گسترش اعتياد در هر جامعهاي ميتواند اثرات سوء و غير قابل جبراني داشته باشد. اين معضل در دهههاي اخير تأثير زيادي بر جوامع انساني داشته است و مشكلات زيادي را براي كشورهاي جهان خلق كردهاست. افغانستان به عنوان كشوري كه سردَمدارتوليد كنندۀ مواد مخدر در بين كشورهاي جهان است، از بلاي مواد مخدر در امان نبوده است. اعتياد به عنوان يكي از معضلات اجتماعي بنيان بسياري از خانوادهها را يا فروپاشيده است يا در معرض فراموشي قرار داده است. بسيار دردآور است كه عضوي از خانواده دچار مشكل اعتياد شود، چرا كه معتاد بودن يك فرد در خانواده، تمام اعضاي خانواده را تحت تأثير قرار خواهد داد.
در جامعهاي مانند افغانستان كه مشكلات عديدة زيادي در زمينههاي مختلف وجود دارد، اعتياد براي افراد معتاد مشكلات زيادتري را ايجاد خواهد كرد. به خصوص اگر فرد معتاد زن باشد كه مشكل را چند برابر خواهد كرد. در جامعهاي كه زن هميشه در حاشيه بوده است و اجتماع او را از كمترين حقوق انسانياش محروم كردهاست، پذيرفتن مشكلات اين فرد به عنوان معتاد سخت است. اما با اين همه زنان به خاطر اعتيادشان در خانوادههاي سنتي چندان تحت فشار قرار نميگيرند. زناني كه قرار است پناهگاه كودكانشان باشد و تربيت نسل آينده را به عهده دارد با كمال تعجب مشاهده ميشود كه اطفال خويش را نيز به مواد مخدر آغشته ميكنند. خانواده و به خصوص زنان كه بيشترين نقش را در تربيت فرزندان دارد با معتاد شدن مادر دچار خلل و نابهساماني ميگردد.
اعتيادِ زنان برقعپوش افغان مانند چهرة شان از نظر اجتماع پنهان است و زنان اكثراً در معرض ديد بيگانگان اقدام به استفاده از مواد مخدر نميكنند و سعي در پنهان كردن آن مي كنند و  اين باعث ميشود تا آمارگيري سخت گردد.
شايد دلايل اعتياد در افغانستان در بعضي موارد كمي متفاوتتر از ديگر جاها باشد. نگاه بيشتر مردم در افغانستان به خصوص در اطراف و قريهجات نسبت به مواد مخدر ديد درماني به آن است كه براثر تدوام در مصرف تبديل به عادت و اعتياد ميگردد. به خصوص زنان كه در شرايط خاصي زندگي ميكنند و از كم‌‌ترين امكانات براي درمان برخوردارند؛ از دلايل عمدة اعتيادشان همان ديدگاه درماني به آن است. زناني كه از هرلحاظ تحت تأثير خانواده است و حتي براي درمان بيماري هم تصميمگيرنده خانواده است و در بسياري موارد از درمان بيماري زنان توسط خانوادهشان خودداري ميگردد. زن از در دسترسترين مواد كه ميتواند دردش را تسكين دهد بهره ميگيرد.
دليل ديگري كه ميتوان در مورد معتاد شدن زنان ذكر كرد بيسوادي و ناآگاهي از مضرات مواد مخدر است. زنان كه بيشترين ارتباط را با فرزندان دارد ميتواند بيشتر روي آنان تأثير بگذارد. مادر حاملهاي كه معتاد است يا مادري كه فرزند خود را شير ميدهد و معتاد است، تأثير زيادي بر سلامت كودك ميگذارد. همچنان شرايط خاص مادر تربيت فرزند را دچار مشكل ميكند. در بعضي از مناطق اعتياد به مواد مخدر رابطة مستقيم با وضعيت اقتصادي خانواده دارد و افراد براي اينكه بتواند بيشتر و بهتر كار كند از مواد مخدر استفاده ميكنند و اين مورد بيشتر در بين زنان قالينباف رواج دارد و به خاطر اينكه استفاده از مواد مخدر دراين مناطق از طرف مردان چندان حساسيتزا نيست، استفادة آن در آنجا خيلي بيشتر است و در بعضي موارد به يك فيشن تبديل شده است.
بسياري از زنان نيز از طريق شوهرانشان به مواد مخدر آغشته شدهاند. يا اينكه به خاطر گريز از مشكلات و سختيهاي زندگي به مواد مخدر روي آوردهاند. زنان يكي از آسيب پذيرترين اقشار جامعه محسوب ميشود و با توجه به شراطِ زنان در افغانستان و ديد سنتي به زنان اين مشكل چند برابر شدهاست. بسياري از اين زنان يا به دليل عدم دسترسي به مراكز درماني و يا به دليل عدم موافقت خانواده براي درمان، هيچگاه تحت درمان قرار نميگيرند و در بعضي موارد مخفي نگهداشتن اعتيادشان به دليل فضاي جامعه است كه فرصت درمان را پيدا نميكند. همچنان ميشود به كم بودن مراكز درماني و عدم دسترسي زنان به اين مراكز نيز اشاره كرد.
متأسفانه آمار دقيقي در مورد تعداد معتاد زن در كشور وجود ندارد. به خاطر نبود اطلاعات درست از معتادان زن و بي توجهي جامعه و دولت به اين معضل، با ديد يك مشكل اجتماعي، كه تأثير مستقيم بر خانواده و تربيت فرزندان دارد؛ ميتواند نگران كننده باشد و درآيندة نزديك به مشكلي بزرگ تبديل گردد.
براي اين كه اين مشكل را كنترل كرد نياز است تا خانوادهها از ضررهاي مواد مخدر آگاه شده و تأثير شوم آن را بر آينده بدانند. براي ايجاد چنين آگاهي نياز به تخصيص بودجه از طرف دولت است. زناني هم كه تمايل دارند تا مواد مخدر را ترك كنند بايد سهولت براي آنها فراهم گردد و در مراكز ترك اعتياد معرفي گردد. ايجاد اين مراكز در جاهاي مختلف كه زنان آسانتر به آن دسترسي داشته باشند بسيار مهم است. به خصوص زناني كه در روستاها زندگي ميكنند اكثراً كمترين آگاهي را در مورد مواد مخدر دارند و نبود امكانات و بيسوادي آنها را در معرض خطر بيشتر قرار ميدهد.
دولت افغانستان هر ساله بودجهاي را به مبارزه با مواد مخدر اختصاص ميدهد متأسفانه براي رسيدگي به اين مشكل اقدامي جدي صورت نداده است. زنان در افغانستان با آنكه فيصدي زيادي از جمعيت افغانستان را تشكيل داده است، اما هميشه در فعاليتهاي اجتماعي، سياسي و ديگر زمينهها به حاشيه رانده شده است. در مورد مشكل اعتياد نيز كمترين توجه به آنها صورت گرفته است. حتی آمار دقیقی وجود ندارد تا مشخص شود چه تعداد از زنان اعتیاد دارند یا چه عواملی در اعتیاد زنان دخیل هستند. اعتیادی که برای خانوادهها تابو است اگر یک زن معتاد باشد این مسأله از تابو بودن به ننگ و شرم و هزار چیز دیگر نیز متصل میشود.

دیدگاه شما