صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جلوگیری از افراط گرایی در مراکز آموزش عالی کشور

-

 جلوگیری از افراط گرایی در مراکز آموزش عالی کشور

مراکز آموزش/ تحصیلات عالی در افغانستان و دانشگاهها/ پوهنتونهای افغانستان داستان غمباری دارد؛ از هر سوی آن که نگاه کنیم تراژدی میبارد؛ زیرا همواره به روی آن سیلی زده شده است، حیثیت و اتوریته علمی و آکادمیک آن زیر پای له شده است. هرگاه مراکز آموزش عالی را در افغانستان نگاه کنیم یکی از بدترین خوار شدن مراکز آموزش عالی این کشور رخنه اندیشههای بنیادگرانه، واپسگرا، ارتجاعی وافراطی در مراکز آموزش عالی است.
تاریخ رخنه سپاه واپسگرا یا اندیشه ارتجاع در مراکز آموزش عالی افغانستان به دههها پیش برمیگردد؛ زمانی که اندیشههای تاریکی مراکز آموزش عالی را پایگاه و جایگاه جبهه و جنگ ایدئولوژیک ساخت تا اکنون که اندیشه سیاه و تاریک جدا ساختن کلاسها/ صنفهای درسی دختران و پسران در سر زبانها میافتد تا جنگهایی در لیلیهها/ خوابگاههای دانشجویی بر سر گرایشهای مذهبی.
سپاه سیاه تاریکی بنیادگرایی و اندیشههای واپسگرایی در افغانستان، همواره کاروان رو بهپیش افغانستان را در شورهزار زمینگیر کرده است. این تاریکاندیشی تا آن اندازه گامهای سیاهی و دوداندودی خود را بلند میکند که مراکز آموزش عالی یا دانشگاهها/ پوهنتونها را جایی برای اندیشههای تاریک و قیراندود خود قرار میدهد.
جبهه تاریکی بنیادگرایی، اندیشههای واپسگرایی، اندیشههای تندروانه دینی و مذهبی که در هیچ قاموس روشنگری، پیشرفت، آگاهی، خرد و دانایی نمیگنجد، ولی در افغانستان بها و نرخ و نوایی دارد بهاندازهای که سر از لاک تاریک خود برآورده مراکز پویایی، اندیشهورزی، خردگرایی، دانشوری را میخواهند با نرخ اندیشههای تاریک خود بها گذاری کنند.
آنچه بایسته و شایسته است این است که حکومت تلاش کنند تا دست آلوده، خبیث، شیطانی دستگاههای واپسگرا به مراکز آموزش عالی در کشور نرسد. از تمام مراکز آموزش عالی در سراسر کشور که بگذریم، دانشگاه/ پوهنتون کابل، جایی است که گروههای تندرو، ترسناک، سپاه بنیادگرایی و سیستمهای دهشتآور از چندین دهه پیش جای پای باز کرده است تا اکنون که گروههای تندرو تازهنفس هر دم با استفاده از هر فرصت و بهانهای ردپایش در دانشگاه کابل پیدا میشود؛ مثلاً گاهی در همین دانشگاه/ پوهنتون مظاهره برپا میشوند، گاهی خشونتهایی ناشی از روندهای اندیشه تندروانه به چشم میخورند، گاهی دانشجویانی که از عالم و آدم بیخبرند، در دام چنین اندیشههای سیاه و تاریک میافتند.
از جوسازیهای تندروانه مذهبی و دینی بیرون از دانشگاه که بگذریم، برخی از استادهای دانشگاهها/ پوهنتونهای سراسر کشور چنان بنیادگرا، تندرو، ترسناک و افراطی هستند که در هیچ قوطی عطار نیست؛ مثلاً چند سال پیش دانشجویان/ محصلان رشته اقتصاد دانشگاه / پوهنتون کابل میگفتند که استادهای دیوزده صنفها را از خود دانشگاه/ پوهنتون به مسجد بردهاند. ما هرگاه سخنی درباره خدا و اسلام و دین بگوییم، فوراً میگویند: «چُپ باشید، کافر میشوید».
زمانی که مرکز آموزش عالی ما چند کودن افراطی را به دانشگاه/ پوهنتون استاد میسازند یا زمانی که حکومت برای بالندگی، پیدایش، کار و... برای گروههای تندرو، افراطی، بنیادگرا، سلفی و... اجازه میدهند که حتی پای خود را در مراکز آموزش عالی میگذارند یا به دانشوری و مراکز آموزش عالی دستدرازی میکنند، روزگار فرداهای این وطن تباه و خراب خواهد شد، آنگونه که همواره رشد و نموی اندیشههای ارتجاعی در مراکز آموزش عالی چه از بیرون چه از درون روزگار تحصیلات عالی را در این کشور به تباهی کشانده و به گلیمسیاه نشانده است.
آنچه چشمداشت مردم از حکومت بهویژه دستگاه امنیتی/ استخباراتی کشور است این است که سیستمهای متحجرانه، دستگاههای گروههای تندرو، بنیادگرا، ویرانگر و واپسگرا را از ریشه بزنند که هیچ نوبتی برای دستدرازی به مراکز آموزش عالی همچنین فرصتی برای ویرانگری سیستمهای آموزش عالی پیدا نکنند.
هرگاه به تاریخ غمبار مراکز آموزش عالی بهویژه دانشگاه کابل بیندازیم، همواره رد پای سپاه تاریکی در آن پیدا بوده است. همین ردپاها روند پیشرفتهای علمی، دستاوردهای آکادمیک را از دانشگاهها/ پوهنتونهای کشور بهویژه دانشگاه/ پوهنتون کابل گرفته است. همینجاست که پرسش پیدا میشود: «آیا مسئولیت پیشرفت و پسرفت مراکز آموزش عالی از آن چه کسی یا چه نهادی خواهد بود»؟ بدیهی است که هرگاه حکومت ما به ساز روند رو به افزایش گروههای تندرو دینی اسلامی افغانستان که کم هم نیست، بلکه بیشمار است، گوش بدهد و آنها را مجال بدهد، افغانستان همواره در تاریکی تاریخ به سر خواهد برد.
یکی از ویژگیهای سیستمهای بنیادگرانه، واپسگرا، بلازده همین است که تلاش میکند جهان را با زاویۀ دید تاریک خودش بنگرد. این سیستمهای اندیشه دوره پیش از کشف آتش تلاش میکند تا همواره جامعه علمی را در تاریکی بکشاند تا بر روانها و اندیشههای مردم به تاریکی فرمان روایی کند. جهان سیستمهای بنیادگرایی یادآور فضای «کوری» رمان ساراماگو است که همه مردم در آن کور هستند. روی همین جهت گروههای اسلامی تندرو، سیستمهای «دورههای پیش از کشف آتش» اندیشههای واپسگرای قیراندود از روشنی و تابش نور میترسند؛ زیرا اینها خفاشانی هستند که در تاریکی سیر میکنند.
همانگونه که خفاشان گونهگون هستند، واپسگراها و تندروان بهشت فروش نیز گونهگون هستند. همانگونه که خفاشها ۱٬۲۴۰ گونه هستند و روی هم رفته نزدیک به بیست درصد از گونههای پستانداران را از آن خود کردهاند، واپسگرایان و گروههای تندرو اسلامی افغانستان نیز گونههای گوناگونی دارند که در فرجام یک هویت و ماهیت را میسازند که همانا «واپسگرایی» است.
همانگونه که خفاشهایی که در شب پرواز میکنند، راه و جای روشن طعمهٔ خود را با فرستادن امواج صوتی و دریافت بازتاب آن، پیدا میکنند و میتوانند جسمهای پویا مانند حشرات و بیحرکت مانند درخت را شناسایی کنند، خفاشان تندرو و بنیادگرا و واپسگرای افغانستانی نیز طعمههای خود را پیدا میکنند و روی آن تمرکز میکنند که عبارت است از مراکز آموزش عالی و دانشگاهها/ پوهنتونها.
اکنون چشمداشت مردم از حکومت خود و از دستگاههای امنیتی/ استخبارات خودش این است که نگذارند خفاشهای شبپرست در مراکز آموزش عالی دستدرازی کنند. البته چشمداشت مردم این است که دستگاه حکومتی بیخ و ریشه سیستمهای شبپرست را ویران کنند تا مردم به ساحت آفتاب سلام کنند و از خورشید روشنی بگیرند و روح خود را به ماهتاب بخیه بزنند.
خواست مردم از حکومت خود این است که نگذارند مراکز آموزش عالی کشور به نرخ خواست تندروان دینی وزن شوند؛ زیرا نرخ خواست گروههای افراطی و افراد تندرو و سیستمهای قیراندود واپسگرا نرخی است که جامعه را بهپیش از دوره کشف آتش پس میراند.
گروههای تندرو و افراطی و واپسگرای افغانستانی چشم کوری دارند که هرگز به روندهای امروزی نگاه نمیکنند بلکه چشم این خفاشان تنها به جداسازی صنفهای دختر و پسر، «از خدا گپ نزن کافر میشوی» و مانند آن است. اینها از کجا میدانند که بایستی دانشگاهها/ پوهنتونهای ما همپای دانشگاهها/ پوهنتونهای پیشرو جهان راه بروند. این سپاه سیاه تاریکی و خفاشان شبکور هرگز به این نمیاندیشند که مراکز آموزش عالی افغانستان اصلاً در نقشه دانشگاهها/ پوهنتونهای جهان نیست؛ ولی حکومتمداران و سیاستمداران کشور آگاهی دارند که مراکز آموزش عالی باید از هرگونه دستدرازی ایدئولوژیک بیرون باشد.
بهراستی آیا میدانیم که امسال یعنی سال 2018 مانند هر سال پیش معتبرترین دانشگاههای جهان بر پایۀ نظام رتبهبندی معرفی شدهاند و این رتبهبندی در زمینه آموزش و پژوهش معرفی بوده است؟ ولی خیلی خندهدار است که دستگاههای بنیادگرایی و گروههای افراطی هرگز چشم دید ندارند تا ننگ بخورند که افغانستان در هیچ درخششی و پیشرفتی رد پایش نیست بلکه همواره در آتش افراطی گری، تندروی دینی و مذهبی و بنیادگرایی افغانستان را سوزانده است. پس منظومه اندیشه واپسگرا هم چشمش کور است هم گوشش کر.
خواهش و درخواست مردم از حکومت خود و از سیستمهای امنیتی/ استخباراتی کشور این است که در برابر چشم کور خفاشان بنیادگرا و گوش کر سیستمهای تاریک قرن سنگ، چشم بینا و گوش شنوا داشته باشد تا جهان افغانستان دیگر شود و در روشنی دانش و آگاهی سراسر افغانستان، قلمرو آفتاب گردد.

دیدگاه شما