صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگرشِ اقلیمی درسبکِ معـماری هزاره‌های افغانستان

-

نگرشِ اقلیمی درسبکِ معـماری هزاره‌های افغانستان

یکی از مهمترین عوامل موثر درشکلگیری روستاهای کشور، خصوصا مناطق سرد ‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌ وکوهستانی افغانستان، اقلیم است. سازگاری با طبیعت و استفاده ازالگوهای اقلیمی وسیلهاییست در راه رسیدن به معماری پایدار؛ در معماری مناطق سرد وکوهستانی افغانستان یکی ازمهمترین و مشخصترین نشانههای آن تاثیر اقلیم برفرم و کالبد اصلی مسکن و روستاها است. نگرشِ اقلیمی در سبکِمعماری هزارههای افغانستان علاوه تاثیر بربافت روستاها همچنان در نحوهی قرارگیری مسکن، شکل و احجام مسکن، مصالح و مواد مسکن و غیره تاثیر گذار بوده است. همچنین در این سبکِ‌‌معماری، استفاده و بکارگیری از روشهایارگانیکی جهت استفاده حداکثری از انرژی طبیعی(Renewable energy ) ، حفظ محیطِزیست از شگردهای بینظیر و معقولیست که با مطالعه و بررسی در این سبک میتوان از شِگردهای خاص طراحان سُنتی این مناطق برای حل بحرانهای عظیم زیست محیطی و انرژی برای بشرِ امروزی استفاده کرد. استفاده از روشهای ساده اما تاثیرگذار در سبکِمعماری هزارههای افغانستان میتواند در فرآیند زندگی انسان در شهرهای کلان از تخریب و نابودی محیطِزیست جلوگیری کرد و نیاز انسانها را به انرژیهای غیرتجدیدپذیر را به حداقل ممکن رساند.
دراین مقاله سعی در معرفی و نقش اقلیم بر معماری افغانستان و در سطح تخصصیتر نقش نگرشِ اقلیمی بر معماری مناطق سرد و کوهستانی مرکزی کشور بدلایل شرایط امنیتی نسبتا خوب و امکان بررسی، تلاش صورت گرفته تا در معرفی شِگردهای بکار رفته معماری درجزئیات ساختمان برای همسازی با شرایط اقلیمی، مسکن و سازه پرداخته شود.
کلیدواژهها: نگرش اقلیمی ، کالبُد ، محیط زیست، معماری سرد و کوهستانی،پَخْسَهْ، معماری به سبک هزاره ها 
نحوهی بر خورد انسان با طبیعت همواره معضلهایست که از بدو پیدایش انسان تا اکنون، طبیعت و بشر در مجادلهی باهم قرار دارند. بشر به هدف دستیابی به منابع بیشتر و از نگاهِ مهندسی (معماری) تأمین آسایش و آرامش حداکثری در مسکن و محیط از راهکارهای تلاش بشر برای دستیابی و تسلط بر طبیعت بوده است.
از این میان انسان در گذشتههایی که هیچ سُخنی از صنعت و تکنالوژی ، مصالح مدرن امروزی وجود نداشت با بینش بومی توأم با تجربیات از مصالح موجود توانسته بودند بناها و مسکنهایی را ایجاد کنند که در عین سادهگی و بیپیرایگی دو نیازِ اساسی انسانی، یعنی آسایش و آرامش پایدار را برای ساکنین مسکن بوجود بیاورد. از جهتی با کمترین منابع طبیعی، مهندسان/ معماران مناطق سرد وکوهستانی با رویکرد عقلانی و تجربی توانسته بودند حداکثر استفاده از طبیعت بدون وارد نمودن آسیب به محیطِزیست را طراحی کنند. روشهایی مانند استفادهی معقول و منطقی از مصالحِ موجود(سنگ، چوب و گِل) در محیط و بکارگیری آن در بناهای مسکن با درنظرداشت شرایطِ اقلیمی بمنظور رفع نیازمندی به انرژی در فصلِ سرما و حفظ انرژی حداکثری در جسم و کالبُد مسکن از روشهاییست که توسط طراحان سنتی/بومی در گذشتهی تاریخی کشورما، با وصف سادهگی و بیآلایشی در بناهای مسکونی از قدیم تا اکنون وجود داشته است.
اکنون استفاده از این روشها/طرزالعمل از راهکارهاییست که در معماری امروز افغانستان کمتر مورد توجه و استفاده قرار میگیرد و از طرفی نیاز است که بناهایی متناسب با شرایط ویژهی اقلیمی افغانستان با رویکرد استفاده از تجربیات سُنتی/بومی از اقلیم، مصالح داخلی، فرهنگ و ارزشها  استفادهی مناسب و معقول در صنعت ساختمانسازی کشور در راستای عدم نیازمندی به انرژی غیرتجدیدپذیر(Non-renewable energy ) و زمینه رشد اقتصادی، رونق گرفتن بازار کار مصالحسازی برای کشور مساعد شود و از جهتی مطلوبترین مسکنها متناسب با شرایط اقلیمی، فرهنگی و ارزشهای ویژهی افغانستان برای استفاده کنندهگان آن را طراحی و تولید خواهد نمود. مهمترین روشهایی که درمناطق سرد و کوهستانی در طراحیها و دیزاین مسکن در نظر معماران، مهندسان وجود دارد و استفاده از این روش در معماری امروز افغانستان میتواند مفید و موثر باشد به نکات زیر دستهبندی میگردد»
الف: توجه به سطح خارجی مسکن و سازه تا کمترین تماس با محیط بیرونی داشته باشد.
ب: استفاده از مصالح و مواد ارگانیکی موجود در محیط که جاذب و عایق مناسب حرارتی در فصول سال را بوجود بیاورد.
ج: استفاده از بام مسطح در سازهها و مسکن برای ایجاد لایهایی از عایق حرارتی در موسم سرد زمستان تا از اتلاف انرژی جلوگیری شود.
د: ایجاد دیوارهای مناسب با استفاده از سنگ و گِل پُخته(پَخْسَهْ) جهت حفظ گرما در زمستان و حفظ سرما در تابستان در محیط  داخلی مسکن و سازه.   
هـ: جهت گیری مهندسی شده مسکن و سازه براساس تجارب، بصورت شرقی و غربی برای جذب حداکثری نور خورشید در زمستان و دفع گرما در فصل تابستان، همچنین استفاده از پلان ها/نقشههای مربعی و مکعبی در سبک معماری هزارهها باعث تولید فورم قوی و مناسب مطابق شرایط اقلیمی و مرتفعِ کوهستانی بر اساس سالها تجربیات بدست آمده از اقلیم و محیط کوهستانی باعث گردید حداکثر استفاده از امکانات محدود طبیعی با حفظ و احترام به محیط زیست برای ادامهی بقاء و حیات از گذشته تا اکنون وجود داشته است.
از معماری هزارههای افغانستان میتوان روشی برای حفظِانرژی، حفظِ محیط‌‌زیست و بهبود کیفیت زندگی که معضلهی اصلی امروز طراحان و مهندسان بطور عموم میباشد استفاده کرد. نگرشِاقلیمی میتواند راهکارهای مناسب تجربی و کمهزینه را برای نسل امروز از طراحان و مهندسان عرضه کند. طراحان مناطق سرد و کوهستانی توانستهاند با در نظرداشت نکات ساده اما مهم وکلیدی از امکانات و مصالح در دسترس استفادهی حداکثری کنند و در عین زمان کمترین صدمه را به محیطزیست وارد کنند. حال برای رشد ارزشهای فرهنگی گذشته، صنعت مسکن سازی و جلوگیری از تخریب محیطزیست در معماری معاصر کشور باید از روشها و راهکارهای بارز معماران/مهندسان سُنتی این کشور استفادهی عملی صورت گیرد. استفاده از نگرشِ اقلیمی سُنتی مناطق سرد و کوهستانی موجب پيدايش احساسِ تعلق خاطر، باز زندهسازي فرهنگی، كاهش مصرف انرژي، رشدِ اقتصاد و صنعت مسکنسازی در کشور میتواند شود.

دیدگاه شما