صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بیست و شش دلو و پیامدهای آن

-

 بیست و شش دلو و پیامدهای آن

سربازان ارتش شوروی که در شامگاه ششم جدی سال 1358، برابر با بیست و هفتم دسامبر 1979 میلادی وارد شهر کابل شد؛ در بیست و ششم دلو ۱۳۶۷ با تحمل هزینه های سنگین در جنگ، افغانستان را ترک کرد. قبل از ورود عساکر شوروی به افغانستان تنش و اختلافات در درون احزاب وابسته به شوروی تشدید گردیده بود که در نهایت منجر به کشته شدن «حفیظ‏ الله امین»، رئیس جمهور وقت افغانستان و نزدیکانش شد،. هم زمان بااین واقعه «ببرک کار مل» از طریق رادیو تاجیکستان خبر به قدرت رسیدن خویش را اعلان کرد. سپس قوای شوروی با دستور مستقیم «لیونید بر‍‍ژنف» رهبر و دبیر کل حزب کمونیست وقت شوروی، از طریق هوا و زمین، با شعار دفاع از مردم افغانستان در برابر تهاجم قریب الوقوعی امپریالیسم وارد افغانستان شد. و بیش از 75 هزار سرباز و ژنرالهای روسی مدت 9 سال و یک ماه و 19 روز در باتلاق جنگ افغانستان گرفتار شد و طولانی ترین و پرهزینه ترین جنگ تاریخ را اتحاد جماهیر شوروی را رقم زد.
بعد از سال ها جنگ و متحمل شدن خسارت های سنگین سرانجام اتحادی جماهیر شوروی در دوران ریاست جمهوری «میخائیل گورباچف» به این نتیجه رسید که جنگ در افغانستان به بنبست رسیده است و اتحادی جماهیر شوروی توان ادامه و تحمل هزینه های این جنگ را دیگر ندارد؛ از این رو گورباچف جنگ افغانستان را زخم ناسور توصیف کرد و با توجه به مشکلات و چالش های گوناگون که اتحاد شوروی سابق با آن مواجه بودند که هرکدام به نوبه خود می توانست کمر شکن باشد و مشروعیت کشور را با چالش جدی مواجه سازد. مثل: بحران اقتصادی شدید و از میان رفتن مشروعیت اجتماعی حزب کمونیست حاکم، در سالهای پایانی دهه هشتاد، مسکو تصمیم گرفت که از حمایت دولت کابل دست بردارد و وظیفه جنگ در برابر مجاهدین و مخالفان مسلح دولت را اردوی ملی افغانستان به عهده بگیرد.با وجود نارضایتی و عدم تمایل رهبران دولت مورد حمایت شوروی به خروج کامل نیروهای جنگی شوروی از افغانستان، اتحادی شوروی خروج سربازانش را از افغانستان شروع کرد، در واقع خروج کامل نیروهای شوروی از افغانستان به داکتر نجیب رییس جمهور افغانستان تحمیل شد؛ زیرا او طرف دار باقی ماندن بخشی از نیروهای شووری در افغانستان بود.  داکترنجیب خواهان آن بود که نیروهای ویژه شوروی، حد اقل در بندر حیرتان و میدان هوای کابل، بماند تا امنیت بزرگ راه کابل- حیرتان تآمین گردد. اما گورباچف رییس جمهور شوروی طرح داکترنجیب را رد کرد. چون اتحاد شوروی  به این باور رسیده بود که دیگر نه توان ادامه جنگ را در افغانستان را دارد و نه حضور آن ها به نفع منافع اتحادی شوروی است؛ از این جهت مصمم بود که هرچه زودتر از شر باتلاق جنگ افغانستان خلاص شود.
بعد از اینکه شوروی نیروهایش را از افغانستان خارج کرد، برخلاف باور و تحلیلی کارشناسان مسایل سیاسی و نظامی افغانستان که پیش بینی می کرد حکومت مورد حمایت اتحادی شوروی به زودی سقوط خواهد کرد و مجاهدین قدرت را به دست خواهدگرفت، حکومت داکتر نجیب سه سال در برابر مخالفانش مقاومت کرد و در بعضی جبهات پیروزی های بزرگی به دست آورد به طور که مجاهدین دچار یآس و ناامیدی گردید؛ اما با فروپاشی اتحاد شوروی و روی کارآمدن یلتسن به جای گورباچف کمر دولت نجیب شکسته شد؛ زیرا سبب شد که مسکو نتواند به حمایت خود از داکتر نجیب ادامه دهد. داکتر نجیب با از دست دادن حامی خارجی خود به این نتیجه رسیدند که سقوط حکومتش حتمی است. چون با قطع کمکهای مسکو، از یک طرف خزانه دولت خالی شده بود و از طرف دیگر تفاهم سیاسی در درون حزب وطن از بین رفته بود، در چنین وضعیت، بازی سیاسی بیشتر حالت قومی و منطقه ای پیدا کرده بود. جنرالان اردوی افغانستان قبل از آنکه خود شان را وفادار به دولت کمونیستی و داکتر نجیب (به عنوان رئیس حکومت) بدانند، وفادار به قوم وجغرافیای زیست شان می دانستند. در این وضعیت فروپاشیدگی معلوم نبود که چه تعداد از قوای مسلح وفادار به داکتر نجیب است و چه تعداد برای حفظ جانشان و ... پیشاپیش با گروه های مجاهدین وارد مذاکره و تفاهم شده اند. جالب است با اینکه هیچ مکتب و فلسفه فکری قایل به تکرار تاریخ نیست ولی برخی از تحلیل گران در سال 2014 پس از اعلان ختم مأموریت رزمی ناتو در افغانستان، با شبیه سازی وضعیت کشور به آن دوران؛ معتقد بودند که با خروج نیروهای رزمی ناتو و کاهش کمکهای جامعه بین المللی، دولت افغانستان با کمبود منابع مالی روبهرو خواهد شد. و از سوی دیگر تفاهم سیاسی و همبستگی اجتماعی، رو به کاهش است.این امر سبب می شود که مشروعیت اجتماعی حکومت به شدت صدمه ببیند. و دولت نتواند به مطالبات مردم که تأمین امنیت و ... است جواب دهد؛ در نتیجه خطر فروپاشی سیاسی و نظام سیاسی را بسیار جدی می دانستند. البته آنچه که پای این نوع گمانه را زنی بیشتر باز می کرد؛ این بود که برخی منابع خارجی باورمند بودن که پروسه صلح با شکست مواجه شده است و وضعیت دولت وحدت ملی را با شرایط آخرای دولت داکترنجیب مقایسه می کرد که در آن زمان داکتر نجیب و دولت او هر روز سخن از آشتی ملی زد ولی ره به جای نمی برد.؛ اما واقعیت این است که شرایط امروز افغانستان و ضعیت دولت وحدت ملی با حکومت داکتر نیجب الله قابل مقایسه نیست، در آن زمان اتحادی جماهیر شوروی تنها حامی سیاسی و نظامی دولت کابل با چالش ها و مشکلات داخلی زیاد دست به گریبان بود و توان حمایت از حکومت کابل را نداشت؛ اما امروز وضعیت افغانستان بسیار متفاوت است، هزاران نیروی نظامی امریکا به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی در افغانستان حضور مستشاری و کمکی دارند و ناتو هم از نیروهای داخلی افغانستان حمایت استراتژیک میکند و مصارف آنان را میپردازد. در این روزها که گروه های تروریستی و مخالف دولت تحرکات شان تشدید شده است و با حملات تروریستی مردم ملکی را هدف قرار می دهد، دولت وحدت ملی وکشورهای حامی دولت افغانستان با در پیش گرفتن سیاست قاطع و جدی ضربه های سنگین به طالبان و دیگر گروه های تروریستی در روزهای اخیر وارد ساخته است، حمله به مراکزم مهم آموزشی و مالی طالبان و دیگر گروه های تروریستی در هلمند، بدخشان و جوزجان در راستای استراتژی جدید قابل تحلیل و بررسی است. مقامات دولت افغانستان و امریکا اعلام داشته است که این سیاست در مقابل طالبان و دیگر گروه های تروریتسی ادامه خواهد یافت مگر اینکه طالبان و دیگر گروه های مسلح دست از سلاح برداشته و صادقانه به میز مذاکره حاضر شوند.امروز دولت وحدت ملی مورد حمایت قاطع و همه جانبه شرکای بین المللی قرار دارد و این دست آوردی بزرگی است که دولت وحدت وحدت ملی در عرصه سیاست خارجی به دست آورده است و توانسته است افکار عمومی دنیا را متوجه افغانستان و آنچه در این سرزمین می گذرد بسازد و باعث انزوای بعضی کشورهای حامی گروه های تروریستی گردد و این روند ادامه یابد دولت افغانستان به زودی بر چالش ها فایق خواهد آمد و گروه های مسلح مخالف دولت افغانستان با شکست های سنگین مواجه خواهد شد. 

دیدگاه شما