صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیامد شرکت نکردن در انتخابات

-

 پیامد شرکت نکردن در انتخابات

در این روزها که در همهجا سخن از انتخابات  است و بازار گرم سیاست و رهبریت داغتر شده؛ ما شاهد برخوردهای گوناگون طیف های مختلف اجتماع با این مسأله هستیم. واکنشهای موافق و مخالف با انتخابات پیش رو بسیار زیاد است. چیزی قابل مکث و مورد توجه برخورد نسل جوان و تحصیلکرده با این مسأله میباشد. بخشی از این جوانان به شدت مخالف انتخابات است و با جدیترین لحن شرکت در انتخابات را کار نادرست میدانند. این دسته از جوانان معترض عمدتاً حرف شان تحریم انتخابات و شرکت نکردن در انتخابات است. به نظر این گروه، نباید در انتخابات شرکت کرد، به دلیل اینکه شرکت کردن و نکردن ما، چیزی را تغییر نمیدهد و آیندهی انتخابات به دست رأیدهندگان رقم نمیخورد، بلکه به دست شمارشگران و مدیران انتخابات رقم میخورد. برخی از جوانان دیگر با شوق و شور تمام به دنبال آرایش و صفبندیهای سیاسی و مبارزات انتخاباتیاند. مردم عوام یا توده کمتر با این مسأله درگیرند؛ اما حقیقتاً آن شوق و شور سالهای گذشته را در رویارویی با انتخابات ندارند. در اینجا مسأله موردنظر، پیامد تحریم انتخابات است. پرسش اساسی این است که اگر در انتخابات شرکت نکنیم به چه نتیجه و یا دست آوردی میرسیم؟ آیا با شرکت نکردن ما چیزی تغییر خواهد کرد؟
نمیشود که معترضان و طرفداران تحریم انتخابات را محکوم کرد و نادیده گرفت. باید به این فکر کنیم که چه چیزی باعث شده که یک جمعی عمدتاً تحصیلکرده و نسل جوان به چنین دیدگاهی رسیدهاند؟ دلایل زیادی میتواند در پاسخ این پرسش مطرح شود که من در اینجا به آن نمیپردازم. یأس و سرخوردگی نسل جوان نسبت به انتخابات باید جدی گرفته شود و از طرف نهادهای برگزارکنندهی انتخابات روندی بسیار شفاف و عادلانه طرحریزی و اجرا شود تا این که اعتماد ازدسترفته نسبت به انتخابات، دوباره برگردد. تا اینکه سرانجام، رؤیایی به خاکستر نشسته و به بنبست رسیدهی نسل جوان یکبار دیگر به حرکت بیفتد. در این مورد روی سخن با مسوولان، مدیران و نهادهای ناظر بر انتخابات است.
اما در مورد شرکت نکردن در انتخابات بهتر است از یک تجربهی عینی، ملموس و محسوس شروع کنیم تا اینکه بیشتر سخن ما بیانگر واقعیت باشد، نه اینکه بحث انتزاعی و غیرعملی. این تجربه، تجربهی است که همهی ما آن را به یاد داریم و از آن باخبریم.
انتخابات گذشتهی پارلمانی را همه کموبیش به حافظه داریم. در آن انتخابات مسأله قابل عطف، انتخابات پارلمانی در ولایت غزنی بود. پسازاینکه نتایج آرا معلوم شد، نتایج ولایتهای دیگر را کمیسیون مستقل انتخابات اعلان کرد؛ اما نتیجه انتخابات غزنی مدتی اعلان نشد. پس از چانهزنیهای زیاد سیاسی و کشمکشهای فراوان پشت پرده بالاخره نتیجه رأی مردم آنچنانکه بود، اعلان شد. در این ولایت، کاندیداهای برنده همه از یک تبار بودند. باوجودی که باشندگان ولایت غزنی، ترکیبی از اقوام مختلف است؛ اما نتیجه انتخابات و رأی مردم این شد که همهی وکیلهای پارلمان از یک تبار برنده شدند. پسازآن دادوبیدادها شروع شد و هزار سخن دیگر که در اینجا به آن کاری نداریم.
انتخابات گذشتهی پارلمانی در غزنی، بیانگر یک واقعیت و یک پیام بسیار روشن برای ما است و آن این که اگر در انتخابات شرکت نکنیم، برنده نمیشویم که هیچ؛ بلکه بازنده هم هستیم. با تحریم انتخابات چیزی را به دست نمیآوریم؛ اما چیزی را از دست میدهیم. در انتخابات پارلمانی غزنی تقلب صورت نگرفته بود که تمام وکلای پارلمان از یک تبار برنده شدند؛ بلکه مسأله این بوده که اقوام دیگر ساکن در غزنی در انتخابات شرکت نکرده بودند؛ اگر شرکت کرده بودند، حضورشان  بسیار کمرنگ و ضعیف بودند، به همین دلیل نتوانستند که وکیل برنده در این انتخابات داشته باشند. در مقابل قومی که همه وکلا از آن قوم برنده شدند، همهی واجدان شرایط رأی، با شور و شوق تمام در انتخابات شرکت کردند و نتیجه هم این شد که همه وکلا از همین قوم برنده شوند. چون رأیدهندگان همه از یک تبار بودند، برندگان این انتخابات هم همینطورند.
پس از گذشت چندین سال هنوز هم اقوام دیگر غزنی که در انتخابات شرکت نکردند، نسبت به این بیتوجهی یا کمتوجهیشان به انتخابات، بسیار ناراحتاند. بخشی زیادی از آنان از رفتار گذشتهی شان در مقابل انتخابات بهشدت پشیماناند و آن حرکت را نادرست و بینتیجه میدانند. واقعیت هم همین است. آنها از انتخابات گذشته درس بزرگی گرفتهاند. حالا هم یک تعداد جوانان ما به همین راه رواناند. طیف گستردهی از جوانان تحصیلکرده و اهل فکر از تحریم انتخابات دفاع میکنند؛ به باور من تحریم انتخابات، همان نتایج و پیامدی را برای ما بار میآورد که برای باشندگان غزنی بار آورد. رأی ندادن و شرکت نکردن در انتخابات به معنای برنده شدن و پیروزی نیست؛ بلکه باختن و از دست دادن است. بهتر است که هشیار باشیم، یکبار دیگر تجربهی را که باشندگان غزنی در انتخابات گذشته از سر گذراند، دوباره ما تجربه نکنیم.
از طرف دیگر، فرار از انتخابات و رأی ندادن منطقی هم نیست. نسل جوان یک نسل دردمند است و باید پرشور، قوی و گسترده به میدان بیایند و راهی برای رهایی از وضعیت نابسامان را در پیش بگیرند. اگر از میدان آمدن پرهیز کنیم، معنایش این است که یک جمع تیکه دار، مثل همیشه برای ما تصمیم خواهد گرفت. چوگان همچنان به دست تکه داران رأی مردم خواهد ماند. در صورت غیبت و پرهیز ما از شرکت و رقابت در انتخابات، این تکه داران، هر طور که بخواهند با سرنوشت ما بازی خواهند کرد. دوری ما از انتخابات این تکه داران رأی مردم را تقویت نموده به نیروی آنان میافزاید. وقت آن است که نسل نو، نسل آگاه و نسل دردمند به میدان بیاید و برای کسانی که یکعمر از طرف ما، بدون اجازه و خواست ما حرف زده، «نه» بگویند. با تعهد و مسوولیت به میدان انتخابات بیاییم و برای همیشه سرنوشت ما را خود ما به دست بگیریم. به تیکه داران رأی بگوییم که رأی ما سرنوشت ماست، اجازه نمیدهیم دیگر کسی آن را برای خودش بفروش برساند و به نان و نوا، جایگاه و پایگاه برسد.
اگر در انتخابات شرکت کنیم و بهصورت وسیع و گسترده به میدان بیاییم، امکان این هست که با رأی دادن مسوولانه ی مان، از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنیم؛ امکان این هست که در بهبود وضعیت ناجور سهم داشته باشیم؛ امکان این هست که از پررنگ شدن افراد عوامفریب، دغل باز و ناکارآمد در مجلس شورای ملی تا اندازهی جلوگیری کنیم. اما اگر به میدان نیاییم، ممکن است اوضاع از اینکه هست هم بدتر شود؛ به این معنا که ممکن است افراد نالایق، عوامفریب، دو رنگ، استفادهجو و ناکارآمد روی کار بیایند. رأی ندادن ما هیچچیزی را تغییر نمیدهد؛ اما رأی دادن ما ممکن است که تحول مثبتی را به همراه داشته باشد. به امید همین تحول بهسوی بهتر شدن، رسالت اجتماعی ما ایجاب میکند که در انتخابات شرکت کنیم.
در فرجام روی سخنم با جوانان است و آن این که، رأی ما سرنوشت چندین سالهی ما است. خوب و بد فردای زندگی ما از امروز رقم میخورد، پس فرصت طلاییتر از انتخابات پیش رو، نمیتوان یافت. از جوانان و نسل دردمند انتظار میرود که در قبال سرنوشت خود حساس باشند و در مبارزهی انتخاباتی شرکت کنند و با حضور گسترده و فعال شان، موجودیت شان را عملاً به اثبات برسانند. بیش از این فرصت ندهند به آن فرصتطلبان که یکعمر از آدرس جوانان برای خودشان شعار دادند؛ بدون اینکه به فکر سرنوشت جوانان باشند. فرصت پیش رو، یک فرصت طلایی است برای اثبات حضور ما؛ از همه جوانان انتظار میروند که این بار بدون تعلق و مرزبندی در انتخابت شرکت کنند و با رأی مسوولانه و کاندید شدن در انتخابات، شایستگی، دانایی، توانایی و تعهد را نهادینه سازند.

دیدگاه شما