صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و کارآفرینی

-

 سرمایه انسانی، رشد اقتصادی و کارآفرینی

سرمایه انسانی به مهارت و تخصصی گفته می شود که نیروی کار بر اثر افزایش در سطح تحصیلات و انباشت تجربه به دست می آورد. مفهوم سرمایه به این معنا است که یک کاربرد یک دارایی تنها به مصرف محدود نشود و بتواند ارزش اقتصادی خلق کند. در ادبیات اقتصادی معاصر نقش و اهمیت سرمایه انسانی در رشد و توسعه رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است و توجه صاحب نظران و سیاستگذاران را جلب کرده است. رشد اقتصادی که به معنای افزایش سالیانه مقدار تولیدات و خدمات یک کشور است با سطح سرمایه انسانی رابطه مستقیم دارد. گرچه رشد اقتصادی مولفه های متعددی دارد، به نظر می رسد سرمایه انسانی در این فرایند از وزن بیشتری برخوردار است. سرمایه انسانی در کنار سرمایه های طبیعی، فیزیکی و مالی، تکنولوژی و زیرساخت های قانونی از عوامل موفقیت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه عنوان می شود. ولی آن چه از نقش حیاتی سرمایه انسانی در رشد اقتصادی مدرن پرده بر می دارد، قانونی است به نام قانون بازده نزولی که تقریبا در کلیه پدیده های طبیعی قابل مشاهده است. به باور اقتصاددانان همواره بین میزان استفاده از یک عامل تولیدی و بازدهی مترتب بر آن رابطه معکوس وجود دارد. یعنی به هر اندازه استفاده از یک عامل تولیدی در پروسه تولید افزایش می یابد، بازدهی و عواید ناشی از آن سرمایه به تدریج کاهش و حتی صفر و منفی می گردد. این قانون در مورد سرمایه فیزیکی، سرمایه مالی و منابع طبیعی به وفور قابل رویت است و شواهدی زیادی در این باره می توان ارائه نمود. به عنوان مثال رشد کند نسبی اقتصادهای توسعه یافته گواهی بر صحت مطلب فوق است. در کشورهای توسعه یافته ای نظیر ایالات متحده آمریکا و کشورهای صنعتی حوزه اروپا استفاده از سرمایه های فیزیکی نظیر ماشین آلات و سرمایه مالی در قالب بازارهای پولی و مالی به مرز اشباع نزدیک شده است و ظرفیت های بلااستفاده اقتصادی رو به کاهش است. اما قانون بازده نزولی درباره سرمایه انسانی یا صادق نیست و یا هم در مقایسه با نظایر آن تحقق اش از سرعت پایین تری برخوردار است. زیرا سرمایه انسانی به باور رومر اقتصاددان معاصر از طریق سرریز دانش به کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری ختم می شود و خلاقیت و نوآوری طبق نظریه شومپیتر اقتصاددان اتریشی همواره با بازنمودن افق های جدید سرمایه گذاری چرخه تعادل کلاسیکی را بر هم زده و دوره رونق را به ارمغان می آورد. دوران رکود از نظر شومپیتر زمانی آغاز می شود که نوآوری های تکنولوژیک بر اثر افول رهبری کارآفرینان از جامعه رخت بربندد و تفکرات علمی پویایی لازم خود را از دست بدهند. بر خلاف کلاسیک ها، شومپیتر اتریشی تعادل را حالت ایده آل نمی داند و کارآفرینان را به خاطر برهم زدن تعادل و تخریب خلاق می ستاید. از دید وی عقلانیت اقتصادی اگر به معنای حسابگری باشد با روحیه کارآفرینان که به استقبال خطر و نااطمینانی می روند سازگار نیست.
خلاقیت و نوآوری از ثمرات سرمایه انسانی است و نمی توان از یک نیروی انسانی بی سواد توقع ابتکار و اختراع را داشت. سرمایه گذاری در نیروی انسانی نه تنها مزایای مستقیم اقتصادی را به دنبال دارد بلکه آثار خارجی مثبت آن دولت ها را متقاعد کرده تا از منابع عمومی در این حیطه سرمایه گذاری کنند. زیرا یک نیروی انسانی ورزیده مزایای آن محدود به محیط کار و فابریکه نخواهد شد و باعث ارتقای فرهنگ و سطح قانون مداری در جامعه نیز می گردد. ایجاد و توسعه سرمایه انسانی بیشتر از مجرای سرمایه گذاری در نظام تحصیلات عالی و به خصوص در علوم پایه نظیر ریاضی و علوم طبیعی صورت می گیرد. کشورهایی که از نظام تحصیلات عالی پیشرفته برخوردار اند از سطوح بالای سرمایه انسانی نیز نفع می برند. پس از جنگ جهانی دوم، سرمایه های فیزیکی اروپا نابود شده بود و تنها در سایه یک نیروی انسانی ماهر و مبتکر اروپا توانست با کمک های اهدایی ایالات متحده آمریکا در کمتر از سه دهه بخش غربی اروپا را به رونق و شکوه قبلی و حتی بهتر از آن برگرداند. یکی دیگر از الگوی های معروف توسعه مبتنی بر نیروی انسانی کشور کوریایی جنوبی است. کوریای جنوبی پس از جنگی که منجر به تجزیه آن به دو بخش شمالی و جنوبی شد، توانست با سرمایه گذاری در نظام آموزشی، سرمایه انسانی را پدید آورد که در کمتر از سی سال استانداردهای زندگی مردم کوریای جنوبی را با آن چه در اروپا است نزدیک کند. یکی از دلائل به رسمیت شناختن سازمان ملل شاخص توسعه انسانی را به عنوان ملاک بهبود زندگی ملت های دنیا به همین امر بر می گردد. شاخص توسعه انسانی از سه زیر شاخه زندگی طولانی و سالم یا امید به زندگی، دسترسی به آموزش و سطح زندگی مناسب است. افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر نوزادان خبر از ارتقای وضعیت صحی جوامع می دهد و دسترسی به آموزش زمینه ظهور نیروی انسانی ماهر را پدید می آورد.
"مفهوم توسعه انسانی به جای تمرکز بر ابزار به اهداف پیشرفت و توسعه تأکید دارد. هدف واقعی توسعه باید خلق محیطی برای افراد باشد که در آن بتوانند از زندگی طولانی، سالم و خلاق لذت ببرند. این حقیقت ساده اغلب با بروز نگرانیها و اولویتهای لحظهای مورد غفلت قرار میگیرد. توسعه انسانی به مفهوم فرایند گسترش حیطه انتخاب افراد و بهبود رفاه آنهاست. مهمترین ابعاد توسعه انسانی زندگی طولانی و سالم، دانش و استانداردهای زندگی آبرومندانه هستند. به این ابعاد میتوان آزادیهای سیاسی و اجتماعی را افزود" (ویکیپدیا، ذیل مدخل شاخص توسعه انسانی).
در کنار آموزش ابتدایی، متوسطه و عالی منسجم، بروز و منطبق با استانداردهای جهانی، سرمایه گذاری در تحقیقات کاربردی و عملی ساختن نتایج پژوهش های انجام شده بهره وری نیروی انسانی را افزایش می دهد و موجب انباشت و تعمیق سرمایه انسانی می گردد. یکی از دلائل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم شکاف موجود بین تئوری های در حال تعلیم در فضاهای آکادمیک و واقعیت های ساری در بستر اجتماع است. چنین شکافی تنها از رهگذر انجام تحقیقات کاربردی، مساله محور و بومی شده قابلیت ترمیم می یابد. با نیم نگاهی به بودجه تخصیص یافته کشورهای صنعتی برای تاسیس و توسعه موسسات پژوهشی و انجام مطالعات کاربردی تحت عنوان R&D به وضوح می توان نتیجه گرفت که پیشرفت صنعتی و توسعه همه جانبه ریشه در نهادینه ساختن نگرش علمی به موضوعات جاری در زندگی اجتماعی است. بی جهت نیست که ایالات متحده سالیانه بیش از ده هزار اختراع را به ثبت می رساند و سیستم حقوقی خود را در قبال حمایت از حقوق مخترعین و مولفین به شدت متعهد می داند. در غیاب انباشت سرمایه انسانی، ظهور یک قشر خلاق و نوآور که قادر به تجاری سازی دانش و گسترش مرزهای تکنولوژیک باشد رویایی بیش نیست و توسعه درونزا و پایدار امکان تحقق را نخواهد یافت.

دیدگاه شما