صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا حکومت جدید پاکستان در سیاست خارجی خود تجدید نظر خواهد کرد؟

-

 آیا حکومت جدید پاکستان در سیاست خارجی خود تجدید نظر خواهد کرد؟

سیاست یک پدیده ی ثابت و ازلی نیست. از این رو، دوست و دشمن دائمی یک امر ممتنع است. با این هم استراتژی سیاست خارجی برخی کشورها، انعطاف ناپذیر است. نمونه های بسیاری را در این مورد می توان یافت. آمریکا و ایران، ایران و اسرائیل نمونه های بارز این مقوله هستند. گذشته از این، کشور های که تحت اقتدار جنرال ها مدیریت می گردند نیز همانگونه که در سیاست داخلی شان به سختی اصلاحات روی می دهند، در سیاست خارجی شان نیز خیلی سخت است که تغییرات قابل ملاحظه شکل بگیرد. پاکستان، مصر، ترکیه، کره شمالی و کشور های شبیه آنها، به سختی شاهد اصلاحات و تغییرات بنیادین در سیاست داخلی و خارجی خویش بوده اند.
سیاست خارجی پاکستان را مخصوصا در قبال افغانستان تاکنون نیروهای نظامی و ارتش پاکستان طراحی و مدیریت کرده اند. با این رویکرد برداشت اولیه اینست که حکومت های پاکستان تاکنون نتوانسته اند، مستقلانه در قبال افغانستان سیاست خارجی شان را اصلاح و یا مدیریت کنند یا حداقل حکومت های پاکستان نتوانسته اند، بدون رضایت ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان بر تطبیق پلان های سیاست خارجی خود موفق گردند. دقیقا چیزی که نواز شریف آن را اعتراف می کند و مدعی است که او از جانب ارتش پاکستان، قربانی انجام اصلاحات خود در روابط پاکستان و هندوستان شده است.
شاید برخی تحلیلگران براین عقیده باشند که شرایط منطقه ی و سیاست بین الملل، بر قدرت حاکم در پاکستان فایق شود و پاکستان را مجبور کند تا در سیاست خارجی اش در قبال افغانستان و هندوستان اصلاحات وارد کند و یا مجبور به تجدید نظر گردد. ولی نگارنده معتقد است که ارتش و اطلاعات پاکستان هیچگاه تا این حد نرمش قهرمانانه نشان نخواهد داد. زیرا کشور های مانند پاکستان ناگزیر است برای دستیابی به انسجام داخلی و امتیازهای منطقه ی خود برخی کشور ها را بعنوان رقیب آن هم در حد دشمن تعریف و برای خود دشمن سازی نمایند. پاکستان تاکنون، با همین شیوه توانسته است که به قدرت اتمی برسد، هزینه هاینظامی خود را افزایش بدهد و در بازیهای منطقه ی باج های کلان را تصاحب کند.
مجموعه ی این گزارهها، این رویکرد را بیشتر برجسته می سازد که برآیند انتخابات پارلمانی اخیر پاکستان به این زودیها تأثیری خاصی را در سیاست خارجی پاکستان مخصوصا در قبال هند و پاکستان رونما  نخواهد کرد.
عمران خان درست است که به دنبال ایجاد یک پاکستان نوین است و برآنست که با استفاده از شخصیت کاریزمای که در میان هوادارانش دارد از حسن سابقه ی خود استفاده بهینه کند و جزیرههای قدرتهای مافیایی را در پاکستان منزوی و سیاست را در پاکستان سیستماتیک نماید. ولی این پاکی عمران خان هیچگاه این توانمندی را به او نخواهد بخشید تا سیاست ارتش پاکستان را نیز بتواند در سیستم سیاسی و حکومت داری نوین اش جذب و ادغام نماید. کاری که بسیاری از نخست وزیرهای پاکستان تاکنون قادر به انجام آن نشده اند و حتی در این راه جان خودش را از دست داده است. تنش حکومت محلی با ارتش پاکستان در این کشور پدیده ی جدید نیست. حکومتهای که با ارتش این کشور رابطه ی متخاصم داشته اند همیشه در حکومت خود از جانب ارتش پاکستان گرفتاریهای بسیاری را شاهد بوده اند. بی نظیر بوتو نمونه ی عینی این واقعیت است. او در دورههای نخست وزیری اش همیشه از جانب ارتش این کشور تحت فشار قرار داشته است.
با این حال، در انتخابات اخیر پارلمانی این کشور اقبال فعلا به عمران خان رو آورده است. عمران خان ستاره بینالمللی کریکت و کاپیتان سابق تیم پاکستان بیش از دو دهه گذشته وارد میدان سیاست شد، اما هیچگاه موفق نشد که حکومت را به دست بگیرد. پیروزی عمران خان از آن جا پیش بینی میگردید که او علاوه بر این که بعنوان یک قهرمان ورزشی در میان مردم پاکستان جایگاه عاطفی برجسته دارد، از حمایت ارتش پاکستان نیز برخور دار است. عمران خان در این اواخیر تلویحا بیان کرده بود که با ارتش پاکستان رابطه ی مستحکم دارد. او به تازگی در مورد قمر جاوید باجوا، رئیس ارتش پاکستان ابراز داشته بود که او احتمالا جدیترین فرد حامی دموکراسی است که تاکنون در پاکستان دیده شده است.
جدا از این، عمران خان از جانب بسیاری از تندروان پاکستان نیز مورد حمایت قرار دارد. تحریک انصاف پاکستان با گروههای مذهبی و دینی پاکستان رابطه ی غیر متخاصم دارد و همانگونه که آنها با آمریکا و حضور آمریکا در منطقه ومخصوصا در افغانستان مخالفت دارند، عمران خان نیز بارها علنا مخالفت خود را با ترامپ، و حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان اعلان کرده است. به نظر می رسد که عمران خان و گروههای ضد آمریکای در این یک نقطه باهمدیگر جمع میشوند و باهم نقطۀ مشترک دارند.
عمران خان بعنوان یک قهرمان ورزشی، سیاست مداری که تاکنون در کارهای خیریه، آموزش و خدمت رسانی فعال و از مافیای اقتصادی به دور بوده است، علاقه وافر به ایجاد یک پاکستان نوین دارد. او شاید برآن باشد که اصلاحات همه جانبه را در پاکستان روی دست بگیرد و پاکستان را به توسعه پایدار و همه جانبه برساند.
بنا براین او در مسیر راه متوجه خواهد شد که برخی از عناصر افراطی که مانع اصلاحات همه جانبه در پاکستان میگردد را مجبور است که کنار بگذارد و یا مهار کند. در این صورت احتمال این میرود که نتیجه ی چنین سیاستهای اصلاحی، بر سیاست خارجی پاکستان نیز سرایت کند و او در روابط خود با افغانستان و هندوستان تجدید نظر نماید و مناسبات خود را با این دو کشور با یک رهیافتی دیگر باز تعریف نماید.
شاید عمران خان به این نتیجه رسیده باشد که سیاست خصم آلود پاکستان به همسایگانش تاکنون چندان مفید نبوده و یا اینکه سیاست خارجی پاکستان برمبنایی ایدئولوژیهای افراطی موجود شاید در آینده برای این کشور چندان  مفید تمام نگردد.
اما سرانجام باید دید که ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان عمران خان را به خود هضم میکنند یا جذب سیاستهای اصلاحی عمران خان میگردند. تاکنون خیلی زود است که قضاوت حتمی ارائه گردد.

دیدگاه شما