صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت همکاری همسایگان در حل مشکلات افغانستان

-

ضرورت همکاری همسایگان  در حل مشکلات افغانستان

حمله مرگبار شنبه گذشته در افغانستان که جان بیش از 100 نفر را گرفت یک بار دیگر این موضوع را آشکار ساخت، تهدید از سوی طالبان  گروه نو ظهور داعش  به شکل روز افزونی افزایش یافته و چنین به نظر می رسد که این به زودی ها پایان نخواهد یافت. در واقع، به دلیل کشمکش ها میان رییس جمهور و رییس اجراییه  در حکومت وحدت ملی سبب افزایش تهدید ها شده است. به جای آوردن ثبات، تقسم دولت میان دو رقیب انتخاباتی حکومت را در در وضعیت پیچیده ای قرار داده است.
چنین به نظر می رسد که با تقویت گروه داعش در افغانستان که رقیب جدی برای طالبان  به شمار می رود شمار حملات تروریستی نیز افزایش پیدا کرده است. اما برای دولت افغانستان تنها تروریسم به عنوان یک تهدید مطرح نیست. افغانستان علی رغم داشتن حمایت یازده هزار سرباز امریکایی و تعهد دولت ترامپ برای فرستادن 4 هزار سرباز اضافی در وضعیت نا مناسب قرار دارد و  در حال از دست دادن قلمروه به طالبان و سایر گروه های مخالف می باشد.
طالبان این به این موضوع پی برده اند که کنترول آنها بر مناطق شهری دشوار است، زیرا تجربه این گروه در ولایت کندوز در شمال افغانستان در سال 2015 این موضوع را به خوبی اشکار ساخت. از سوی دیگر این یک واقعیت می باشد که طالبان در مناطق پشتون نشین از حمایت آنها برخوردار اند، لاکن در میان توده های قومی دیگر مثل تاجیک ها، هزاره ها و ازبیک ها از حمایت کم برخوردار می باشند. اما، در موجودیت ضعف های مختلف دولت افغانستان، طالبان فرصت کافی برای ایجاد بن بست ها و خارج کردن مناطق بیشتری از دست دولت را خواهند داشت. چنانچه سیت جونز، آنرا به این شکل مختصر بیان کرده است، گروه طالبان» بسیار ضعیف برای پیروزی و بسیار قوی در مقابل شکست هستند.»
افزایش سربازان امریکایی بویژه تعهد دولت ترامپ برای فرستادن 4 هزار سرباز اضافی دیگر به افغانستان، بعید به نظر می رسد تغییر قابل توجه در وضعیت ایجاد کند. قضیه مورد نیز همین است، زیرا دولت امریکا و شمار زیادی از تحلیلگران امریکایی جنگ افغانستان را به گونه مستقل از آنچه در منطقه و اطراف این کشور اتفاق می افتد بررسی می کنند. به ویژه از منافع و سیاست های دو همسایه اصلی این کشور که شامل پاکستان و ایران می گردد. دولت ترامپ حالا پاکستان را مسوول حمایت از فعالیت های تروریستی طالبان می داند. این کشور همچنان تهران را متهم به حمایت از گروه طالبان کرده، علی رغم این که از نظر ایدیولوژی اختلاف شدید میان ایران شیعه و طالبان سنی مذهب وجود دارد. اما این یک بخش قضیه مرتبط به واشنگتن می باشد و نه تحلیل همه واقعیت، زیرا هیچ راه حل برای معضل جنگ در افغانستان پیدا نخواهد شد، تا زمانی که منافع اساسی هردو همسایه افغانستان؛ پاکستان و ایران به گونه منطقی در نظر گرفته نشود.
در سال 1980 میلادی همزمان با تجاوز شوروی ها به افغانستان، پاکستان بخش جدایی ناپذیر از محاسبات امریکایی ها مربوط به موضوعات افغانستان بود. این کشور به عنوان کانال اصلی برای رساندن تجهیزات امریکایی برای شورشیان افغان بود که برضد دولت افغانستان که از سوی شوروی ها حمایت می شد می جنگیدند. این درست است که اسلام آباد تجهیزات نظامی بدست آورد و واشنگتن چشمانش را به روی برنامه هسته ای پاکستان تا زمان خروج اتحاد شوروی در سال 1989 از افغانستان، بسته بود.
اما، به طور کلی، امریکا ارزش پاکستان را به عنوان یک ابزاری می دید. به همین دلیل پس از خروج شوروی ها از افغانستان، سیاست های امریکا و پاکستان دست خوش تناقضات زیادی گشته است. با این حال، پس از خروج شوروی ها، امریکا افغانستان را به کلی فراموش کرد و این کشور دست خوش هرجو مرج گردید. پاکستان نیز خود را با جناح پشتون ها متحد نمود، که در نتیجه آن ایجاد مدارس مذهبی در پاکستان تولد گردیدند و سر انجام دانش آموزان این مدارس که بنام طالب ( شاگرد) یاد می شدند در سال 1994 به حمایت پاکستان قدرت در کابل را به دست گرفتند.
در سال 2001 همزمان با آغاز عملیات نیروهای ایتلاف به رهبری امریکا، پاکستان یک بار دیگر از سوی امریکا زیر فشار قرار گرفت و رییس جمهور بوش این کشور را تهدید کرد در صورتی که با این کشور همکاری نکند، به قرن حجر خواهد برد، اما پاکستان به گونه مخفی به حمایت از گروه های مثل طالبان و سایر گروه های که در افغانستان برضد نیروهای امریکایی می جنگیدند ادامه داد. پاکستان این گروه ها را به عنوان یک نیروی بلقوه، در راستای پالیسی این کشور در افغانستان  و مناطق تحت منازعه کشمیر با هند می داند.
این تناقضات در اهداف امریکا و پاکستان بر پایه تنش ها استوار بوده و در حال حاضر در روابط واشنگتن و اسلام آباد ظاهر گشته است. چنانچه در روزهای نخستین سال جدید میلادی این تنش ها به اوج خود رسیدند. رییس جمهور ترامپ، در نخستین تویت سال جدید خویش، پاکستان را مورد انتقاد شدید قرار داد. در ادامه این تویت، واشنگتن اعلام کرد تقریبا همه کمک های نظامی خود به پاکستان را به حالت تعلیق در آورده که سالانه میزان آن بالغ بر 1.3 میلیارد دالر می شود.
چنین اقدامی به روشنی نشان می دهد که واشنگتن درک واقع  بینانه از دخالت پاکستان در افغانستان دارد. از سوی دیگر، سیاست خارجی پاکستان عمدتا در ماحول روابط خصمانه این کشور با رقیب قدرتمند اش هند می چرخد. در این میان هند نه تنها از نگاه نظامی نسبت به پاکستان برتری دارد بلکه این کشور در جنگ دو هفته ای در سال 1971 نیز برتری اش را نشان داد و پاکستان را به دو بخش جداگانه تقسیم کرد. علاوه براین، هند برتری اش را با حمایت از دو سوم مناطق قلمداد شده کشمیر نیز به نمایش گذاشت. این برتری در  سه جنگی که در سال های ( 1947-48 و 1965 و 1999)  از سوی پاکستان آغاز گردید بود آشکار گردید.
استراتژی پاکستان در افغانستان مستقیما تحت تاثیر سیاست این کشور در هند می باشد. یک رژیم دوست پاکستان در کابل، برای اسلام آباد به عنوان یک ضرورت پنداشته می شود تا در هرگونه جنگ این کشور با هند در آینده به عنوان یک مدافع از ان استفاده کند. پاکستان تنها بین سال های 1994 تا 2001 همزمان با به قدرت رسیدن طالبان در کابل به  این هدف خود دست یافت. اما از سال 2001 به این طرف، وضعیت که بر وفق مراد پاکستان نیست در افغانستان بر قرار می باشد. رژیم پسا طالبانی در افغانستان به دلایل خاصی روابط نیک با هند دارد تا پاکستان.  از سوی دیگر دولت افغانستان این موضوع را دریافته که بهتر است  همگام با امریکا گام بردارد. نزدیک شدن سیاست های هند و امریکا روی مناطق اندو پسفیک و توافق اتومی میان دو کشور و همچنان افزایش مبادالات تسلیحات هسته ای میان آنها باعث هراس پاکستان شده است.
این دلیل اساسی است که پاکستان نمی خواهد، کارت طالبان را به افغانستان بدهد. بر اساس محاسبات پاکستان، اگر هیچ چیزی دیگری نداشته باشند، شورشیان طالبان می تواند افغانستان را بی ثبات نگهداشته و از این وضعیت به عنوان یک میدان برای جنگ نیابتی در قسمت جنگ و صلح استفاده کند. از سوی دیگر برای پاکستان این توانایی را می دهد که در مقابل امریکا از آن استفاده کند. پاکستان می خواهد این پیام را بدهد که هیچ راه حلی برای جنگ افغانستان وجود ندارد، مگر اینکه دست پاکستان در آن دخیل باشد.علاوه بر این، چنین توافقی بدون تحقق و پذیرش ارزش استراتژیک افغانستان برای پاکستان و موافقت برای تامین نفوذ هند در افغانستان به حداقل مطلوب نخواهد بود.
ایران یکی دیگر از همسایه های بزرگ افغانستان است، علاوه، منافع بزرگ این کشور در افغانستان مثل پاکستان دارد و این کشور نفوذ کافی در افغانستان داشته در صورتی که منافع حیاتی اش مورد تهدید قرار بگیرد، می تواند سبب تنش در افغانستان شود. تهران نمی خواهد تندروان سنی مثل طالبان بر افغانستان حکم برانند. در واقع در دهه 1990 میلادی تهران عملا وارد جنگ با طالبان گردید و این کشور جبهه متحد شمال را برضد طالبان حمایت می کرد.
در عین زمان، تهران خواهان کوچک تر کردن و در صورت امکان برچیدن حضور امریکا از افغانستان است، زیرا روابط تنش آلود تهران و واشنگتن در اقدامات اخیر ترامپ بر موضوع اتومی ایران دیده می شود. ترامپ همزمان با به قدرت رسیدن موضوع اتومی را مطرح کرد و ترامپ حالا در مقابل این واقعیت قرار گرفته  که این توافق 5+1 برای باقی اعضا سودمند است.
علاوه بر این، تهران بخش از معامله خود را به صورت مقدماتی توسط سازمان آژانس بین المللی انرژی اتمی تامین کرده است. با این وجود، دولت ترامپ به شدت علاقه مند به رفع این معامله است تا آنرا تغییر دهد. خسومت امریکا نسبت به ایران بجز به سود تندروان در ایران که همیشه مخالف توافق هسته ای در این هستند دیگر نتیجه نخواهد داد. در حال حاضر نیز بسیاری از اعضای متوسط و اصلاح طلب سیاسی همچنان نخبگان سیاسی ایران را متقاعد کرده اند که امریکا دشمن ایران و نه فقط رژیم است و این نگرش خود را نسبت به ایران تغییر نمی دهد. بدین ترتیب دست آوردهای دولت در قسمت ایران از بین می رود.
بنا، تهران هیچ انگیزه اندارد تا از تلاش هایش برای فشار وارد کردن بر امریکا در افغانستان بکاهد. این کشور منافق خاص خود را در افغانستان دارد، بخصوص در مناطق مرکزی افغانستان که باشندگان آنرا شیعه ها تشکیل می دهد. همچنان در شهر هرات که اکثر باشندگان آنرا فارسی زبانان تشکیل می دهد می تواند وضعیت را برای امریکایی ها پیچیده کند. همچنان همکاری ها با طالبان را نیز آغاز کرده اند، اگرچه این گروه از نگاه ایدیولوژیکی همخانی با ایران ندارد. ایران با تهیه تجهیزات نظامی به این گروه در تلاش است تا با نیروی آنها امریکایی ها را مجبور به خروج از افغانستان کند.
تلاش واشنگتن برای حل و فصل اختلافات در افغانستان به صورت نظامی، در حالی که به طور مداوم برضد ایران و تلاش برای مجازات پاکستان را در پیش گرفته است، آنهم به طوری که رهبران این کشور ها به فرض که رهبران شان بچه های کوچک اند متوقف خواهد شد. دو کشور متذکره مهم ترین همسایگان افغانستان می باشد. برای چالش های موجود در افغانستان تنها زمانی می تواند راه حلی پیدا شود که هر سه قدرت دست در دست هم دهند، و همه نکات اختلاف بر انگیز شان در مورد افغانستان را کنار بگذارند. در غیر صورت، جنگ در افغانستان به شکل جدی ادامه خواهد یافت و هزینه سنگینی را برای امریکایی ها برجا خواهد گذاشت.

منبع: نشنل انترست

دیدگاه شما