صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقش مشارکت توده ها در توسعه سیاسی

-

نقش مشارکت توده ها در توسعه سیاسی

مشارکت را می توان یکی از ضروریات زندگی سیاسی و اجتماعی انسان ها دانست، در واقع، مشارکت می تواند نتایج موثر و مفید را در عرصه سیاسی و اجتماعی به وجود آورد، به شرطی که مشارکت به خاطر آوردن اصلاحات و توسعه در جامعه باشد. در این نوع مشارکت مردم و یا توده های مردم به خاطر حفظ و تأمین حقوق اساسی، منافع کلان جامعه و توسعه پایدار در جامعه مشارکت می ورزند. اما مشارکت می تواند نتیجه عکس هم داشته باشند. در این نوع مشارکت مردم یا توده های مردم در صدد بر آورده شدن منافع شخصی و گروهی خویش هستند، در این نوع مشارکت جامعه به سوی آنارشی سوق داده می شود و بین حکام و مردم فاصلهای عمیق ایجاد می شود، که این حالت می تواند ضربهای جبران ناپذیری را در همدیگر پذیری بین اقوام ساکن در جامعه ایجاد کند.
اگرچه در کشورهای در حال توسعه اغلب فرایند دولت سازی و ملت سازی ناکام بوده است. هویت های محلی، قبیله ای و قومی بیش از هویت ملی پررنگ بوده است. کارگران صنعتی شکل نگرفته است. اما با این وجود توده مردم باعث گسترش مشارکت سیاسی شده است  که این نوع مشارکت به هیچ عنوان مانند تجربه غرب مسالمت  آمیز نبوده است. بلکه از مشارکت توده ها، رهبران قومی، مذهبی به خاطر منافع شخصی خود استفاده نموده است و مشارکت آن ها منجر به خشونت های خونین شده است. دهقانان نیز در برخی کشور های جهان سوم باعث مشارکت خشونت آمیز شده است.
مردم افغانستان کمتر تجربه مشارکت مسالمت آمیز را تجربه نموده است. رهبران قومی، مذهبی در بسا موارد توده مردم را به خاطر منافع شخصی خود و در برخی مواقع منافع قومی و قبیله ای بسیج نموده است و باعث جنگ های خونین شده است. ولی مردم افغانستان تلاش می کنند تا از این مرحله با مؤفقیت عبور کرده و مسیر مشارکت آگاهانه و معقول شهروندان را  در ساختار سیاسی فراهم کنند.
کشور های جهان سوم که رشد اقتصادی پایین دارد و دولت سازی و ملت سازی به کندی پیش می رود و یا به بن بست رسیده است. روند مشارکت خشونت آمیز همچنان ادامه خواهد داشت. زیرا در آن کشور ها دولت قدرتمندی وجود ندارد که توده مردم را سازماندهی و کنترل نمایند. از طرف دیگر رهبران قومی در رأس قدرت می باشند که همچنان به سوء استفاده از توده ادامه می دهند.
در واقع، مشارکتی که از متن جامعه برخاسته باشد و توده های اجتماعی در آن اشتراک داشته باشند، و اهداف قومی سمتی و زبانی در آن مطرح نباشد، به نفع کشور و جامعه می باشد. در واقع هدف مشارکت باید منافع ملی باشد، می تواند برای آوردن اصلاحات در جامعه مثمر واقع شود. لذا مشارکت سیاسی یا مدنی وحدت میان اقوام و مذاهب را تقویت می بخشد و باعث مستحکم شدن پایه های قدرت مردمی در جامعه می شود.
هر چند در کل مشارکت می تواند برای جامعه موثر باشد، اما مشارکت در کشور یا جامعهای که تنوع اقوام وجود داشته باشد، یک امر ضروری و پسندیده است چون مشارکت مرزها را می شکند و سبب نزدیکی اقوام می شود، به قول معروف مشارکت وحدت به وجود می آورد و وحدت در تنوع است. در واقع، هرگاه جامعه از یک قوم و مذهب تشکیل شده باشد، در همچو جامعهای نمی توانیم بگوییم وحدت وجود دارد، لذا هرگاه در تنوع اقوام مشارکت وجود داشته باشد، آنگاه می توانیم از وحدت و یکپارچگی و همدیگر پذیری سخن بگوییم. افغانستان که متشکل از قومیت ها و مذاهب مختلف است، در این کشور مشارکت نیاز مبرم است و مشارکت سیاسی در افغانستان می تواند همدیگر پذیری را در بین اقوام و مذاهب گسترش دهد. در واقع، سوال اینجاست که کی ها مشارکت را در جامعه گسترش میدهند؟ در این خصوص باید گفت جامعه مدنی و روشنفکران جامعه می توانند در گسترش مشارکت موثر واقع شوند، یعنی جامعه مدنی با کارکرد های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، دفاع از حقوق اقلیت ها و آگاهی دهی که دارد، می تواند مردم را در عرصه سیاسی بسیج نماید، و هم چنان روشنفکران را می توان یکی از منابع مهم گسترش و توسعه مشارکت در جامعه قلمداد کرد. در واقع، روشنفکران جامعه با انتقاد از وضعیت های بد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از طریق انتشار مقالات، کتب، شبکه های اجتماعی و مصاحبه ها، مردم را به مشارکت تشویق و دعوت می کنند. در نهایت جامعه مدنی و روشنفکران در جامعه موتور محرک مشارکت شهروندان در امور سیاسی و اجتماعی هستند. در نتیجه، مشارکت سیاسی عدالت، آزادی، امنیت و ثبات سیاسی را در کشور پایدار می کند، و هم چنان وحدت ملی و همدیگر پذیری را در جامعه تقویت، ترویج و توسعه می دهد.

دیدگاه شما