صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زنان بي‌سرپرست يا زنان خود‌ سرپرست

-

 زنان بي‌سرپرست يا زنان خود‌ سرپرست

در جامعهای که هیچ حادثهای قابل پیشبینی نیست و هر روز انتحار، جنگ، وضعیت بد ایمنی در کار و مریضی و غیره جان اکثراً مردان خانواده را تهدید میکند. در این جامعه با آنکه آمار دقیقی وجود ندارد اما به تعداد خانوادههای بیسرپرست افزوده میشود. چون در این جامعه امرار معاش به دوش مردان است، زنان کمتر به کسب مهارت میپردازند. با آن هم مردان با وجود اینکه مسئولیت خانواده را به عهده دارد اما کمبود شغل و سخت بود در آمد برای آنان یکی از مشکلات عدیده است.
حال در جامعهاي كه بسياري از مردان به سختي ميتوانند امرار معاش كنند. زن بودن سخت است و زني كه بيسرپرست است، درد مضاعف. زنان در اين جامعه با مشكلات عديدهاي روبهرو هستند. نه تنها به خاطر اينكه زن هستند بلكه زنبودن در اين جامعه پيامدهايي دارد كه باعث ميشود زندگي بر اين طبقه از جامعه سختتر بگذرد. زنان در جوامع سنتي با انواع تحقيرها و توهينها مواجه است. در واقع ميتوان گفت كه در اين جوامع زندگيكردن بدون ساية يك مرد سختتر است و اين زنان بايد فشارهاي زيادتري را در زندگي تحمل كنند. در واقع ميتوان گفت كه زناني كه از داشتن سرپرست محروماند، مجبورند تا خود به امرار معاش بپردازند. اين زنان با مشكلات فراواني در جامعه روبهرو ميشوند. این افراد به خاطر داشتن مهارت كم، و همچنان زنبودن از درآمد بسيار كمي برخوردار ميشوند. آنها به دليل اينكه ممكن است زود ازدواج كرده باشند و همچنين به دليل ديدي كه جامعه و خانوادهها نسبت به زنان دارند، از داشتن سواد و مهارت محروم باشند كه اين ضعف ميتواند براي اين زنان مشكلاتي را به بار بياورد. زنان به دليل اينكه از نظر فيزيكي داراي قدرت كمتري هستند نميتواند به كارهاي سنگين بپردازند. بسياري از آنها هم كه به دليل مجبوريت به اين كارها ميپردازند دچار مشكلات و بيماري ميشوند و صدمات جبرانناپذيري را بر آنها وارد ميكند.
زنان بعد از اينكه سرپرست خود را از دست ميدهند در برابر مشكلات فراواني قرار ميگيرند. اگر داراي فرزند باشند، مراقبت از فرزندان و تأمين آتية آنها جز وظايف زن ميشود. زن با از دستدادن سرپرست خانواده در واقع خود سرپرست خانواده ميشود و در مقام سرپرست وظايفي را به عهده ميگيرد.
آنچه یک زن را در معرض آسیب قرار میدهد، در زنان بیسرپرست بسیار زیاد است. جوان بودن، نداشتن مهارت کافی در کار بیرون از خانه، ناآشنایی با محیطهای کاری بیرونی، سرپرستی از اطفال خود. در بسیاری موارد زنان را مجبور به کارهایی میکند که باعث صدمه به خود زن و جامعه میشود.
زنان بیسرپرست به طور کلی به زنانی گفته میشود که برای مدت طولانی هیچ سرپرست مردی آنها را حمایت نکند و در کنارشان نباشد. این زنان مشکلات عدیدهای را تجربه خواهند کرد. به خصوص در جامعۀ سنتی و مردسالاری مانند افغانستان که همه چیز معطوف به مرد است. از گرفتن تذکره برای فرزندان و زنان گرفته تا موارد بالاتر و بزرگتر.
میتوان به مشکلات اقتصادی به عنوان مهمترین مشکل برای زنان بیسرپرست اشاره کرد. زنانی که ممکن است تمام عمر خود را در خانه و به تربیت فرزندان گذرانده باشد ناگهان با حادثهای روبهرو میشود که سرپرست او یعنی مرد خانوادهاش را از او میگیرد. در این شرایط با توجه به اکثر زندگی افراد در جامعه میتوان دریافت که بسیاری از زنان که بیسرپرست میشوند هیچ پشتوانۀ مالی ندارند و به گفتۀ عامه مردم در میدان خدا تکوتنها میمانند. در این وضعیت زنی که نه مهارت کافی دارد و نه هیچ تجربهای از جامعه مجبور میشود تا به دنبال کار بگردد تا بتواند زندگی روزمرۀ خود و فرزندانش را بگذراند.
مشکلات اقتصادی اولین و مهمترین مشکل این خانوادهها است. در بسیاری موارد همین مشکل میتواند زمینهساز مشکلات دیگر برای این خانوادهها شود. وضعیت بد اقتصادی باعث میشود که این خانوادهها بسیار آسیبپذیر شوند.
مسألۀ فقر اقتصادی این خانوادهها خواه ناخواه تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم در اجتماع دارد. فرزندان این خانواده با مسائلی مانند کار اطفال در وظایف خطرناک و غیر رسمی مانند دزدی، کارشاقه، و محرومیت از تحصیل درگیر خواهد بودند.
به خاطر اینکه در این خانوادهها مادران بیشتر با مسائل اقتصادی درگیر هستند و در بیرون از خانه کار میکنند به مشکلات دیگر کمتر میپردازند. همین کمکاری باعث به وجود آمد مشکلات بعدی خواهد شد. مشکلاتی مانند تربیت بد فرزندان، رسیدگی نکردن به آموزش اطفال زمینه را برای مشکلات بزرگتر فراهم میکند.
علاوه بر این مسائل در جامعهای که زنان در هیچ مکانی ایمن از حرف و نگاه مردان نیست این زنان آسیب بیشتری خواهند دید. آنها با پیشنهادات زیادی روبهرو خواهند شد. مزاحمتهای مردان و سخت بودن کار در بیرون از خانه در بسیاری موارد باعث میشود که زنان تصمیمهای غلط و نامناسبی را اتخاذ کنند. مثل ازدواج با مردان کهنسال یا مردانی که لیاقت سرپرستی یک خانواده را ندارند.
دید جامعه نسبت به زنان بیسرپرست همواره منفی است و با یک نگاه بیاعتماد به این زنان نگریسته میشود. این زنان حتی از دید زنان دیگر به عنوان یک نهدید برای زندگیشان نگریسته میشود که این دیدگاه بین زنان بیسرپرست و دیگران فاصله ایجاد کرده و باعث قطع رابطه با آنان میشود.
دیگر اینکه مردان متأهلی در جامعه وجود دارند که میخواهند از این زنان سو استفاده کنند. در این میان زنانی که دارای فرزند نیز هستند با مشکلات فراوانتری روبهرو هستند. در صورتی که کسی حاضر به ازدواج با این زنان باشد مشکل داشتن فرزند و سرپرستی از آنان مشغلۀ دیگری است که باید به آن رسیدگی شود.
بسیاری از این زنان تا آخر عمر مجرد زندگی میکنند تا بتوانند از فرزندانشان مراقبت کنند و در کنار آنان باشند. یا اینکه مجبور به ازدواج با کسانی میشوند که خود را میراثدار این کودکان میدانند. این مشکل در جامعۀ ما وجود دارد و برای زنانی که سرپرستی ندارند مشکلساز است. در بسیاری موارد زن مجبور میشود با برادر شوهر یا حتی پسر کاکای شوهر مرحومش ازدواج کند تا بتواند در کنار فرزندانش زندگی کند. در بسیاری موارد فرزندان به عنوان یک آلۀ فشار استفاده میشود تا زن را مجبور کنند که با فردی که مدنظر خانواده شوهر است ازدواج کند.
در مواردی که زن طلاق گرفته نیز این مشکل وجود دارد که حتی اگر شوهر خانم معتاد باشد یا مفقودالاثر این خانوادۀ شوهر است که در مورد اطفال تصمیم میگیرند و زن اگر فرزندانش را به هر نحوی پیش خود نگهدارد نمیتواند به طور قانونی برای آنها تذکره یا پاسپورت بگیرد و این خلأ در قانون اساسی دردسرهای زیادی را برای زنان بیسرپرست ایجاد میکند.
این مشکلی است که در جامعۀ ما به وفور دیده میشود که باید سعی شود از طریق مراجع مربوطه رسیدگی شود و همچنین باید فرهنگسازی صورت بگیرد تا دیدگاه نسبت به زنان بیسرپرست تغییر کند. همین طور نهادهای ذیربط با دایر کردن صنفهای آموزشی به این زنان کمک کند تا کسب مهارت کنند و بتوانند از طریق آموختن یک مهارت به کسب درآمد بپردازند.

دیدگاه شما